حرف داریم در هنر؛ سطحی
گفت از زندگی پدر؛ سطحی
پولِ من را اگر اداره دهد
می روم با زنم سفر، سطحی
داخل کافه های مصنوعی
صحبتی داشت یکنفر سطحی
با رفیقان خود صفا کردیم
جمعه در ساحل خزر سطحی
شعر خواندم پدربزرگم گفت:
بود این شعر کره خر! سطحی
شاعر : امیرحسین خوش حال