نوشته های دسته "شعر" در شیرین طنز

(دست بالای دست) توی هستی شکست بسیار است اوج باشی نشست، بسیار است دم غنیمت بدان که از دستت فرصتی را که جَست بسیار است…

هوای شهر هوایِ شهرمون چقد(ر) تمیزه چش نخوره تمیزتر از وِنیزه انگار خنک تر شده از دو روز پیش دما رسید به مثبتِ شصت و…

شغل! در باغچه یاس می نشانیم یک شاخه گراس می نشانیم گر لطف کند خدای منّان بر تکمه ، لباس می نشانیم همچون کمونیستهای ماضی…

لینک به لینک می روم تا برسم به پیچ او *** هرچه هلاک می کند هرچه بلاک می شوم باز به شوق دیدنش لینک به…

از روى دست سهراب سپهرى پس از باران؟! شعر طنز حمید آرش آزاد «رخت ‏ها را بکنیم» «آب در یک قدمى جارى‏ست» ساعتى پیش، هوا…

«بیفزا» خداوندا! به ما اسکِن بیفزا به هر نحوی که شد ممکن بیفزا به «تومان» اعتباری نیست؛ لطفاً دلار و پوند و لیر و ین…

از روى دست فریدون مشیرى تو بمان و تو بمک! شعر طنز حمید آرش آزاد «همه مى ‏پرسند»: «چیست در زمزمه‏ ىِ مبهم آب؟» چیست…

شعر طنز «خواستگاری» جوانی که هم اینک رهسپاری به سوی اشتباه خواستگاری! کمی بنشین که در ابیات چندی کنم پندی نثارت یادگاری از آنجایی که…

شعر طنز ناصر فیض در پاسخ به ترامپ : فارغ از بحث علم جغرافی سخنت بود جمله حرّافی غالباً موجبات شأن خودت بوده در شان…

از روى دست حمید مصّدق بى در آمد! شعر طنز حمیدآرش آزاد تو به من توپیدى «و نمى ‏دانستى» «من به چه دلهره» و خواهش…

جدیداً داخلِ سیمای ایران بشیند فردِ مجری پیشِ مهمان وَ یک گلدانِ مصنوعی گذارند به روی میز؛همراهِ دو لیوان وَ مهمانی که دیر آید بگوید:…

« گلابی » از نظرِ افرادِ مختلف!: ـ سهراب سپهری: دوشنبه ظهر، مهتابی ست مَردم! نخوابیدن خودش خوابی ست مردم! بشویید چشمِ خود را تا…

«ای پیک پی‌خجسته که داری نشان دوست» دفترچه‌های ‌قسط مرا دِه نشان دوست وام از طریق دوست گرفتن چه خوش بوَد یا از طریق رابطه…

*  حکایت گورستان … روزگاری به دهی ویرانم گذر افتاد به گورستانم دیدم آن جا دو سه قبر بی سنگ به ردیف و یله و…

«دود ‌نامه» راحت‌الحلقوم سُرب‌اندود، دود شامه را مطلوب‌تر از عود، دود نوش‌دارویی که درمان می‌کند دردِ بی‌درمانمان را زود، دود دود بود آن کیمیای روح‌بخش…

سهراب سپهری ( تولد ۱۵ مهر ۱۳۰۷ کاشان – وفات ۱ اردیبهشت ۱۳۵۹ تهران) شاعر، نویسنده و نقاش اهل ایران بود. او از مهم‌ترین شاعران…

یک خبرگزاری از آموزش مترو سواری در مدارس خبر داد. بچه ها این متروی ایران ماست اسم مترو که براتان آشناست؟ چشم مترو هر کجا…

با همهٔ حسّ بَساوایی‌ام در هوس ساحل هاوایی‌‌ام ای دو سه تا قاره ز ما دورتر ساحل تو از همه مشهورتر کاش بدهکاری ما کم…

نیمه‌شب مجنون نمازش را شکست «لیلای مجازی» نیمه‌شب مجنون نمازش را شکست با وضویش پای «اینترنت» نشست عشق لیلی بس‌که مستش کرده بود شب‌نشین و…

یعنی چه؟! شعر طنز حمید آرش آزاد ناگهان طالب زینت شده‌ای، یعنی چه؟ صاحب حسن و وجاهت شده‌ای، یعنی چه؟ من شنیدم که گرفتی تو…