نویسنده کتاب «دفتر خاطرات حیوانات» از چشم حیوانات به دنیا می نگرد و از زبان آن ها سخن می گوید.
کتابی گویا که خاطرات حیوانات را ورق می زند
به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، با پیشرفت صنعت نشر،کیفیت کتاب ها افزایش یافت. در این روند پیشرفت بود که گونه های دیگری از کتاب پدید آمد.
حالا کتاب های ایبوک و صوتی نامی آشنا برای ما هستند و موضوعات مختلف به صورت کتاب صوتی درمی آیند از مجموعه های شعر گرفته تا داستان؛ از کتاب های تخصصی گرفته تا کتاب هایی مانند شاهنامه و دیوان حافظ.
در این میان کتاب های طنزی را می بینیم که به شکل صوتی یا گویا منتشر شده اند که از جمله آن ها کتاب گویای دفتر خاطرات حیوانات است که علیرضا غفاری گویندگی آن را برعهده دارد.
نویسنده کتاب دفتر خاطرات حیوانات از چشم حیوانات به دنیا می نگرد و از زبان آن ها سخن می گوید. علیرضا غفاری نشان می دهد حیوانات هم می توانند دست به قلم ببرند و خاطراتشان را بیان کنند.در این کتاب که داستانی طنز است با دنیا و جایگاه حیوانات در آن آشنا می شویم و می بینیم حیوانات با چه دیدی به محیط پیرامونشان می نگرند.
غفاری بنابر درخواست حیوانات فهرست دفتر خاطرات را بدون رعایت حروف الفبا می نویسد و از زبان آن ها سخن می گوید.
وی در این کتاب تاریخ و فضای وقوع داستان را با نگاهی فانتزی توصیف می کند. بوفالو در مکزیکو سیتی، فیل در بمبئی، خوک در فیلادلفیا، شیردر سیرک بزرگ ناپل ایتالیا و اسب در میدان نقش جهان اصفهان به تصویر کشیده می شود.
در پایان هم تصویر شاعر از رستوران طبیعت را پیش روی خوانندگان کتاب قرار می دهد و یک پرس ماهی زنده برای خرس، یک دیس استخوان درشت گاو برای سگ، یک سطل یونجه تازه برای اسب و یک ساندویچ مغز برای الاغ سرو می کند.
همانطور که در بخش هایی از کتاب می بینیم کتاب، زبان روان و یکدستی دارد. با زبانی صمیمی مخاطب را با خود همراه می کند و گام به گام پیش می برد در جاهایی مخاطب را رو به روی خود تصور می کند و با او آنگونه سخن می گوید که با دوستش حرف می زند.
همین صمیمیت لحن شنیدن کتاب را برای مخاطب لذت بخش می کند.گویا کتاب تنها برای گویا بودن نوشته شده است. در مقدمه کتاب، نگاه متفاوت نویسنده را می بینیم گویا از همان ابتدا می خواهد به مخاطبانش بگوید من کتاب متفاوتی هستم و مرا با کتاب های دیگری که شنیده ای مقایسه نکن.
غفاری در مقدمه کتابش می نویسد «در میان انبوه درختان جنگل و درست در میانه آن، کتابخانه بسیار بزرگ، مجهز، مدرن و استثنایی وجود دارد که تمام کتاب‌های منحصر به فرد آن به صورت حیرت‌انگیزی روی برگ درختان نگارش یافته و بخش اعظم آن را تشکیل می‌دهد!»
در بخشی از کتاب، نگاه متفاوت نویسنده به موضوع دیده می شود. در خاطرات عنکبوت و الاغ، بید تفاوتی عنکبوت را نسبت به قضاوت شدن توسط دیگران می بینیم عنکبوت پروایی ندارد از اینکه قضاوت شود برای همین خطاب به همسرش می گوید دلم می خواهد دیگران قضاوتم کنند.
در بخشی از خاطرات عنکبوت و الاغ این کتاب آمده است:
همسرم می‌گوید کم حوصله شده‌ام. اما دلم می‌خواهد دیگران قضاوت کنند.
این پنجمین دامی‌ست که با جدیت هرچه تمامتر آن را بافته‌ام و همه پاره شده است!
دو بار با وزش باد! دو بار با حرکت شیطنت آمیز یک مارمولک! و بار آخر بر اثر بی‌توجهی همسرم؟!
روز به پایان رسید و ما هنوز گرسنه‌ایم!
انتهای پیام/
