بی تابی بمب، بوی باروت
پرواز گلوله تا قناری
غم ناله ی فنج ها که هستند
مجبوربه کوچ اضطراری
اخبار جنون و خون و آتش
در آنتن هر خبرگزاری
با خبث وجود داعشی ها
این مدعیان دین مداری
در منطقه جنگ درگرفته است
هر روز بلا و بد بیاری
یک مشت خرد گریز وحشی
با مخچه ی کاملا حماری
شولای شبی عبوس بر تن
رفتند پی سیاه کاری
بر قامت شوم ابلهی شان
بستند مواد انفجاری
با کشتن قمریان عاشق
دارند امید رستگاری
اینان اگر آدمند و انسان
جانم به فدای گاو داری
آن سو “ابوالاعوجاج شامی”
این سو “العبوس” قندهاری
با پول سعودیان کژ فهم
مشغول به امر جان نثاری
راهی سقوط تا جهنم
با شیرجه های انتحاری
از منظرِ دید سود جویان
خوبند برای خر سواری
اجلاس سران خبط اندیش
اسباب و بساط شرمساری
کی داده نتیجه ای به غیر از
یک عکس قشنگ یادگاری
از آن طرف این جناب ” کی مون”
مشغول بیان “آی م ساری”
یا رب تو خودت بلا بگردان
ای باعث هر امید واری
شاعر : مصطفی مشایخی