” آنتیک “
وقتی غزل دچار ترافیک می شود
قافیه مبتلا به کمی تیک می شود
چندین خشاب از کلمات صف ردیف
همراه وزن و قافیه شلیک می شود
مغزت شبیه ساعت یک بمب هسته ای
چک چک به انفجار تو نزدیک می شود
قلیان واژه از همه جایت که می جهد
آدم نیازمند پلاستیک می شود
وقتی فشار شعر به شاعر شبیه نیست
سنجاق و سیخ همدم پیک نیک می شود
شیکی اگر، وجود تو ژولیده می شود
ژولیده ای، وجود تو پس شیک می شود
چون تیر و کلت و مدح و اتوبان، جناس شد
تهران هم از توابع مکزیک می شود
گاهی که جابجایی فرهنگ رخ می دهد
فن آوری سرآمد تکنیک می شود
ماتیک و لب، لب و ماتیک پشت هم
تکرار گر شود، اتوماتیک می شود
کشتی نوح را چو به روزآوری کنیم
چیزی شبیه به تایتانیک می شود
شاعر اگر که روده درازی کنی کمی
با ” کفش لنگه ” شعر تو آنتیک می شود
شاعر : سیامک روشن