menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

یعنی اینقدر قحط الرجال است؟

برای معرفی رضا احسان پور نوشته ای کامل تر بهتر از آنچه در ابتدای کتاب “خنده های امپراتور” به قلم خود رضا آمده است، پیدا نکردیم:

طبق معمول رضا احسان‌پور هستم. مرداد ماه ۱۳۶۴ در اصفهان به دنیا آمدم و هنوز از دنیا نرفته‌ام! متاسفانه لیسانس مهندسی شیمی از دانشگاه صنعتی اصفهان دارم. تا لحظه نگارش این سطور خوشبختانه توانسته‌ام نویسنده (نمایشنامه/ فیلمنامه/ داستان و غیره!)، شاعر، طنزپرداز، گرافیست، روزنامه‌نگار، بازیگر و کارگردان تاتر، مجری رادیو و تلویزیون و فعال در حوزه کتاب و رسانه و چیزهای دیگری باشم. (شاید اگر چیزهایی را که نیستم می‌گفتم کمتر جا می‌گرفت!) پدر و مادرم را هم خیلی دوست دارم.

حمل بر خودستایی!

– از برگزیدگان چهارمین جشنواره طنز مکتوب ۱۳۸۸ –دفتر طنز حوزه هنری

– پنجمین جشنواره طنز مکتوب ۱۳۸۹ –دفتر طنز حوزه هنری

–  کسب مقام سوم در رشته فیلمنامه طنز

– تقدیر در بخش نثر محلی

– از برگزیدگان و کاندیدای کسب مقام در اولین جشنواره وبلاگ‌های طنز ۱۳۸۹

– از برگزیدگان و کاندیدای کسب مقام در بخش فیلمنامه ششمین جشنواره طنز مکتوب ۱۳۹۰

– نفر برتر بخش داستان کوتاه هفتمین جشنواره طنز مکتوب ۱۳۹۱

– نفر اول سری دوم مسابقه تلویزیونی طنز “قند پهلو” ۱۳۹۲

یار مهربانم:

– مجموعه غزل “چه حرف‌ها”؛ انتشارات فصل پنجم ۱۳۹۲

و اما مصاحبه:

– امسال در نمایشگاه کتاب با دو اثر حضور دارید.

*** بله. به لطف خدا، افتخار داشتم که امثال با دو کتاب در نمایشگاه تهران حاضر شوم. اولین کتاب که اسفندماه ۹۲ منتشر شد، مجموعه غزل های عاشقانه ام با نام ” چه حرف ها” بود که توسط انتشارات فصل پنجم منتشر شد که شامل ۴۷ غزل است که اکثر غزل ها، غزل های عاشقانه است و چند شعر اعتراض هم داخل مجموعه هست. بعد از “چه حرف ها” تصمیم به انتشار مجموعه ای طنز گرفتم، که از بین نثرها و اشعار طنزم با مشورت دوستان و همینطور تقدم مجوز ارشاد، کتاب “خنده های امپراتور ” که مجموعه نقیضه های بنده است، منتشر شد که شامل ۳۲ غزل هست در قالب نقیضه که روی ۴ مجموعه شعر از یکی از شاعران خوب کشورمان، که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفته است.

– استقبال مخاطبان از کتاب ها چگونه بوده است؟ در حد انتظار، فراتر یا کمتر؟

*** من سال ها هست که در فضای مجازی، رادیو و تلویزیون، مطبوعات و … فعالیت مستمر دارم؛ به همین دلیل مخاطبان زیادی در هرکدام از این عرصه ها پیدا کرده ام. حدس می زدم که آثار با این استقبال روبرو بشود. البته واقعا تصور این را نمی کردم که چاپ اول کتاب در نمایشگاه تمام شود؛ حداقل در مورد خنده های امپراتور تصور نمی کردم که در عرض کمتر از هفت روز چاپ اول کتاب تمام شود. اما خدا را شکر استقبال خیلی خوب بود و این بخاطر این است که مخاطبین جنس طنز من را پسندیده اند. ما انشالله بعد از نمایشگاه چاپ دوم کتاب ها را عرضه می کنیم. مجموعه خنده های امپراتور به گفته اساتیدی که کتاب را خوانده اند و همچنین مخاطبان خاص و حرفه ای شعر، مجموعه خوبی از آب در آمده است.

– اتفاقاً سوال بعدی من در همین مورد بود. بازخورد کتاب در میان کارشناسان حوزه تخصصی شعر چگونه بوده است؟

*** من خنده های امپراتور را قبل از انتشار به چند تن از اساتید به نام عرصه شعر و طنز نشان دادم و از آن ها خواستم ملاحظه کنند تا صرف طنز بودن باعث ایجاد جذابیت کاذب نشده و قوت اشعار کم شده باشد. اما خدا را شکر این اساتید تایید کردند و نظر مثبتی داشتند و همین باعث شد که برای انتشار کتاب مصمم بشوم. الان می توانم بگویم که قریب به ۹۹ درصد کتاب طنز است. بخش خیلی کمی از آن در حد یکی، دو شعر یا قسمتی از برخی اشعار به سمت فکاهه رفته است که خب فکاهه هم دسته ای از طنز است که در آن خنده در قیاس با دیگر مشخصه های طنز، مانند انتقاد، اهمیت بیشتری دارد.

سعی کرده ام در اشعارم طنز را مدنظر داشته باشم، انتقاد کنم و حرف داشته باشم برای زدن. موضوعات بسیاری را به آن پرداخته ام. از سبک زندگی گرفته تا فساد اداری، رانت و پارتی بازی، فقر و فساد و سایر مسائل اجتماعی که مردم روزانه با آن سر و کار دارند. دوست داشتم در کنار خنده ای که هست، حرف و تفکری هم باشد. در مقدمه کتاب هم گفته ام که این کتاب، دعوتی است برای لبخند همراه با تفکر. انشالله که اینطور باشد و خوشحال می شوم، دوستان نظرهایشان را به من اعلام کنند.

– مخاطبین بیشتر چهره طنز شما را می شناسند، اما “چه حرف ها” طنز نیست. فضای آن کتاب چطور است؟

*** من سال ها بود که شعر می گفتم، اما از این جنبه هنوز رونمایی نکرده بودم. تا اینکه به پیشنهاد برخی از دوستان، ابتدا اشعارم را در فضای مجازی و در وبلاگم منتشر کردم. بازخورد بسیار خوبی داشت و مخاطب خوبی پیدا کرد. بعد از مدتی به این نتیجه رسیدم که بهتر است یک مجموعه از اشعار جدی منتشر کنم. چه حرف ها هم با استقبال خوبی مواجه شده است و چاپ اول آن هم در کمتر از دو ماه در ایام نمایشگاه به اتمام رسید. خصوصیت این کتاب این است که اکثر شعرهایش، کوششی نیست، بلکه جوششی است. سعی نکرده ام که شعر بسازم، بلکه اشعار متاثر از حال و هوای خودم بوده است. فکر می کنم طبق ضرب المثل معروف که هرچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند، اگر مخاطب استقبالی نسبت به اشعار نشان داده است، بخاطر همین است.

– کار جدید در دست انتشار دارید؟

*** بله. انشاالله من امسال تا پایان سال، ۲ یا ۳ مجموعه دیگر از کارهایم منتشر خواهد شد. چه شعر، البته نه غزل، بیشتر در قالب سپید و نیمایی و چه طنز، بیشتر در قالب نثر که توسط چند انتشاراتی دیگر چاپ خواهد شد.

– گویا سایتی را هم برای فروش اینترنتی کتاب هایتان اختصاص داده اید؟

*** شاید برای اولین بار است یک نفر نویسنده، خودش برای فروش کتابش به صورت اینترنتی سایت راه اندازی می کند. خوشبختانه از این نحوه فروش هم استقبال خوبی شد. سیستم توزیع در کشور ما متاسفانه ضعیف است. یعنی کتاب به دست مخاطب علاقمند به مطالعه نمی رسد. ساتی را به نام احسان بوک به نشانی www.EhsanBook.ir راه اندازی کردم تا مخاطبانم بتوانند به سهولت از این طریق کتاب من را تهیه کنند. تا قبل از نمایشگاه، هزینه ارسال کتاب رایگان بود. از همه جای کشور، حتی جاهایی که شاید اصلاً کتابفروشی نباشد، سفارش داشتم. این سایت پایگاه رسمی فروش کتاب های من هست و هر کتاب جدیدی که از بنده منتشر بشود، در این سایت قابل خریداری است. کتاب خنده های امپراتور هم به زودی در این سایت قرار می گیرد.

