menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

شعر طنز مرد خفن

برو بيكار باش و خوش، به اموال پدر دلخوش!

الا يا ايها الساطور قصابي چه در دل ها
خريد آسان نمود اوّل ولي افتاد مشكل ها

به بوي آبگوشتي كه از آن كاشانه مي آيد
چه آبي شد روان از لب، چه بحثي شد به محفل ها

برو سرمايه چندين كن گرت آن پهلوان گويد
كه ورزش هم در اين دوران ندارد هيچ حاصل ها

شب تاريك و نيمي جان و بشقابي چه ناقابل
كجا دانند حال ما بسا دزدان و جائل ها

همه دار و ندار من به هنگامي كشيده ته
كه دارم ميل پروازي به خارج خاصّه ساحل ها

چه در قصر و چه در حصر و چه در هر جايي از اين عصر
يكي سرگرم ايمل ها، يكي مشغول ريمل ها

چه ابروها كه از مردان در اين دوران به يغما رفت
چه موهايي كه پي در پي بر آن ماليده شد ‍ژل ها

برو بيكار باش و خوش، به اموال پدر دلخوش
كه پشتك مي زند پشّه درون جيب شاغل ها

….
شاعر : حسين گلچين «شكلات الشعرا»

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر