menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

جوک و لطیفه و خنده

بند کفش بابای من خیلی زور داره!

قدم نمی رسید

در تیمارستانی می خواستند دیوونه ها رو امتحان کنند، زیر چراغی یک میز گذاشتند و روی آن مقدار زیادی روغن ریختند و ازشون خواستند یکی یکی بروند روی میز و چراغ رو عوض کنند دیوونه ها یکی یکی بالا رفتند و خوردند زمین. یکی از دیوونه ها کاغذی گذاشت روی میز و لامپ رو براحتی عوض کرد، همه برایش کف زدند و علت کارش را پرسیدند. گفت : قدم نمی رسید کاغذ رو گذاشتم زیر پام تا قدم بلندتر شود.

همکاری بچه ها

روزی مادری به میهمانی رفت، وقتی به خانه برگشت

اولین بچه گفت: مادر من ظرف ها را شستم.

دومین بچه گفت: من هم آن ها را خشک کردم.

سومی گفت : من هم ظرف های خشک را در جا ظرفی چیدم.

چهارمی گفت: من هم تمام ظرف های شکسته شده را در سطل آشغال ریختم.

مارمولک
مارمولک گفت من مارمو من مارم.

دوستانش هم گفتند مار مار مارمولک به ما نزن هی کلک.

فسقلی
خال خالی گفت بند کفش بابای من خیلی زور دارد.

دوستش پرسید از کجا می دانی؟

فسقلی جواب داد آخه دیروز بند کفشه رفت زیر پای بابام پرتش کرد روی زمین.

از فواید ماسک

از پزشک جراحی که ماسک به چهره داشت پرسیدند: چرا موقع عمل صورت خود را می پوشانید؟

جراح: برای این که اگر بیمار در حین عمل مرد، آن دنیا نتواند مرا شناسایی کند.

خروس خوش حافظه

اولی: چرا خروس موقع قوقولی قوقو کردن چشم هایش را می بندد؟

دومی: برای این که نشان بدهد از حفظ هم بلد است بخواند.

جام نیوز

chatنظرات شما

۲ دیدگاه

  1. مرتضی:

    الهی همیشه لبتون خندون و دلتون شاد باشه … خیلی سپاسگزارم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر