menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

کتاب تاریخ مستطاب آمریکا

نقد و بررسی کاریکاتورهای کتاب تاریخ مستطاب آمریکا

نویسنده: سید مهدی طیار

مقدمه:
کتاب «تاریخ مستطاب آمریکا»‌ (انتشارات «خیزش نو»، چاپ اول، مرداد ۱۳۹۴)، به منظور اشاره به تاریخ ناموجه و عملکرد منفی ایالات متحده آمریکا، آماده گردیده. کارتون های این کتاب به قلم استادانه «مازیار بیژنی» کشیده شده و متن طنز آن نوشته دکتر محمد صادق کوشکی است.
طبق پیشگفتار کتاب، قرار بوده این اثر در سه بخش کلی، به روایت تاریخ آمریکا بپردازد: «ما به دنبال اثری بودیم که تاریخ آمریکا را در سه سرفصل ۱- تأسیس آمریکا و فضای داخلی آن، ۲- سیاست¬های آمریکا در عرصه بین¬المللی و ۳- سیاست¬های آمریکا در قبال ایران، با زبانی طنز روایت کند […]» («تاریخ مستطاب آمریکا»، ۱۳۹۴، ۳ صفحه پیش از ص ۱)
با این حال، کتاب دارای ۵ بخش است! که عبارتند از:
«۱- آمریکا و خودش
۲- آمریکا و صادرات حقوق بشر و دموکراسی
۳- آمریکا و طرف¬های ما
۴- تن ایرانی و کیسه آمریکایی
۵- و آخرش … »
آنچه در همه این ۵ بخش یکسان است، این است که نیمی از صفحات به کارتون و نیم دیگر به متن طنزی مرتبط با همان کارتون اختصاص دارد؛ اما نمی¬توان شالوده کتاب را این ۲ شاخه دانست؛ بلکه کتاب از سه بن¬مایه تشکیل شده است:
۱- متن پژوهشی، که بر اساس منابع معتبر تهیه شده و گاه عینا در بطن متن، با ذکر مأخذ نقل شده.
۲- متن طنز، نوشته دکتر محمد صادق کوشکی؛ که این متن، در تلفیق با متن پژوهشی است.
۳- کارتون¬های مرتبط با متن؛ که حجم نیمی از کتاب را در بر می¬گیرند و به قلم مازیار بیژنی کشیده شده¬اند.
با بررسی اثر حاضر، می¬توان نتیجه گرفت که از میان این ۳ بن¬مایه، تلفیق کارتون¬ها و نقل قول¬های مستقیم متن پژوهشی، به خوبی توانسته به اهداف مورد نظر تدوین¬کنندگان نائل آید؛ اما متن طنز کتاب، از پاره¬ای نواقص رنج می¬برد. که در شماره های بعدی بزنگاه به آن ها خواهیم پرداخت.

فلش کارت تاریخ مستطاب آمریکا

ارتباط کارتون¬ها و متن کتاب:
کارتون¬ها، در سمت راست کتاب هستند و متن در سمت مقابل. این نکته، به همراه جذابیت بصری کارتون¬ها، باعث می¬شود ابتدا «کارتون» مشاهده شود؛ و سپس، کنجکاوی ایجادشده توسط کارتون، ما را وادارد که متن مقابلش را جستجو کنیم؛ تا اطلاعات تکمیلی و مستند ِ مرتبط با کارتون ِ مشاهده¬شده را بیابیم. از آنجا که این روند، بدون استثنا در کل کتاب رعایت شده، به مخاطب اطمینان می¬دهد که کارتون¬ها به صورت کامل توسط متن ِمستند پشتیبانی می¬شوند.
همچنین،‌ اینکه متن ِ مرتبط با هر کارتون، دقیقا در صفحه مقابل آن کارتون قرار دارد؛ کمک می¬کند مخاطبینی که از طریق کارتون¬ها جذب کتاب شده¬اند، آسان¬تر از متن نیز بهره ببرند.
چینش کارتون¬ها در سمت راست ِ کتابی با زبان فارسی، که طبیعتا از سمت راست شروع می¬شود، گویای آن است که تکیه اصلی کتاب بر تصاویر آن است و نه متنش؛ و این نشانگر خودآگاهی تدوین¬گران کتاب، به کیفیت بالای کارتون¬ها نسبت به متن دارد.
سیاه و سفید بودن کارتون¬ها، به نوعی آن¬ها را همرنگ متن ساخته؛ و رفت و برگشت چشم، میان تصویر و متن را تسهیل کرده. علاوه بر آن، کارتون¬ها به خودی خود جذاب هستند؛ اگر چنانچه رنگی نیز می¬بودند، چه بسا متن در کنار آن¬ها به کلی رنگ می¬باخت و چشم کمتر تمایل می¬یافت پس از مشاهده تصویر، نگاهی هم به متن بیندازد.

تاریخ مستطاب آمریکا

کارآمدی کارتون¬ها:
کارتون¬ها، به زیبایی آشکارکننده خوی استکباری و منش جنایت¬کارانه آمریکا هستند؛ و در عین حال، از طنزی نیرومند نیز برخوردارند و اجرای مفرحی نیز دارند. تلفیق این کارتون¬ها با مستندات ارائه¬شده در متن، باعث قوت مضاعف آنها و تاثیرگذاری هر چه بیشترشان می-شود؛ چرا که بر حقیقی بودن و دقیق بودن نکات مطرح¬شده توسط کارتونیست صحه گذاشته می¬شود.
می¬توان گفت کارتون¬ها بار اصلی محتوایی کتاب و نیز بار جذابیت آن را به خوبی و با موفقیت به دوش می¬کشند؛ به طوری که متن طنز، در مقایسه با کارتون¬ها، حتی لطمه¬زننده به هدف کتاب برآورد می¬شود. در متن «الهیات آمریکایی»، تنها طنزی که نویسنده اعمال کرده، این است که با طعنه و کنایه متن تاریخی را نقل کرده؛ در حالی که در متن کارتون، با تشبیهی سنجیده، تناقض رفتاری شخصیت¬ها نشان داده شده است. «کاپیتان» ِ این کارتون می¬گوید:‌ «ای بندگان خوب خدا، جهنم را نشان این کافران بدهید.» (تاریخ مستطاب آمریکا، ۱۳۹۴، ص ۱۸)

این گفتگوی کوتاه، حرف خود را به صورت کامل بیان می¬کند: اگر عده¬ایحقیقتا «خوب» باشند، زمین را برای سایرین «جهنم» نمی¬کنند.
گفتگو می¬گوید آمریکایی¬ها خود را مومن قلمداد می¬کنند و سایرین را کافر؛ و برای القای ایمان به این «سایرین» (در اینجا «بومیان»)، دست به جنایت وحشیانه می¬زنند؛ در این تناقض آشکار، مشخص می¬شود که آمریکایی¬ها به نفس¬شان مومنند، نه به خدا؛ و تابع هوای نفس¬اند.
کارتون¬ها به معنای واقعی ایجاز دارند؛ یعنی از فشردگی معنایی برخوردارند. علاوه بر اینکه به علت تصویری بودن، به سرعت پیام خود را منتقل می¬کنند، عمیق¬بودنشان نیز تفکر مخاطب را برمی¬انگیزد. خلاقه¬بودن و اجرای امضاءدار کارتون¬ها که نشان از پختگی قلم کارتونیست دارد نیز باعث می¬شود طراوت آنها در مشاهده¬کردن¬های مکرر حفظ شود.

خرید کتاب تاریخ مستطاب آمریکا از دیجی کالا

جامعیتی که در هر کارتون قابل مشاهده است، افق فکر را گسترش می¬دهد. با این¬که هر کارتون، به موضوع واحدی اشاره می¬کند، اما در عین حال از چنان جامعیتی برخوردار است که مخاطب، آگاهانه یا به صورت ناخودآگاه، حس می¬کند تکه¬ای از یک پازل را مشاهده می-کند؛ پازلی که می¬توان تکه¬های دیگر آن را حس کرد و احساس نمود که با دنیایی وسیع روبروییم.
قوت کارتون¬ها به حدی¬ست که به آسانی نمی¬توان در موردشان صحبت کرد؛‌ چرا که در هر یک از آن¬ها، لایه¬های مختلف معنایی در تصویری واحد، تنیده شده و طنزی چندبعدی را به وجود آورده است و جا دارد از منظرهای مختلف ِ هنری، روانشناختی، تاریخی،‌ سیاسی، اجتماعی، و … مورد بررسی قرار بگیرند؛ که مجالی فراخ می¬طلبد. در اینجا، به اجمال، چند کارتون را مورد مداقه قرار می¬دهیم:

نمونه¬هایی از طنز موجز و چندبعدی کارتون¬ها:
در کارتون صفحه ۲۷،‌ آمریکایی¬های تاجر ِبَرده، سیاه¬پوستی بیمار را به دریای پرکوسه می¬اندازند و می¬گویند: «آب دریا خواص درمانی داره». بدین شکل، کارتون به وضوح این سند تاریخی را به تصویر کشیده که:‌ «زندگی سیاه¬پوستان قاچاق¬شده، چنان برای تاجران برده بی¬ارزش بوده که از کمترین هزینه¬ای برای سلامتی آنها دریغ می¬کردند و برده¬های بیمار را، به جای مداوا سربه¬نیست می¬نمودند.» یعنی این بردگان چنان ارزان به دست تاجران رسیده¬اند، که از دست¬دادنشان هزینه محسوس و نگران¬کننده¬ای روی دست تاجر نمی¬گذارد و مداواست که نمی¬صرفد.
جمله نقل شده از تاجر برده نیز، طنزی فراتر را ارائه می¬دهد و آن این که: «تاجر برده، حتی در لحظه سربه¬نیست کردن برده بیمار نیز، دست از آزار او برنمی¬دارد و با طعنه مزورانه¬اش، او را می¬آزارد».

مستطاب ۱

در کارتون صفحه ۳۴،‌ دو نظامی آمریکایی، بر سر سودمندی برده¬داری یا به¬صرفه¬نبودن آن، نزاع دارند و نتیجه نزاع¬شان این شده که سرنیزه¬هایشان را به تن برده¬ای سیاه¬پوست فرو کرده¬اند. این کارتون، بدین نحو، به روشنی، آسیب¬های وارد شده از هر دو گروه موافقان و مخالفان برده¬داری علیه سیاه¬پوستان آمریکا را خاطرنشان می¬کند و به شکلی بدیع،‌ در تصویری واحد عرضه می¬دارد.

مستطاب ۲

در کارتون صفحه ۷۸، نماد آمریکا پایش را از مکانی دور دراز کرده و روی کشور کره گذاشته و آن را به دو قسمت ِ کره شمالی و کره جنوبی تقسیم کرده. پای درازشده، با پرسپکتیوی که دارد، به روشنی یادآوری می¬کند که آمریکا از چه فاصله دوری، به این نقطه از جهان دست¬اندازی (پادرازی!) کرده؛ و در عین حال، با این پایمال کردن، چگونه بین دو بخش کشور یکپارچه کره فاصله انداخته و آن را سوق داده به سمت تقسیم¬شدن به دو قسمت شمالی و جنوبی. می¬بینیم که در این کارتون، سه مفهوم در قالب فرم تنیده شده و به صورت لاینفک از آن، ارائه شده؛ سه مفهومی که عبارتند از: دخالت آمریکا در دورترین نقاط، پایمال کردن و زیر پا گذاشتن حقوق کشورها، تجزیه کشورها و جدایی افکندن بین افراد یک ملت.

مستطاب ۳

در کارتون صفحه ۹۰، از بمب¬افکنی طویل، متعلق به آمریکا، به طور همزمان، بمب روی چند کشور فرو می¬ریزد. در این کارتون، مفهوم «عدالت آمریکایی در توزیع بمب»، به خوبی در قالب «فرم»‌ نشان داده شده. یک بمب¬افکن، در حالت عادی نمی¬تواند بالای چند کشور باشد، اما اینجا طویل شده تا پیامی را در قالب فرم ارائه دهد. بمب¬افکنی که طویل شده تا به صورت همزمان روی چند کشور بمب بیندازد، در ساختار خود طعنه¬ای دارد به «عدالت آمریکایی»؛ عدالتی که اصرار دارد جنایت را به صورتی بر اهدافش اعمال کند که کسی بی¬نصیب نماند، و کسی کمتر نصیبش نشود.

مستطاب ۴

در این کارتون، علاوه بر این پیامی که بالذات از فرم برمی¬خیزد، گفته¬ای به نقل از بمب¬افکن نقل می¬شود که طنز دومی، فراتر از طنز ارائه شده در تصویر ارائه می¬دهد؛ طنزی که در قالب یک جمله منفرد و در ایجاز کامل ارائه می¬شود و نمونه¬ای فاخر برای یک طنز نوشتاری است. این جمله چنین است:‌‌ «اصولا عدالت یعنی انداختن هر بمب در جای مناسب خودش!» (تاریخ مستطاب آمریکا، ۱۳۸۴، ص ۹۰)
این جمله، مستقل از تصویرش، گویای سوءاستفاده از شعار عدالت و نشانگر مصادره این مفهوم است؛ و از آنجا که به نقل از بمب¬افکن آمریکایی ذکر می¬شود، با طنز شگرف خود، به ماهیت «عدالت آمریکایی»‌ اشاره می¬کند و یادآوری می¬نماید که استفاده آمریکا از واژه «عدالت»، در نهایت ختم می¬شود به «عدم تبیض در اِعمال جنایت».

در کارتون صفحه ۲۲۰، بمب¬افکنی را می¬بینیم که به جای بمب، حروف کلمه «دموکراسی» از آن فرو می¬ریزد. چنین تصویری، با ظرفیت تام و تمام، عملکرد جنایت¬کارانه و ماهیت فریب¬کارانه شعار دموکراسی آمریکا را توأمان نشان می¬دهد و با هنرمندی بسیار، به تناقض رفتاری آشکار این کشور اشاره می¬کند. به کارگیری حروف کلمه دموکراسی به جای بمب¬های رهاشده از بمب¬افکن، اشاره دارد به اینکه جنایات آمریکا، زیر سایه شعارهای خوش آب و رنگی همچون «دموکراسی» رقم می¬خورد و این سوءاستفاده از مفاهیم مثبت،‌ چنان با جنایات آمریکا عجین است، که گویی شعاری مثل «دموکراسی» است که «بمب بر سر مردم»‌ می¬شود‌؛‌ و بیژنی در یک کارتون، چند مفهوم عمیق را در ظاهری ساده و کاملا روشن عرضه می¬دارد؛‌ به طوری می¬توان گفت: گستره معنایی وسیعی، در یک تصویر منفرد و به ظاهر ساده،‌ به شکلی سهل و ممتنع، ارائه شده.

مستطاب ۵

اگر بخواهیم همه کارتون¬ها را بررسی کنیم، به شگفتی¬های بسیاری برمی¬خوریم؛ اما مجال آن نیست؛ و در اینجا به ذکر چند نمونه شاخص اکتفا شد.

این نکته را نیز باید خاطرنشان کرد که در ۳ مورد از کارتون¬ها (کارتون¬های صفحات ۴۲، ۸۲، و ۱۱۶)، که همچون سایر کارتون¬های کتاب اجرایی هنرمندانه و کارآمد دارند، طنزی تک¬بعدی و در حد فکاهه دیده می¬شود؛ و نقطه قوت این ۳ کارتون را می¬توان تصویرسازی خلاقانه و پرانرژی متن کتاب دانست.
منتشر شده در : نشریه طنز و کاریکاتور بزنگاه ۲۱ و ۲۲

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر