menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

پرویز شاپور

درباره پدر کاریکلماتور و بچه‌هایش

شاپور از زمان خودش عبور کرده است
مهدی فرج‌اللهی
«پرویز شاپور» ، سال ١٣٣٣ فعالیت مطبوعاتی‌اش را با نشریات اهواز آغاز کرد. سال ١٣٣۴ پس از رجعتش به تهران، با نشریات «سپید و سیاه» و «توفیق» شروع به همکاری کرد که آثارش با نام‌های مستعار «کامیار» -پسرش- و «مهدخت» -خواهرش- در صفحات «دارالمجانین»، «سبدیات» و «برخورد عقاید و آرا» به چاپ می‌رسید. عمران صلاحی و شاپور، به دفتر «خوشه» در خیابان صفی‌علیشاه می‌رفتند و کارهای مشترک‌شان را به شاملو که سردبیر نشریه بود، تحویل می‌دادند. صلاحی کاریکاتور می‌کشید؛ شاپور سوژه‌ها را می‌داد. یک صفحه ثابت داشتند. فکر از شاپور ذکر از صلاحی، طرح از شاپور شرح از صلاحی، تقریر شاپور تحریر صلاحی و… .

خردادماه سال ١٣۴۶ شاپور نوشته‌های کوتاهش را به شاملو داد. شماره بعد که چاپ شد اسم «کاریکلماتور» را روی آن گذاشته بودند. شاملو گفته بود: «یه چیزی خودمون سرهم کردیم جا افتاده دیگه.» یک لغت من‌درآوردی که از ترکیب کاریکاتور و کلمات به‌دست آمده ‌است. ناصر فیض جایی گفته بود که: «کاریکلماتور یعنی کاری بکنیم که کلمه‌ها به تور بیفتند.»

کاریکلماتور در روزهای آغازین خود، خویشاوندی بسیار نزدیکی با لطیفه داشت. درواقع آثاری که پرویز شاپور در مجله خوشه منتشر کرد و شاملو عنوان کاریکلماتور را روی آن‌ها گذاشت، لطیفه‌هایی چندخطی بودند.

مثال: مژده به متملقان گرامی! با دستمال کاغذی حریر، قضیه ارزان‌تر تمام می‌شود… با یک‌بار امتحان مشتری دائمی ما خواهید شد.

این نوشته‌های چندخطی، در طول حیات پرویز شاپور دستخوش تغییراتی ژنتیکی شدند و در سیر تکامل خود به نوشته‌هایی خطی و کوتاه‌تر تبدیل شدند.

– قلبم را با قلبت میزان می‌کنم.

– آدم ولخرج، قرض پس‌انداز می‌کند.

– گربه از درخت بالا می‌رود و من لبخندزنان پایین آمدن درخت از گربه را به تماشا می‌نشینم.

– قلبم پرجمعیت‌ترین شهر دنیاست.

هرچند پس از این تغییرات هم، در میان آثار شاپور می‌توان لطیفه‌های بسیار کوتاهی را یافت و گروهی از کاریکلماتورها را همین لطیفه‌های فشرده تشکیل می‌دهند. اما در پاسخ به این سوال که «کاریکلماتور چیست؟»، جواب‌های مختلفی عنوان شده است که معمولا کامل نبوده‌اند. برخی از تعریف‌ها محدود به اسم کاریکلماتور است. کاریکلماتور از سرهم شدن کاریکاتور و کلمات درست شده است و همین موضوع خیلی‌ها را به اشتباه می‌اندازد و فکر می‌کنند که کاریکلماتور صرفا بازی با کلمات است.

در نگاه اول، ساده‌ترین تعریف برای کاریکلماتور این است: کاریکلماتور نوشته‌های پرویز شاپور است. اما برای شناخت کاریکلماتور و ارائه تعریف دقیق‌تر، همه آثار شاپور را باید بررسی کرد، ویژگی‌های غالب را تعمیم داد و انواع آن را دسته‌بندی کرد. کاریکلماتور انواع مختلفی دارد. گروهی از کاریکلماتورها فکاهی و طنزآمیزند که نوع این گروه، طنز و شوخ‌طبعی است. گروهی دیگر عاشقانه‌هایی کوتاه‌اند که در ادب غنایی قرار می‌گیرند. برخی از آنها به حکمت و فلسفه نزدیک می‌شوند. گروهی از کاریکلماتورها شعرند. عمران صلاحی قبلا زحمت این کار را کشیده است و نمونه‌هایی از اشعار شاپور را با همین عنوان معرفی کرده و در این‌باره چنین گفته است: «وی شاعری طنزاندیش و طنزپردازی شعرآفرین است.»

