نسیم نژاد جعفری در سال ۱۳۶۹ درحالی پا به این جهان گذاشت که همه فامیل سرگرم عروسی دایی اش بودند. همین موضوع باعث شد تا در اولین لحظات زندگی، اشکهایش با خنده آمیخته شود. این موضوع همچنان ادامه دارد و همیشه اول اشک هایش جاری میشود، بعد میخندد.
او جز متولدین سراب صادره از تهران است و به همین دلیل نیمی از کودکی اش را که زمان مدرسه اش بوده در تهران و نیم دیگر آن را که تعطیل بوده در سراب گذرانده است.
در دبیرستان به دروس زیست و ادبیات علاقه زیادی داشت، بنابراین ریاضی خواند و آن قدر پافشاری کرد تا کارشناسی ارشد مهندسی صنایع اش را از دانشگاه تربیت مدرس گرفت.
در اردیبهشت ماه ۹۳ بعد از دیدن برنامه قند پهلو، برای اولین بار به شب شعر طنز رفت و ناگهان با خودش گفت: اینا که کاری نداره منم میگم. البته طولی نکشید که متوجه شد کاری داره و خیلی هم داره اما پافشاری کرد و در دوره ششم قندپهلو نفر چهارم شد. در چند جشنواره نیز افتخارات کوچکی به دست آورد اما همچنان با خودش میگوید: بالاخره یه روز که میگم.
هر چند با لباس ورزشی عکس ندارد اما با چند تن از شاعران طنز پرداز عکس دسته جمعی گرفته است و از جمله افتخاراتش این است که وقتی دکتر امینی داشتند کتابشان را برایش امضا میکردند نوشتند: تقدیم به دوست طنزپرداز خانم نسیم نژادجعفری.