کمدی (شادینامه) (به یونانی باستان: κωμῳδία / kōmōidía) و (به لاتین: comoedia) یکی از سبکهای نمایشی است که از واژهٔ یونانی kōmōidía (متشکل دو بخش κῶμος kỗmos، جشنی به افتخار دیونسیوس، و ἀοιδή (آواز)) ریشه میگیرد.
به ظاهر هدف کمدی خنده و تفریح است اما در حقیقت مسائل جدی در پردهٔ شوخی نموده میشود . در کمدی شخصیت قهرمانان و شکست هایشان بیشتر جنبهٔ شادیآور و عمدتا سرگرمی دارد و معمولاً بیننده بدان توجه جدی نمی کند . تماشاگر ازقبل می داند که فاجعهٔ بزرگی اتفاق نخواهد افتاد بلکه سیر حوادث در جهت کامرانی قهرمان یا قهرمانان است . قهرمانان کمدی اکثرا افرادی از قشر متوسط یا پایین جامعه اند که درطول نمایش مرتکب اشتباهات و یا رفتارهایی میشوند که مخاطب بر دردسرسازبودن یا اشتباه بودن این اهمال اشراف کامل دارد . ( سطح آگاهی مخاطب از قهرمان در مورد مسایل و رخدادها بالاتر است و همین موجب خندهاست .)
ارسطو می نویسد :
” کمدی تقلید و محاکاتی است از اطوار و اخلاق زشت، نه این که توصیف و تقلید بدترین صفات انسان باشد؛ بلکه فقط تقلید و توصیف اعمال و اطوار شرم آوری است که موجب ریشخند و استهزاء می شود. آن چه موجب ریشخند و استهزاء میشود امری است که در آن عیب و زشتی هست، اما آزار و گزندی از آن (عیب و زشتی) به کسی نمیرسد.
ساختار کمدی یونان
1. پیش درآمد (Prologue):
در این بخش، شخصیت اصلی برای رسیدن به خواسته های خویش، طرحی عجیب (و به گمان خود هوشمندانه) را مطرح می کند تا به آرزوهای عجیب و غریب خود دست یابد. این طرح شگفت انگیز، شالودۀ شکل گیری حوادث کمیک بعدی را پی ریزی می کند و فضایی شاد و مفّرح پدید می آورد. اندیشۀ شخصیت اصلی در این بخش معمولاً بسیار تخیلی و غیر عملی است.
2. پارادوس (Parados):
واژۀ پارادوس در اصل به بخشی از بنای معماری تماشاخانه های یونانی اطلاق می شد که در دو طرف صحنۀ اصلی (ارکسترا) قرار داشت و همسرایان نمایش از آنجا وارد صحنه می شدند. در ساختار نمایشنامه های یونانی، پارادوس به بخشی گفته می شد که طی آن، گروه همسرایان، در حال خواندن سرود، وارد صحنه می شدند و مستقر می گردیدند. در خلال شعرهایی که همسرایان در پارادوس می خواندند، خود را معرفی می کردند.
3. آگون (Agon):
این واژه به معنای مناظره یا جدل است. این بخش، شامل مباحثه ای است میان شخصیت اصلی (که نقشۀ تخیلی و اندیشۀ شگفت و البته شادی آور خود را در پرولوگ مطرح کرده) و مخالفان او. گاه یک رکن آگون، گروه همسرایان هستند که در برابر شخصیت اصلی می ایستند و با او مجادله می کنند. شالودۀ کشمکشِ نمایشنامه ها، در آگون بنا نهاده می شود. در این بخش انواع شوخی های کلامی، دست درازی های جسمانی و حتی نزاع و کتک کاری را نیز می توان مشاهده نمود.
4. پاراباسیس (Parabasis):
بخشی از سرودهای دسته جمعی همسرایان است. در این بخش همسرایان، به سوی تماشاگران گام بر می دارند و به گونه ای رو در رو با آنان سخن می گویند. آنها، در این گفتار چهره به چهره، گاه نظرات نویسنده را بیان می کنند و گاه داوران مسابقات نمایشنامه نویسی را در جشنواره های تئاتری، مورد خطاب قرار می دهند و حتی گاه به شوخی، تهدید می کنند تا جایزۀ اول را به آنها اختصاص دهند. پاراباسیس معمولاً نمایشنامه را به دو بخش تقسیم می کرد و پس از آن، اپیزودها، یا وقایع اصلی به نمایش در می آمد.
5. اپیزود (Episode):
اپیزودها، در حقیقت عبارت بودند از جریان اصلی نمایش که روایت مرکزی در درون آنها نقل می گردید. تعداد اپیزودها در کمدی یونانی اغلب به سه تا محدود می شد، اما گاهی کمتر یا بیشتر بود. اپیزودها یا صحنه های اجرایی، از مقدمات داستان اصلی شروع می شد و سرانجام به نقطۀ اوج می رسید. در واقع اندیشۀ شاد و مفرح مطرح شده در پرولوگ، در اپیزودها پی گرفته می شد و روند داستانی آن شکل می گرفت.
6. استاسیمون (Stssimon):
به سروخوانی های میان هر اپیزود، استاسیما یا استاسیمون گفته می شد. این تصنیف های غنایی در آثار آریستوفان، اغلب با روایت های اسطوره ای و حکایت های تاریخی قدیمی پیوند دارند.
7. اگزودوس (Exodos):
آن بخش از نمایشنامه که طی آن همسرایان به آخرین سرود خود می رسیدند و صحنه را ترک می نمودند. سرود پایانی همسرایان در کمدی ها معمولاً با صحنه های جشن و به ویژه جشن عروسی همراه بود. از این رو بخش آخر کمدی های یونانی، «کوموس» (Comos) نامیده می شد. این صحنه اغلب با موسیقی همراه می گردید و طی آن، کشکمکش، به گره گشایی نهایی می انجامید و شخصیت های نمایش همگی برای جشن و سرور از صحنه خارج می شدند.
انواع کمدی
۱. کمدی رمانتیک :
که اوج آن در آثار شکسپیر و نویسندگان دورهٔ الیزابت است . این نوع کمدی مشتمل بر حوادث و ماجراهای عاشقانهٔ زنی است که قهرمان کمدی است . البته این عشق علی رغم همهٔ مشکلات و موانع به شادکامی میانجامد .از نمونههای معروف این نوع نمایشنامه، رویای نیمه شب تابستان ازشکسپیر است . ریشهی اساطیری کمدی رمانتیک، جشنهای باستانی پیروزی بهار بر زمستان است .
۲. کمدی طنز :
در این نوع کمدی، کسانی که قوانین اخلاقی و اجتماعی را مراعات نمیکنند مورد تمسخر واقع می شوند و نویسنده از بینظمیهای اجتماعی انتقاد میکند و دغلکارانی که قهرمان کمدی هستند، معمولاً سرنوشت خوبی ندارند .
۳. کمدی رفتار :
این اصطلاح بر مبنای آثار شکسپیر از قبیل کمدی هیاهوی بسیار برای هیچ وضع شده است . در پارهای از این نوع کمدیها از اعمال زشت بزرگ زادگان و توطئههای طبقات اشراف سخن رفته است . تاثیر شادی بخش آن در گرو مکالمات خنده داری است که ما بین شخصیتهای احمق و گول ردو بدل میشود . در این گونه کمدی، قراردادها و رسوم اجتماعی مورد بررسی قرارمیگیرد.یکی از مسائل مثلاً نزاعهای عشقی است. موضوع دیگر، رفتار شوهران حسود نسبت به همسران خود است . نمونهٔ این گونه کمدی “اهمیت ارنست بودن” اثراسکار وایلد است .جورج برنارد شاو و ویلیام سامرست موآم هم به این شیوه آثاری آفریدند .
۴. فارس :
اثری است که خواننده یا بیننده را از صمیم دل به خنده وا میدارد و از این رو به آن کمدی سبک گفتهاند و امروزه بر این شیوه فیلمهای سینمایی سبک و خنده داری میسازند . در فارس قهرمان را یا خیلی بزرگ میکنند و یا خیلی کوچک و او را در موقعیتهای خنده داری قرار میدهند . مولیر آثاری به این شیوه دارد . فارس گاهی به عنوان یک داستان فرعی در انواع دیگر کمدی دیده میشود .
۵. کمدی اخلاط اربعه :
کمدی است که در آن عدم تعادل یکی از اخلاط (سودا، صفرا، دم، بلغم…) قهرمان را دچار یکی ازامراض کرده است .
۶. کمدی سانتیمانتال:
کمدی پایان قرن ۱۷ در انگلستان که در آن هدف این بود که بیننده را به جای خنده، به گریه بیندازندواین شیوه بعدها در فرانسه هم معمول شد .
۷. کمدی شخصیت :
که در آن ویژگی های اخلاقی و یا رفتاری قهرمان که خلاف عرف جامعه است و یا بشیوهای اغراق آمیز بزرگنمایی شده مورد توجه ونقد قرار میگیرد از نمونههای درخشان این نوع کمدی میتوان خسیس مولیر را با محوریت شخصیتی بسیار مال پرست به نام هارپاگون را نام برد .
۸. کمدی موقعیت :
کمدی حاصل از گرفتار آمدن قهرمان در شرایط ناطلبیده و گاهی متضاد با موقعیتش را گویند . در سینما نمونههای موفقی از اینگونه کمدیها خلق شده است .
ویکی پدیا