زنده‌یاد سیدحسن حسینی در کتاب «سهراب، بیدل و سبک هندی» می‌گوید: «… بازی با اضلاع گوناگون یک لفظ و استخراج شیطنت‌آمیز و گاه دلنشین یک مضمون از این بازی، در ده‌بیست سال اخیر در نثر، موجب نوعی قالب ادبی طنزآلود شده است که پیشینیان به آن نام «کاریکلماتور» داده‌اند که همین نام التقاطی که به‌هرحال جا هم افتاده است، برای آن‌ها که اطلاع چندانی از ادبیات فارسی ندارند، این توهم را به وجود آورده که کاریکلماتور نیز از دستاوردهای ادبیات غرب است که به اقتضای روزگار غرب‌باوری پایش به سرزمین ادبیات ما باز شده است. حال اگر بخواهیم برای کاریکلماتور، شناسنامه ژنتیک بگیریم، ناگزیریم سری به اداره سجل احوال سبک هندی بزنیم و بعد از مراجعه به این اداره- که برعکس ادارات امروزی به‌هیچ‌وجه مایه کسالت و دلتنگی نیست- درمی‌یابیم آنچه اصل و اساس کاریکلماتور را تشکیل می‌دهد، یکی از اضلاع منشور چندپهلوی سبک هندی است که از نظم به دیار نثر سفر کرده است.»

و در ادامه، زنده‌یاد سیدحسن حسینی چند نمونه از تک‌بیت‌های سبک هندی را ذیل عنوان کاریکلماتور و کاریجملاتور می‌آورد:

«ز مضمون‌دزدیِ یاران نمی‌باشد غمی ما را

چنان بستیم مضمون را که نتواند کسی بردن»

(غنی کشمیری)

«بر چهره چو نردبان چین‌ها دیدم

معلومم شد که عمر بالا رفته است»

(واعظ قزوینی)

اگر از منظر زیبایی‌شناسی به آثار شاپور نگاه کرده و بخواهیم زیبایی‌های نوشته‌های او را از دریچه صنایع ادبی بررسی کنیم، باید بگوییم که به‌طور کلی آرایه‌های ادبی به‌کاررفته در کاریکلماتور، بیشتر ساخت معنایی دارند تا ساخت آوایی. آرایه‌هایی چون: تشبیه، استعاره، کنایه، انسان‌گونگی، حس‌آمیزی، تجاهل‌العارف، تمثیل، تناسب یا مراعات‌نظیر، تناسب‌گریزی، ایهام، تضاد، پارادوکس، تلمیح، احاله به محال، ساخت‌زدایی، حسن تعلیل و دلیل عکس. در نوشتن کاریکلماتور معمولا ترکیبی از این آرایه‌ها به وقوع می‌پیوندد.

کاریکلماتور سه ویژگی اصلی دارد: ایجاز و کوتاهی، سادگی زبان و کشف. کشف مضمون و معنای جدید، یکی از ویژگی‌های سبک هندی است که از این نظر کاریکلماتور و سبک هندی به‌هم شباهت دارند. همین ویژگی بارز که از نقاط توجه در سبک هندی است، پاشنه‌آشیل آن نیز است و در کاریکلماتور نیز چنین است. گاهی نویسنده در کشف مضمون به تکرار می‌افتد. مطالعه پیوسته و رضایت ندادن نویسنده به مضامین ساده و دم‌دستی، می‌تواند اثر را از این نگرانی دور نگاه دارد.

با تعریف‌های به‌دست‌آمده، نمونه‌های مشابه دیگری را در ادبیات کهن خودمان؛ در امثال و حکم این سرزمین و در ادبیات و امثال و حکم زبان‌ها و سرزمین‌های دیگر نیز می‌توان یافت. در روزگار خودمان هم، با بررسی فضای مجازی متوجه می‌شویم گروهی از کوتاه‌نوشت‌ها و عکس‌نوشت‌ها که با عناوین مختلفی چون توییت یا کپشن و… از آن‌ها یاد می‌شود دارای این ویژگی‌ها هستند.

شاپور در این مسیر تنها نیست و نویسندگان زیادی با او در ایران و حتی در میان نویسندگان افغان، هم‌گام شده‌اند. در «خردنامه همشهری» گفت‌وگویی با زنده‌یاد منوچهر احترامی داشتم. احترامی در بخشی از آن مصاحبه گفت: «از همین الان که من دارم با شما صحبت می‌کنم، یعنی۸۷/۸/۶ ، اگر همه کسانی که کاریکلماتور می‌نویسند، دیگر کاریکلماتور ننویسند، کاریکلماتور جای خودش را باز کرده‌ است؛ اما همین‌که به پیروی از شاپور می‌نویسند و در این سطح می‌نویسند، نشان می‌دهد که شاپور از زمان خودش عبور کرده است.»

منبع : روزنامه اعتماد

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر