menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

نمره پایانی خنداخند ۲۰ شد!

نمره ی پایانی خنداخند با حضور طنزپردازان بیست شد !

خنداخند بیست شد!

ای دریغ از سال نیکویی که رفت
یک هزار و یک سه و یک نه و هفت

بیستمین خنداخند ، در آخرین پنج شنبه ی سال، از سوی مردم با استقبال بسیار خوبی روبه رو شد.

در ابتدای جلسه جناب محمود سلطانی از اینکه حضار پذیرایی نشدند، عذرخواهی کردند و گفتند:

راستش باورمان نمی شد، کسی بیاید، گفتیم حتما عده ی کثیری از شماها در گرانی و تورم جان به جان آفرین تسلیم کردید و بقیه هم که پوست کلفت ترید، در حال خانه تکانی هستید.

اصلا باورمان نمی شود که شماها اینقدر جان سخت باشید و بیکار.

سپس گفتند: سال ۹۷ یک حُسن داشت و آن این بود که فهمیدیم سالهای پیش چقدر خوشمان بوده.

مادر زنیه در خنداخند بیست

اولین مهمان سعید آزاد طبق معمول یک مادر زنیه خواندند و از خدا خواستند چون خیلی مادرزن دوست دارند، خدا دوتا بهشون عنایت کند(رو را برم).
سپس محمد پورشیدی با تاثیر از باباطاهر عریان، شعری خواندند با مطلع:
“به خواب هرکسی که دلبر آیو
به خواب من فقط اسکندر آیو

من بی کار و بی فن ومهارت
که‌کاری نیست از دستم برآیو
شوم کاندید مجلس دور بعدی
گمانم اسمم از صندوق درآیو ”
و در ادامه #ملوک_عابدی شعر:
“باران بلا بر سرمان باریده
رَم کرده الاغ و گاومان زاییده
بسیار دچار اُفت قیمت شده است
هرکس ز تو ضربه خورده و نالیده
مثل الگانس صفر فابریکی که
پیکان جوانان به درش مالیده ”
را خواندند.

محاله یادشون بره در خنداخند بیست

محمد شیرچیان هم چند خاطره ی شیرین از سفر مشهد و شمال (که محاله یادشون بره) تعریف کردند.
سپس دکتر مرتضی نیکوکار اشعاری راجع به عید، روز مرد و سیزده بدر خواندند. با مطلع:
“عید امسال مرا یار سرکار گذاشت
عیدیش دادم و در حسرت یک بوسه گذاشت… ”
در همین اثنا، خوشبختانه یک زایمان کاملا غیر طبیعی، بدون درد و بدون خونریزی صورت گرفت و محمد رضایی برای اولین بار قالب جدید ” جهش متن ” را به دنیا آوردند.
بلافاصله هم از سوی مقام مسئول و خَدوم یک بسته پوشک به ایشان هدیه شد.

قدم نو رسیده مبارک آقا در خنداخند بیست

(قدم نو رسیده مبارک آقا، امیدواریم اولین زایمان آن هم در این سن و سال مشکل خاصی برای نوزاد و مادر…ببخشید پدر به وجود نداره.)
بعد از آن جناب الربیعیان از گروهک داعش با کلی خواهش و مُسلح به سلاح گرم به همراه الطفل الصغیر خود پشت تریبون قرار گرفت. با شعر ؛
” بشنو از من چون حکایت می کنم
شب عبادت روز غارت می کنم.”
و سپس از طرف المحمد البغدادی از اعضا فعال داعش از مسئولین کشور و رئیس ایران خودرو و سایپا تشکر کرد.

بخاطر موفقیت بی نظیر دولت در زجر کُش کردن مردم و موفقیت ایران خودرو و سایپا در کشت و کشتار مردم و پیشی گرفتن از داعش.

ایشان در ادامه لقب اسد النسا را به خانم مرجان شیخ الاسلامی اعطا کردند و گفتند:

اختلاس کرده که کرده، فدای راسُ ها.(سرش)

مسئولین طبق معمول در خنداخند بیست دبه کردند

در ادامه سه نفر از حضار خاطره طنز تعریف کردند؛ که در ابتدا قرار بود هدیه نفیسی به آنها داده شود، اما مسئولین طبق معمول دبه کردند و کتاب” مرد بی نقطه” اثر محمد رضایی را به عنوان هدیه دادند!
سپس پیام یکی از مسئولین خَدوم و خدمتگزار به ملت همیشه در صحنه پخش شد؛(آیتم‌نمایشی طور)
” در آستانه سال جدید مردم عزیز و بزرگوار تمام تلاششان را بکنند تا ما به اهدافمان برسیم.(خسته نباشند واقعا)”

بزرگترین طنز پرداز ایران، بلکه جهان (حداقل از لحاظ ابعاد و اندام) بصورت خمیده و در حال رکوع، پشت تریبون قرار گرفت و با ضرب المثلهای شیرین خود حضار را روده بُران کرد.
“خوبی ازدواج تو ایران اینه که فقط دو سه سال اول رو سختی می‌کشی، بقیه سالها رو باید بدبختی بکشی.”
داود نجفی در ادامه پیشنهاد کرد از این پس به جای کلمه مهجور و دور افتاده ی “سینما” کلمه جدید و پربار “سیمکان” بکار برده شود.(نفهمیدیم چرا!)
سمیه مسرور هم از مشکلات رایج در ادارات دولتی خاطراتی گفتند.

زورو به خنداخند بیست وارد می شود

سپس زورو این بار برخلاف رسم زرویی شعر طنز عاشقانه یی خواند؛
“گوش بده بر سخنم ای نگار
بلکه کنم وصف تو یک از هزار
لیلی من این لپ گلگون تو
کرده مرا واله و مجنون تو
بر رُخم از زخم تو باشد نشان
ناخن تو چاقوی چاقوکشان.”
شایان ذکر است جناب زورو با تعدادی تخم مرغ محلی برای سفره هفت سین خنداخند ، آمده بودند و به قول آقای نجفی ” زورو از اون دسته مردهاییه که تخمِ مرغ خودش را می خوره و منت لبنیاتی را نمی کشه.”

خنداخند بیست با لهجه اصفهانی

سپس خانم فریبا زمانی شعری با لهجه اصفهانی خواندند.
“روزا آخِری زمسونس هوا گرم شدس
یخ اِگه رو کوه نیشسِسَم دیگه نرم شدس.”
و بعد از آن پوریا رمضانی متن طنزی راجع به نوع لباس پوشیدن بعضی ها در بعضی جاها خواندند و پیشنهادات خوبی در این زمینه ارائه فرمودند.
حسن ختام برنامه، اشعار زیبایی بود از محمد بهرامی که در شعرشان از سیخ هایی سخن گفتند؛ که مو به تن آدم سیخ میشد.
در پایان آقای سلطانی از طرف مسئولین به مردم قول دادند که ما کاری می کنیم سال ۹۷ به هیچ عنوان تکرار نشود.

با آرزوی سالی خوش برای همه .

منبع : دفتر طنز اصفهان

طنزپردازان اصفهانی میهمان زنده رود

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر