کتاب «نئوگلستان» شامل شوخی پدرام ابراهیمی با حکایات گلستان سعدی، توسط نشر چرخ منتشر و راهی بازار نشر شد.
به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار مهر، این کتاب، اولین عنوان از مجموعه «جهان تازه دم» این ناشر است که عناوین دیگری را نیز در بر خواهد گرفت. نویسنده کتاب، در ابتدا اشاره کرده که از دخل و تصرف های تاریخی در گلستان سعدی نالان است و در این کتاب، او هم به سهم خود در حکایات گلستان دست برده است.
حکایات گلستان، در این کتاب با شوخی های مربوط به دوران معاصر و زندگی شهری، همراه شده و طنزهای اجتماعی مختلفی را به وجود آورده است. ابراهیمی در مقدمه کتاب اشاره کرده که «نئوگلستان» بر بنای ۳ نسخه از گلستان سعدی نوشته شده است: نسخه مجموعه شخصی لرد اُلدفاکس که تصاویرش از انگلستان برای او ارسال شده است؛ دیگری نسخه ای زیرزمینی که از یک کتابفروشی در میدان انقلاب تهیه شده و سومی نسخه ای خطی که دوست ابراهیمی، مهدی اسدزاده در اختیارش گذاشته و به شدت برایش الهام بخش بوده است، چون فقط رو و پشت جلد آن باقی مانده بوده است. این نسخه سوم، طبق گفته نویسنده، دست او را برای نوشتن «نئوگلستان» باز گذاشته است!
پدرام ابراهیمی همچنین اشاره کرده که بعد از دیدن دخل و تصرف هایی که در متن گلستان شده، به تحریک یکی از دوستان دانشمندش، بر آن شده تا رودربایستی ذات ایرانی خود را کنار گذاشته و به جای تصحیح و مرمت، بکوبد و از نو بسازد.
نویسنده در مقدمه اش آورده است: وجه تمایز این نسخه به روزرسانی شده گلستان با دیگر نسخ موجود در این است که خواننده بدون ترس از دست برد و شبهات صوری و معنایی آن را مطالعه می کند. در این راه از شماتت شماتان و نقد منتقدان ترسی به دل راه ندادم و جذب دوست داران فرهیخته ادب و کلام را وجه سعی خود قرار دادم…
کتاب ۵۳ حکایت دارد که پس از آن ها، واژه نامه درج شده است.
نئو گلستان
حکایت ۱۰ این کتاب را می خوانیم:
حکیمی پسران را پند همی داد که «جانان پدر…» پسران گفتند: «اَه… پدر باز شروع نکن ها.» حکیم ادامه داد: «اول اجازه بدهید بگویم، بعد سر جَوسازی بگیرید.» پسران گفتند: «جان مادرت برو و چند جفت گوش مفتِ تازه نفس بیاب که تمام نصایح دنیی و عقبی را صدبار بر ما خوانده ای. حکیم دل آزرده به افق خیره گشت و گفت: «منت خدای را که مرا نعمت فراوان عطا کرد و بهر من میراث خوار قرار داد، حال آن که بدین کردار، من ایشان را از ارث محروم کنم.»
پس مهتر به برادر نگریست. گفت: «حال که نیک می اندیشم، در می یابم نصیحت حکما چون سرکه است که چون کهنه گردد، قدروقیمتش فزون شود.» ولی چه سود که رشته ی کلام از دست پدر رفته بود و به واسطه ی کهولت سن، نسیان بر او مستولی گشته. حکایتی چند بخوانید تا او پند خویش به یاد آرد.
فرجامِ ره هنر بدانی
چون باقی این سخن بخوانی
این کتاب با ۱۱۸ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۷ هزار و ۵۰۰ تومان منتشر شده است.
