menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

مسافرت

طنز : دلایل مسافرت کردن

علیرضا گل پور :

میخوایم در مورد مسافرت یا همون سفر صحبت کنیم.
دلایل مختلفی برای مسافرت وجود داره یا بهتره بگم انواع مختلفی واسه سفر کردن هست.

مسافرت

یه سری برای عوض کردن حال و هوا میرن مسافرت… اینجوریه که خانومه که صبحا باشگاست… غروب ها هم تو مزن دنبال آخرین مدل سارافون صورتی میگرده… شبها هم که کلاً یا داره برای بلبل خان گریه میکنه یا اینکه تلاش میکنه بالاخره بفهمه پدر این بچه تو این سریال کیه؟
خب خسته شده از این همه فشار زندگی، زنگ میزنه به شوهرش که از صبح تا شب داره تو کارخونه پشت دستگاه خوش گذرانی میکنه، از فشارها و سختیهاش میگه و اینکه نیاز داره بره مسافرت حال و احوالش عوض بشه.
یه عده دیگه بنده خداها مجبوراً که برن مسافرت… این بنده خداها از اون جایی که تمام تلاششون خدمت به مردمه و همینجوری دارن هی برای سربلندی ایران از جانشون مایه می گذارند مجبوراً برن ماموریت…
شما فکر کن یه هو بهت خبر بدن باید برای خدمت به مردم و تلاش برای آبادانی کشور باید یه سفر یه هفته ای بری ایتالیا… یا فرانسه… یا تایلند…
یا… یه هو بهت خبر میدن برای یه پروژه خیلی مهم باید یه هفته بری کیش… اونوقت فول پکیج هم هست تازه… یعنی میتونی خانواده و باجناق رو هم ببری که پوز باجناق رو بزنی با پرواز first class.
عده ای هم هستند که پا رو فراتر از این گذاشتند… از اونجایی که این عزیزان خیلی مردم دار هستند و اصولاً تنهایی بهشون هیچی نمیچسبه… اینه که یه هواپیمای بویینگ ۷۴۷ با ۲۷۰ مسافرتی دربست میگیرن، بعد از ممد بغال سر کوچه که همیشه جنس نسیه به خانوم بچه ها داده تا نوه ی عموی دختر خاله شهناز خانوم اینا، که این ماه قراره تو قرعه کشی محل هوامونو داشته باشه و انالیزور تیم ملی رو میریزن تو یه اتوبوس میارن پای پرواز، برن خدمت کنن لب ساحل با شلوارک.
یه عده از عزیزان هم که میرن مسافرت که این زخمهای ۵۴ تا شکست عشقی امسالشون رو التیام بدن… اما نمیدونن که شاعر میگه… سفر رفتی که از یادم بری ولی دیدم نمیشه… ولی باز به این حرف بسنده نمیکنن و هی میگن… بزارید برم من… بزارید برم من… بزارید بررررم من.
مقصد همه این بدبختا کوه و بیشه و دشته که برن یه کم داد بزنن… خدا… چرا عاشق شدم من؟!
از این بدبختها که بگذریم میرسیم به یه بدبختای دیگه ای که میرن مسافرت که بخوابن… یعنی اینا از دمه خونه وقتی میشینن پشت فرمون میخوابن تا خود سردخونه… گاهی هم انصافاً چشماشون رو باز میکنن ببینن دارن میرن یا دارن میان… شناسائیشون هم خیلی راحته… هر وقت تو جاده در حال تخمه شکستن دیدید یه هو یه ماشینی از روبرو داره بهتون نزدیک میشه و علاقمنده بیاد تو حلقتون با سر هم تایید میکنه یا اگر از پشت یکی بهتون زد راننده ماشینو تو داشبورد خودتون پیدا کردید اصلا! سعی کنید مزاحم چرتش بشید… نزارید بدخواب بشه.
اما یک نوع خطرناک از مسافرا هم هستند که کلا میرن که یا بکشن یا کشته بشن یا هردوووو….
این نوع از مسافرا عضو غیر رسمی داعش محسوب میشن و به راحتی میتونن چندین عملیات انتحاری داعش رو یه هویی انجام بدن…
این دوستان کلاً اعتقادی به معاینه فنی ماشینشون ندارن و حتی مورد داشتیم طرف اعتقادی به ترمز هم نداره و وقتی بهش میگی نرو خطرناکه… میگه: بابا تا مشهد که راهی نیست نم نم با دنده یک میریم… عجله که نداریم….
یه عده خدا وکیلی به ترمز اعتقاد دارن اما زمان ایستادن ماشین براشون فرقی نداره… یعنی این عزیزان هدف گرا هستند… براشون ایستادن مهمه… حالا این توقف کردن، میتونه چند متر مونده به ماشین جلویی باشه، میتونه تو حلق راننده ماشین جلویی و حتی میتونه تو ته دره روی درخت باشه اهمیتی نداره… مورد داشتیم طرف بلوار کشاورز ترمز کرده تونل کندوان ماشین وایساده… بعد اصلاً مسافرت با این ماشینها باعث میشه شما با صداهای جدیدی آشنا بشی… یعنی وقتی میشینی تو ماشین تا اولین تصادف با گونه جدیدی از صداهای ریز و بم آشنا میشی و در مواقعی احساس میکنی موتور ماشین تو بغلته یا اگزوز دقیقاً تو حلقته… اما یه حسن خوبی هم داره مسافرت با این نوع از ماشینها… اونم اینه که کلاً در طول مسیر فضای معنوی حاکمه… یه عده اشهد میخونن… یه عده وصیت می کنن، یه عده هم بلند تمامی امام ها رو صدا میزنن و به یاری می طلبند…

شما جزو کدوم دسته از مسافرا هستین؟!

در قسمت نظرات همین مطلب بنویسید.

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر