menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

شعر طنز عباس خوش عمل در باغ وحش

در باغ وحش…

مرد در باغ وحش فیل بزرگ
که به مانند کوه بود سترگ

همه از مرگ او پکر بودند
صاحب آه و چشم تر بودند

یک نفر آن میانه از همه بیش
بود گریان و غصه دار و پریش

ناله می کرد و جامه جر می داد
کت خود در ادامه جر می داد

سخت می کوفت بر سر خود مشت
داشت از غصه خویش را می کشت

یک نفر رفت بهر دلداری
گفت: با فیل نسبتی داری؟

بود آیا رفیق و یار تو را؟
که چنین کرده بیقرار تو را؟

مرد لب باز کرد و گفت به غیر
من و با فیل آشنایی؟ خیر

لرزه افتاده زان سبب به تنم
که در این باغ وحش گور کنم!

حفر قبرش وظیفه ی بنده ست
تا ابد دور از لبم خنده ست

بهر این زار زار می گریم
مثل ابر بهار می گریم
شاعر : عباس خوش عمل کاشانی

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر