menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

سعدی شیرازی

کندوکاوی در ماهیت طنز / نگاه طنز سعدی

نگاه طنز سعدی

کندوکاوی در ماهیت طنز – بخش دوم

به نظر می‌رسد که سعدی و کمال‌الدین اسماعیل شاعر معروف اصفهانی قرن ششم و هفتم هجری، در چگونگی تأدیب بدگویان، هم رأی بوده‌اند. زیرا کمال‌الدین اسماعیل نیز همان روش را برای مقابله با بدخواهان پیشنهاد کرده است:

گر خواجه ز بهر ما بدی گفت ما چهره ز غم نمی‌خراشیم
ما خوبی او به خلق گوییم تا هر دو دروغ گفته باشیم(۶)

سعدی در یکی از حکایت‌های گلستان (پیرمردی حکایت کند که دختری خواسته بود و حجره به گل آراسته و به خلوت با او نشسته و دل در او بسته و … الی آخر)،ضرورت متناسب بودن سن ازدواج طرفین را مورد تأکید قرار می‌دهد و با زبان طنز، ازدواج‌هایی را که در آنها فاصله سنی زوج‌ها تفاوت فاحش دارد، به باد انتقاد می‌گیرد. در این حکایت، پس از آنکه پیرمرد ویژگی‌های مثبت خود را بیان می‌کند و به همسر خود می‌گوید: «… بختِ بلندت یار بود و چشمِ دولتت بیدار که به صحبت پیری افتادی پخته، پرورده، جهان‌دیده، آرمیده، گرم و سرد روزگار چشیده، نیک و بد آزموده که حق صحبت بداند و شرط مودت به جای آورد، مشفق و مهربان، خوش‌طبع و شیرین‌زبان … نه گرفتار آمدی به دست جوانی معجب، خیره‌رأی، سرتیز، سبک‌پای که هر دم هوس پزد و هر لحظه رأیی زند و هر شب جایی خسبد و هر روز یاری گیرد» همسرش با دلسردی و ناراحتی به او می‌گوید:«چندین سخن که بگفتی در ترازوی عقل من وزن آن سخن ندارد که وقتی از قابله خویش شنیدم که گفت: «زن جوان را اگر تیری در پهلو نشیند به که پیری ….»۷

غفلت، نادانی و کم‌فروشی نیز از جمله افعالی هستند که سعدی در آثار خود با زبان طنز، آنها را مورد انتقاد قرار داده است:

حکایت
منجمی به خانه درآمد، یکی مرد بیگانه را دید با زن او به هم نشسته، دشنام و سقط گفت و فتنه و آشوب خاست. صاحبدلی که بر این واقف بود گفت:
تو بر اوج فلک چه دانی چیست؟ که ندانی که در سرایت کیست!۸

هنگامی که الاغ فردی روستایی تلف می‌شود، نامبرده برای درست کردن «مترسک» از کله الاغ خود استفاده کرده و آن را بر روی چوبی قرار می‌دهد و در بوستان خود نصب می‌کند تا حیوانات و پرندگان به محصولات بوستان وی دستبرد نزنند. پیرمردی جهاندیده وقتی از این موضوع مطلع می‌شود، به صاحب بوستان (ناطور دشت) می‌گوید که این حیوان زبان بسته که کله‌اش را بر تاک بستان نصب کرده‌ای،هنگامی که زنده بود نمی‌توانست در برابر کتک هایی که با چوب به سر و گردنش می‌زدند، واکنشی نشان دهد. حالا که مرده است، چگونه توقع داری که نگهبان باغ و بوستان تو باشد؟!

یکی روستایی سقـط شـد خـرش
علـم کرد بر تاک بستـان سـرش
جهاندیـده پیری بر او بـر گـذشت
چنین گفـت خنـدان به ناطـور دشـت
مپنــدار جان پـدر کایـن حمــار
کنـد دفـع چشـم بـد از کشتـزار
که این دفع چوب از سر و گوش خویش
نمی‌کرد تا ناتوان مـرد و ریـش۹

در حکایتی دیگر دزدی که از دروازه سیستان عبور می‌کرده است، از بقالی که سر راهش بوده است، کالایی را خریداری می‌کند. بقال معادل نیم دانگ(حدود یک قیراط)کم‌فروشی می‌کند و ماجرا را به سمع سعدی می‌رساند تا آن را به شرح زیر باز گوید:

شنیدم که دزدی درآمد ز دشت به دروازه سیستان برگذشت
بدزدید بقال از او نیم دانگ برآورد دزد سیـه کار بانـگ:
خدایا، تو شبرو به آتش مسوز که ره‌ می‌زند سیستانی به روز۱۰

واضح و مبرهن است که مراد سعدی ، نه سیستانیان عزیز بلکه همان بقال بوده که در روز روشن کم‌فروشی کرده و این بقال در همه جای عالم یافت می‌شود. هیچ بقالی هم نمی‌گوید دوغم ترش است!
***
برخی از جملات کوتاه سعدی ، در لطافت و دلنشینی، دست‌کمی از حکایات طنزآلود وی ندارند و رهنمودهای ارزنده‌ای نیز در آنها نهفته است:
ـ هرکه در زندگانی نانش نخورند، چون بمیرد نامش نبرند. لذت انگور بیوه داند نه خداوند میوه!
ـ شیطان با مخلصان برنمی‌آید و سلطان با مفلسان.
ـ گر جورِ شکم نیستی، هیچ مرغ در دام صیاد نیوفتادی، بلکه صیاد خود دام ننهادی. حکیمان دیر دیر خورند و عابدان نیم سیر و زاهدان سد رمق و جوانان تا طبق برگیرند و پیران تا عرق بکنند اما قلدران چندان که در معده جای نفس نماند و بر سفره روزی کس!۱۱
اسیر بند شکم را دو شب نگیرد خواب
شبی ز معده خالی، شبی ز پر خواری۱۲

پی نوشت :

۶- باغ ادبی، یافته‌ها و دریافت‌ها به نشانی:
HTTP://BAGHEADAB.BLOGFA.COM

۷ و ۸- گلستان سعدی ، به کوشش دکتر برات زنجانی، صفحات ۱۳۳ و ۱۰۷ 

۹- بوستان سعدی، به تصحیح محمدعلی فروغی، انتشارات گنجینه، چاپ اول، تهران، ۱۳۶۳، ص۱۵۸ 

۱۰- همان مأخذ، ص۱۹۰ 

۱۱- مأخذ شماره ۴، ص ۱۶۹ 

۱۲- اصل شعر سعدی: اسیر بند شکم را دو شب نگیرد خواب/ شبی ز معده سنگی، شبی ز دلتنگی است. چون مفهوم مصرع دوم شفاف نبود، با اجازه سعدی به صورت فوق تغییر یافت.

نویسنده : محمد علمی – روزنامه اطلاعات

chatنظرات شما

۲ دیدگاه

  1. مهدی رضائی:

    سلام خدا قوت خواستم پیشنهاد کنم در کنار مطالبتون به طراحی سایت توجه بفرمایید که هرچه بیشتر با معیارهای سبک زندگی اسلامی و فرهنگ عفاف و حجاب مطابقت داشته باشه. مثلا از تصویر زن کم حجاب خارجی هم حتی استفاده نفرمایید. یا علی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر