آرزو درزی در ستون طنز روزنامه قانون نوشت: ما سالها تحقیق و مطالعه کردیم و با بررسی سنگ نبشتههای تخت جمشید و کتب خطی و چندتا آثار تاریخی دیگر، آداب میهمانی رفتن ایرانیان از دیرباز را استخراج کردیم. نوشتهای که میخوانید، چکیده مطالعاتی است که به صورت یک دستورالعمل در اینباره، در اختیار شما قرار میگیرد. خودتان که نمیروید مطالعه کنید؛ همش دارید در این شبکههای مجازی خانمانسوز وقتتان را تلف میکنید.
به محض اینکه جایی دعوت شدید، آب دستتان است بگذارید زمین و سریع از میزبان بپرسید «دیگه کیا هستن؟». انصافا ایرانی نیستید اگر نپرسید. این یک رسم قدیمی است و به جا آوردنش به شما کمک میکند لباسی که میپوشید خدایی نکرده برای کسی تکراری نباشد.
هرگز سر موقع به میهمانی نروید. مگر شما ندید بدید یک میهمانی بودید که حالا مثل این آدمهای هول (به ضم هـ) فوری خودتان را به میهمانی برسانید؟ خیلی دیر بروید تا بفهمند میهمانی مسخره آنها، به آن صورت هم اهمیتی برایتان نداشته و شما در زندگی کارهای مهمتری دارید.
تا پایتان را داخل خانه میزبان گذاشتید، سریع بگویید:«وای آهنگاتون چقدر بدن!» و میزبان را اسیر کنید که پلیلیستی باب طبع شما ایجاد کند. حتی در تصاویر حکاکی شده تخت جمشید هم شما یک نفر را پیدا نمیکنید که از آهنگهای یک میهمانی راضی باشد. یک بار یک ایرانی از همه آهنگها راضی بود، نه تنها امتیاز آن مرحله را از دست داد بلکه نه شام بهش رسید نه میوه و چایی.
همانطور که میدانید، هدف از این میهمانیها معاشرت و با خبر بودن از احوال یکدیگر است؛ بنابراین در مدت زمان هرچند کوتاهی که آنجا هستید، تا آنجا که میتوانید آمار همه چیز را بگیرید. اعم از ازدواج و طلاق و دفاع پایاننامه و بارداری و کات کردن و… . همچنین از افراد مجردی که سالی یک بار در همین میهمانیها میبینید، حتما بپرسید که بالاخره ازدواج کردند یا خیر؛ تا بفهمند که حواستان بهشان هست.
آداب میز شام هم که دیگر گفتن ندارد؛ خودتان استادید. فقط از قبل حواستان به این نکته باشد که مثل بیتجربهها حجم معدهتان را با چیپس و پفک و این مسخرهبازیها الکی پر نکنید. حتی سالاد هم خیلی ارزشش را ندارد. روی غذای اصلی تمرکز کنید و به کمک نوشابه حداکثر حجمی که میتوانید را فرو دهید.
موقع خداحافظی هم به تکتک افراد بگویید:«توروخدا بیشتر ببینیم همرو» و از آنجا که خارج شدید، همه چیز را فراموش کنید تا میهمانی بعدی.