menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

داوود کاظمی کارتونیست

گفت‌ و گو با داوود کاظمی در قسمت سی‌‌ و سوم سلول گفت‌ و گو

از ورود به همشهری تا ماندنی شدن در آنجا در گفت‌وگوی جمال رحمتی با داوود کاظمی

در قسمت سی‌‌وسوم «سلول گفت‌وگو» ببینید

داوود کاظمی آدم عجیبی است. البته این را از ظاهرش نمی‌شود فهمید. روزنامه همشهری که راه افتاد همه بودند جز داوود کاظمی . چند کارتونیست ، سرشناس و کاردرست و عمدتاً عضو گروه کاسنی. اما داوود کجا بود؟ ما هم نمی‌دانیم. ما از وقتی می‌دانیم که او پیدایش شد و همه رفتند اما داوود ماند.

به گزارش شیرین طنز، به نقل از اعتمادآنلاین، داوود کاظمی آدم عجیبی است. البته این را از ظاهرش نمی‌شود فهمید. حالا چرا این را می گویم؟ او بسیار ماناست. یعنی این که می‌ماند. کجا می‌ماند؟ جایش فرقی نمی‌کند. هر جا که باشد می‌ماند. خب بهتر است این قدر موضوع را کش ندهم و بروم سر اصل مطلب.

ببینید، روزنامه همشهری را که می‌خواستند راه بیاندازند، در هنگام آوردن وسایل، می‌بینند پسر جوانی خیره به آن‌ها نگاه می‌کند. یکی از کارگرها جلو رفته از او نامش را می‌پرسد. او هم می‌گوید داوود کاظمی هستم دبیر سرویس آینده طرح روزنامه همشهری. این در حالی بود که هنوز روزنامه راه نیفتاده و او هم هنوز کاریکاتوری نکشیده بود.

روزنامه همشهری که راه افتاد همه بودند جز داوود کاظمی . چند کارتونیست، سرشناس و کاردرست و عمدتاً عضو گروه کاسنی. اما داوود کجا بود؟ ما هم نمی‌دانیم. ما از وقتی می‌دانیم که او پیدایش شد و وارد که شد، از افشین سلوکی خواست که آن‌ورتر بکشد. او هم آن‌ورتر کشید.

روزهای بعد داوود عین این درخواست را تکرار کرد اما برای سایر کارتونیستها. آن قدر رفتند آن‌ورتر که به خانه‌شان رسیدند. اما داوود ماند. بعد از آن اتفاق بسیاری آمدند و رفتند اما داوود ماند که ماند. البته که همه این‌ها شوخی بود.

حالا مصاحبه سلول گفت‌وگو را با ماندگارترین کارتونیست ایرانی ببینید و بشنوید.

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر