تنها آبزی اهل دود و دم، ماهی دودی است!
کاریکلماتور نائله یوسفی
- آدم شسته رفته را باید روی بند رخت پهن کرد.
- آنقدر سنگشان را از هم وا کندند به گهر رسیدند.
- از دهان به دهان شدن مردم، سرد شدم و از دهان افتادم.
- هنگام حالت تهوع قرض بالا آوردم.
- دستش را کشیدم اما او از من دست کشید!
- کارگران زغال سنگ رو سفیدند!
- از مرز جنون تقاضای پناهندگی کردم.
- دست ها برای به هم رسیدن به “پادرمیانی“ نیاز داشتند.
- کسی که قالتان گذاشت شما هم قالش را بکنید.
- سنگ پا از سنگ محک خورد و از رو رفت.
- نگاه او گلمیخ بود و لب های من گلخند.
- لاک پشت خانه به دوش است.
- کسی که شست نشان داد، یک ضرب شست به او نشان دادم.
- تنها آبزی اهل دود و دم، ماهی دودی است!
- لاغری ام را به دست کار چاق کن سپردم.
- دزد تنها چیزی که از خانه “دستگیرش” شد، دستبند پلیس بود.
- آینه ی بی نقش نقش بازی نمی کند.
کاریکلماتور تلفیقی است از کوتاه ترین جمله با عمیق ترین مفهوم که حاوی طنز های تلخ و شیرین است و لحظاتی لبخند را همراه با قلقلکی در ذهن به شما هدیه خواهد داد.
دلیل انتخاب کاریکاتور برای کاریکلماتور این است که پیشوند و پسوند کاریکلماتور از کاریکاتور برگرفته شده است و یک نوع کتاب کمیک به شما می آید که حاوی موضوعات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است.