– صحبت پایانی؟

*** من تشکر می کنم از همه اساتیدی که به من کمک کردند. مخصوصاً جناب استاد اسماعیل امینی و خواهشم از دوستان این است که کسایی که کتاب را مطالعه می کنند، بدون هیچ رودربایستی نظر، انتقاد و پیشنهادهایشان را به من برسانند. من داخل فضای مجازی هستم و دسترسی به من خیلی ساده است. این انتقادها اگر مصلحانه و منصفانه باشند، باعث رشد کار من می شود و من می توانم آثار بهتری برای مخاطبان تولید کنم.

و یک نکته دیگر اینکه، مسئولین دقت داشته باشند که وقتی مردم از یک اثراستقبال می کنند، آن ها هم حمایت کنند. شهر اصفهان، در ظاهر یک شهر فرهنگی است، ولی متاسفانه بسیاری از نیروهای فعال فرهنگی این شهر، مانند بنده، بخاطر نبود بستر مساعد برای فعالیت و ریسک پذیری پایین مسئولان شهری برای تجربه ی فضاهای نو و … از این شهر رفته اند و در تهران فعالیت می کنند. چرا نباید فضا شهر ما برای فعالیت امثال بنده مناسب باشد؟ چرا من نباید فعالیت هایی که در تهران دارم، مانند شب شعرهای طنز یا جدی و یا برنامه های تلویزیونی ای که در شبکه های سراسری رادیو و تلویزیون دارم را در اصفهانی که به آن علاقه دارم هم داشته باشم؟ برای مثال چرا شبکه استانی اصفهان می رود و مجری از تهران می آورد؟ یعنی اینقدر قحط الرجال است؟ یک مثال ساده بزنم از خودم.

من الان نزدیک به دو سال است که در شبکه رادیویی تهران با همین لهجه ی اصفهانی ام برنامه طنز زنده اجرا می کنم ولی جالب است که درهای صدا و سیمای استان خودم همیشه به رویم بسته بوده است. حتی در طول این همه سال که دارم فعالیت فرهنگی بصورت حرفه ای می کنم، یک بار هم نشده است که بعنوان مهمان، در یکی از این برنامه های تلویزیونی یا رادیویی حضور داشته باشم. شان و ارزش هنرمند اصفهانی، از یک بازیگر درجه چندم که در فلان فیلم سینمایی بازی کرده است کمتر است؟! من در حد خودم، خیلی افتخارات کسب کرده ام برای شهرم ولی هیچ حمایتی از جانب هیچ یک از مسئولین اصفهانی ندیده ام.

نه ارشاد، نه حوزه هنری و… . حداقل انتظار من این بود که یک خسته نباشید خشک و خالی به بنده و امثال من بگویند؛ محتاج شنیدن خسته نباشید نیستیم ولی این درک و فهم آنها را می رساند. با اینکه چند سالی می شود که ساکن تهران هستم ولی همیشه در همه جشنواره ها از طرف اصفهان شرکت کرده ام و باز هم با همین عنوان شرکت خواهم کرد. به نظرم باید یک تجدید نظر اساسی در بنیادهای فرهنگی و هنری شهر و نیروهای مشغول در این ارگان ها بشود. فرار مغزها فقط این نیست که یک نفر نخبه از کشور برود. همین که این تعداد از فعالین فرهنگی اصفهان، از اصفهان رفته اند، واقعاً جای تامل دارد و مطمئن باشید در درازمدت آثار سوء و مخربی برای شهر دارد.

با چند پل و اثر تاریخی ارزشمند، سر خودمان را کلاه نگذاریم و مدام برچسب فرهنگی بودن به شهرمان نچسبانیم. خیلی از شهرستان های کوچک کشور که هیچ کدام از این آثار تاریخی و صنایع دستی را ندارند از منظری دیگر، از نظر شاخصه های فرهنگی از ما جلوتر هستند. درد و حرف زیاد است. یکی دو تا نیست. تا همین اندازه اش کافی است برای گفتن. اگر کسی گوش شنوا داشته باشد، می شنود. که خب البته تا بحال که من چندبار در مصاحبه هایم این نکات را گفته ام، آب از آب تکان نخورده است و مدت ها بود با خبرگزاری ها و مطبوعات استان مصاحبه نمی کردم. چون فایده ای نداشت. این مصاحبه را هم بخاطر دوستی با شما پذیرفتم. امیدوارم حداقل مثل قبلی ها نباشد. انشاالله

رویش نیوز

chatنظرات شما

یک دیدگاه

  1. بی نام:

    آقای احسان پور عاشقتم خییییییییییییییییییییییییییییییییییلی.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر