شمیم نوروز
به زودی طبق تقویم جلالی،
طبیعت شاهد فصلی جدید است
شمیمش پرشده در کوی و برزن
همان عیدی که مقداری سعید است!
دگرگون می شود حال من و تو
اگر چه با چنین وضعی بعید است …
زنان گویند با صوتی دل انگیز
کجایی عشق من؟! وقت خرید است
شکم نه؛ چاه ویل است این یقینا
شعار دایمش “هل من مزید” است!
سفر کردم شبی تا عمق جیبم
ولی قحطی در آن جا هم شدید است
زنم گفته ببر ما را سفر کیش
چه بایدکرد؟ دستورش اکید است!
فرار از خانه طرحی بود و لو رفت
بله، هنگام دید و بازدید است
ندارم سکه ای در هفت سین ام
به جای آن دو تا برگ شوید است
علی رغم تمام این مسایل
دل ما منزل شوق و امید است
میان ما تفاهم نامه جاری ست
همیشه من مرادم او مرید است!
زنم در گردگیری یکه تاز است
از این رو عیدها گرد آفرید است!
شگفتا سبزه ای که ریخت “راشد”
شده قد خودش از بس رشید است!
سروده: راشدانصاری (خالوراشد)