نوروز و مخارج آن
نوروز شد و مخارج آن هم روش
آجیل و گز و پسته ی خندان هم روش
هر پسته خودش به نوع خود بحرانی ست
بحرانِ مدیریتِ بحران هم روش!
باز آمده عید و من سراپا قرضم
مهمان و غم عیدی مهمان هم روش
از قیمت تخم مرغ دیوانه شدم
حالا تو ببین قیمت سوهان هم روش!
با عید پر از خاطره های کُهَنَم
دستم که شکست و خرج درمان هم روش!!
کم پول اجاره خانه را می دهم و
دفترچه ی قسط مهر و آبان هم روش
هر سال به یک شهر نرفتم،امسال
گفتم به زنم حسرت کرمان هم روش!
نوروز کهن کهنه ترین درد من است
زخمی که نشد خوب،رَوَد جان هم روش!
گفتند که یارانه تان قطع شده
گفتم به جهنّم به دَرَک آن هم روش!
سالی که نکوست از بهارش پیداست
بدبختی پاییز و زمستان هم روش
دردی ست گرانی و پذیرایی عید
گر می دهی اش گذار درمان هم روش