هرچه به این کافهچی گفتیم به ما بدهید غاز! نداد که نداد غاز. هی کرد ناز، خواند آواز، زد ساز… فرمودیم غاز خیلی خوب و خوشمزه است به جان شما. همسایهمان هم دارد. گفت غاز توی سرت بخورد، غاز میخواهی چه کار؟ بعد کتابی را محکم کوبید بر سر ما. سرمان درد گرفت و کتاب را نگاه کردیم، دیدیم چه اسم بامسمایی دارد. یک اسم دندانشکن و کوبنده: «مرغ همسایه غاز است»
کتاب را ورق زدیم و نگاه کردیم. یک مجموعهشعر طنز بود که خیلی هم طنز بود. یعنی اسمش به کتابش میآمد. کتابش بیست بود، منظورمان این است که بیستتا شعر داشت که هم اسمشان بامزه بود، هم خودشان. مثل: «به سبیلم قسم»، «کپسول خنده و ضامن نارنجک»، «املت اینترنتی» و …
شعرهای این کتاب را سعیده موسویزاده سروده و تصویرهایش کار فاطمه ابولیفرد است. بزنیم به تخته، قلم خانمها دارد جهان طنز را به تصرف در میآورد. به هرحال اگر هوس مرغ یا غاز کردید بدانید که انتشارات چرخفلک آن را به قیمت چهارهزار تومان چاپ کرده است. و البته چهارهزار تومان قیمت یک ران مرغ هم نیست. همان مرغ همسایه که روی گاز است.
منبع : همشهری دوچرخه