رضا ساکی در ایسنا نوشت :
ما اگر بگوییم فلان چیز را داریم بعد باید دربارهاش توضیح بدهیم. یعنی مثلا اگر در اداره بگویید ماهواره دارم، باید نیم ساعت درباره ماهواره توضیح بدهید و بگویید، فقط کانالهای خوب را نگاه میکنم. مثل حیات وحش و کانال علمی درباره ستارگان کهکشان راه شیری و البته کانالهای خودمان را و شبکه افق. پس بهتر است کلا بگویید ماهواره ندارم و خودتان را راحت کنید.
کار درست را اهالی فوتبال میکنند. از صبح تا شب در سایتها و روزنامه به هم میپرند و توی زمین با مشت به جان هم میافتند اما جلوی دوربین نود میگویند: ما با هم روابط خانوادگی داریم و ایشان استاد من است.
یک مثال دیگرش دانشآموزان هستند. شما اگر بگویید دانشآموز سیگاری داریم، باید تعداد دختر و پسر سیگاری را بگویید، میانگین سنیشان را بگویید، میزان مصرفشان را بگویید، پس بهتر است بگویید ما دانشآموز سیگاری نداریم و خودتان را راحت کنید.
اینها که گفتیم البته فقط یک راه فرار از وضعیت بغرنج است. راه دیگر این است که نام کلمه را عوض کنیم. مثلا بگوییم دانشآموز سیگاری نداریم اما دانشآموز هنجارشکن تا دلتان بخواهد داریم. یا این که بگوییم دانشآموز سیگاری نداریم اما فندکی داریم. مثلا بهتازگی یک مسوول گفته است: «خط کفاف» جایگزین «خط فقر» شود.
واقعا در این روزهای پایانی سال هیچ خبری خوشتر از پایان عمر فقر در کشور نیست. با این جمله آقای مسوول ما فقر را ۳۰ ثانیهای ریشهکن کردیم و حالا دیگر هیج فقیری در مام میهن زندگی نمیکند و فقط تعدادی زیر خط کفاف هستند؛ یعنی تعدادی کفیف داریم و به جای فقرا هم مقداری کفاکفه خواهیم داشت.