غزلِ طنزِ محمود طیب «در مطب دکتر»
* تقدیم به آقای دکتر حشمتاله توکّل (فوق تخصص ریه و گوارش که ما رو خوب کرد) در ابتدا توی دهانم چوب کردی بعداً محلّ…
* تقدیم به آقای دکتر حشمتاله توکّل (فوق تخصص ریه و گوارش که ما رو خوب کرد) در ابتدا توی دهانم چوب کردی بعداً محلّ…
من آن گردم که گردشها بکردم من آن گردم که دست الکلی جات گهی تریاک و گاهی هم کراکم هزاران سینه چاک پاک دارم به…
گر که شوم انتخاب، فیل هوا مى کنم بهرِ همه مردمان، برج بنا مى کنم مى شکنم شاخِ غول، مُفت، نه با زورِ پول از…
اندر احوالات گوشی موبایل ! مونسم در روز تا پاسی ز شب گوشی بود آنکه در هجرش نمایم سخت تب گوشی بود می روم با…
خانم رؤیا کابوسی! یکنفر مانند من خوشحال بود در امور تنبلی فعال بود! خواب تا عصر و ددر تا نیمهشب عمر من عمری بر این…
ادبیات تلگرامی! سعید سلیمانپور ارومی «ندانم در کجا این قصّه دیدم و یا از قصّهپردازی شنیدم»۱ گمانم گفت قصّابِ محلّه نه، گویا خوانده بودم در…
نرم نرمک میرسد اینک بهار این هوا جان میدهد آبدوغ خیار همچو خر رفته ست در آغوش گل مانده ام یکسال و اندی آزگار چشم…
شد وقت انتخابات، وقت شعار و وعده چیری نمانده دیگر تا انفجار وعده در گردش طبیعت گر چه بود زمستان اما رسیده اکنون فصل بهار…
مصطفی مشایخی : بس که ریلکسیم و بهتر در گروپ می رویم از صبح یک سر در گروپ در همایش، بانک، مترو، یا سونا نصف،…
سعید سلیمانپور ارومی : شدی در راهرو آخر اسیرم فقط یک لحظه! خواهش! من بمیرم! الا ای سوپراستارِ عزیزم بگو «چیز»ی، دو تا سلفی بگیرم!…
خر مگس خان، خمار شیرینی بود و زد توی کار شیرینی ابتدا زیر زیرکی می خورد نم نمک از کنار شیرینی “پول چایی” به او…
محمود کامل طرقی : وضع ما روزی به سامان می شود هر چه کمبود است فراوان می شود گر چه اکنون هم نمی باشد گران…
سریال طنز کیمیا سوژه ی طنز فرامرز ریحان صفت، یکی از طنزپردازان کشورمان شده است : سوژه ی نو در میان قاب سیما کیمیاست حرف…
احمد آوازه : وقتی دل شیدایی می رفت به بستان ها پشت سر او دیدم افتاده چه داستان ها از جمله شنیدم که با جمع…
به شیرین طنز گذر دارم کم و بیش به اشعارش نظر دارم کم و بیش ز محفل های طنز و اجتماعات به لطفش من خبر…
یک رشته از این مساله ها مساله ای نیست این قدر نگویید چرا مساله ای نیست کمبود و گرفتاری و این گونه مسائل عادی شده…
-: «شغل داری؟» =: «بله»، -: «تجاری؟» =: «نه» -: «پس چه؟ حتماً شدی اداری نه؟!» =: «کارمندم، بله غلام شما تا چه باشد جواب…
دور از جان شما!! یکنفر هنگام صرف شام مُرد آدمی در آرزوی وام مُرد داخل اغذیه دیدم یکنفر بعدِ صرفِ یک سوسیسِ خام مرد! نوجوان؛…
شکست عشقی! رضا زارعی : جیب خود را، چک نمودم، بعد از آن با بیقراری سینه ی خود را برای عشق پاک تو دریدم کلّه…
تقدیم به آل سعود: ای منحرف از راه خدا آل سعودی دیریست که دل را زشیاطین بریودی سر سلسله نسل ترور در همه عالم ایجاد…