قسمت چهارم : مستند انتخاباتی
چند دقیقه ای میشه فشار خونم بالا رفته و لاکردار پائین هم نمیاد. قاسمی مستند انتخاباتی منوچهر رو آورده با هم ببینیم دل دیدنش رو ندارم اما پیش بینی حرکات رقیب از اصول اولیه ی رقابته. با اصرار قاسمی پای رایانه ی شخصی نشستیم و لوح بسیار فشرده ی منوچهر رو برای نمایش گذاشتیم. اولین چیزی که به چشم می خوره عنوان پر طمطراق “به نام خدایی که منوچهر را برای این مدرسه آفرید.” بود و پس از اون عنوان”ستاد منوچهر با افتخار تقدیم می کند… او یک منوچهر بود.” اولین تصویری که دیده میشه چهره ی متفکر منوچهره که به افق خیره شده، تصویر بعد شامل کلوزاپ بابای منوچهره که وی نیز چشمش رو به در و دیوار افق دوخته، تصویر تغییر می کنه و این بار لانگ شات منوچهر و پدرش نشون داده میشه اما به افق نگاه نمی کردن بلکه در حال دیدن ال کلاسیکو از سری رقابت های لالیگا می باشن. قاسمی موچ یا همون استپ خودمان رو می زنه تا بدین جای مستند رو به بوته ی نقد بکشونیم و حرکات رقیب رو بررسی کنیم.
قاسمی معتقده فیلم درنیومده و مشکل دکوپاژ داره و نباید از دوربین روی دست استفاده می کرد. من با یادآوری اینکه بابات تو هالیوود بوده یا دایی ات؟ نقد رو به سمت و سوی مفاهیم مستند بردم تا پس از انجام بررسی های متعدد به این نتیجه برسیم هدف منوچهر این بوده خودشو بعنوان نامزد ورزشی مطرح کنه که با انتخابش ورزش مدرسه رو متحول خواهد کرد. حال ادامه ی مستند رو با قاسمی می بینیم. مصاحبه با خواهر منوچهر:” بله برادرم قربونش برم از همون اول هم برای شورای دانش آموزی طرح و برنامه داشت.” سپس این جمله یادآوری می شود: “این خاطره متعلق به منوچهر است کپی رایت هم داره استفاده از این خاطره پیگرد قانونی در پی خواهد داشت.” منوچهر در حال گریه، مامان منوچهر در حال ظرف شستن: “بابا منوچ ببین این بچه چه مرگشه؟” بابای منوچهر در حال دیدن دربی پایتخت: “باز این بچه کار خرابی کرد انداختی گردن من! دارم فوتبال می بینم” در این لحظه خاطره قطع می شود. آقا این چه خاطره ای بود؟ کارگردان می گوید ببخشید اشتباه شد. دوباره گذشته ی منوچهر نشان داده می شه که مستند “مارمولک چگونه در مریخ زنده می ماند” رو می بینه و خواهرش خواستار دیدن کارتون “حنا دختری در کشتزار” و اینگونه شد که منوچهر قانون برنامه زمانی پخش شبکه های مورد علاقه اش رو تدوین کرد، با توجه به بررسی های من و قاسمی وی در این قسمت نشون میده مثلا از همون اول با درایت و با استعداد بوده.
در قسمت انتهایی تصویری از زمین آسفالت کوچه شان نشان داده می شه و گزارشگر با یکی از همسایه ها مصاحبه می کنه: شما از چه زمانی منوچهر را می شناسید؟ وی با قورت دادن سلام و علیکش این چنین پاسخ می دهد: “ایشان از همان طفولیت نگاه ویژه ای به ورزش محلات داشتند، تا جایی که خاطرم هست تو همین کوچه فوتبال بازی می کردن.” در ادامه ی سلسه بی اخلاقی های انتخاباتی این بار بطرز ناجوانمردانه ای کارتون فوتبالیست ها پخش می شود. صدای تماشگران به گوش می رسد”واویلا … واویلا … منوچ یکی دیگه ” و گزارشگر این چنین منوچهر را جای سوباسا معرفی می کند: “حالا خود کریستیان منوچ از سمت راست حرکت می کنه یه نفر از مقابل بر می داره، حالا تک به تک با دروازه بان یه شوت اسطوقوس دار و شیشه ی همسایه رو می شکنه! بچه ها فرار الان همسایه میاد” قشنگ مشخصه پیام این قسمت مردم دار بودن منوچهره که می تونه جوک سال هم محسوب بشه. درانتها من و قاسمی در راستای واکنش به این مستند غیر مسئولانه نامه ای خطاب به مدیر مدرسه به منظور بررسی هر چه بیشتر حرکات ناشایست منوچهر نوشتیم باشد که از صحنه ی رقابت ها حذف شود.
منبع: روزنامه آفتاب
