استندآپ کمدی ۴ کمدین در شب چهارم خنداننده شو ۲ همراه با نقد را در ادامه می بینید :
استندآپ کمدی آیت بی غم :
میثم کریمی: آیت بی غم با اینکه یک موضوع را از ابتدا تا انتها پیش برد اما از اواسط استنداپ کمدی نتوانست پیوستگی خود را حفظ کند.
او که در گروه رامبد جوان حضور دارد باز هم از یک شانس عالی بابت گروه نویسندگانی که رامبد در اختیار شاگردانش قرار داده برخوردار است.
بیان خوب و یک متن تقریبا کمدی باعث خنده گرفتنهای زیادی از جانب مخاطبان داخل استودیو میشد اما وقتی با تشویق تماشاگران روبرو میشد با اشارات دست خود جلوی تشویق تماشاگران را میگرفت که به نظرم کار درستی نبود.
یک استنداپ کمدین برای خنده مخاطب خود اجرا میکند اما آیت بیغم جلوی همراه شدن مخاطب با خودش را میگرفت.
تئاتر کمدی
یک انتقاد دیگر که به این استنداپ کمدین وارد است این است که بیشتر از این که یک استنداپ کمدی اجرا کند یک تئاتر کمدی را اجرا کرد.
اما باید به این نکنه هم توجه داشت که نوع اجرایی که آیت بیغم داشت بعضا کم و کاستیها را جبران میکرد.
همچنین شور و هیجان و پیوستگی که در اوایل متن داشت را نتوانست تا آخر حفظ کند و در اواخر استداپ دچار یک افت و یک فرود محسوس شد اما با یک پایان خوب توانست نظر مخاطبان را باز هم به خود جلب کند و ضعف پایانی خود را پوشش دهد.
باز هم کپی
نکتهای که در پایان استنداپ کمدی آیت بیغم جالب است این بود که پایان استنداپ کمدیش یک کپی از اجرای سال گذشته مجید افشاری نفر دوم مسابقه استنداپ کمدی خنداننده شو سری اول برنامه خندوانه بود.
اما در آخر باید به این نکته اذعان کنیم که در کل آیت بی غم به نسبت اجراهای کمدینهای دیگر یک اجرای قابل قبول داشت.
***
استندآپ کمدی علی صبوری :
مهدیسا صفریخواه: علی صبوری دوربین را میشناسد و از آن نمیترسد. او با اعتماد بهنفس روی صحنه میآید و شما را با ترفندهای کلامی و زبان بدن و استفاده از تکنیکهای فردیاش وادار به خندیدن میکند.
تفاوت در سبک اجرا
اجرای او سوار بر متن بود و شاید بخشی از اعتماد به نفس را از تولید محتوای طنز در فضای مجازی داشته باشد. هرچند طنز او در فضای مجازی سلیقه نگارنده این متن نیست اما چهارچوبهای اجرا در شبکه تلویزیونی بهخوبی روی استایلش در اجرا نشسته است.
توانایی او در استفاده از زبان بدن و با استفاده از الگوی تقلیدی خنده، مخاطب را غافلگیر کرد. طوریکه در پایان اجرا از خودمان پرسیدیم آیا واقعاً متن تا این حد خندهدار بود؟
لبه تیغ شوخیهای کلیشهای
علی صبوری میتواند نجاتدهنده تیم فرهاد آئیش باشد. اما اجرای او لب مرز است، میتواند به راحتی در دام اجراهای زنستیزانه بیفتد. برای همبن پیشنهاد مهم ما به او ایناست که روی جنس و طیف شوخیها جدیت و وسواس بیشتری داشتهباشد.
راحتی در اجرا میتواند مثل یک شمشیر دولبه عمل کند و برای گذشتن از این مراحل نباید مرز باریک شوخیهای مجازی و حقیقی را کنار زد.
مرزبندی و رها شدگی
این تقسیمبندی شوخیهای مجازی و حقیقی، آنقدر ظریف است که گاهی افکار عمومی هم دیر متوجه آن میشود اما این باعث نمیشود که مرزبندیها را انکار کرد. شاید علی صبوری باید هشدار داوران مبنی بر حدومرز رها شدن در اجرا را بیشتر جدی بگیرد.
***
استندآپ کمدی محمدمتین نصیری :
نگار فیض آبادی: محمدمتین نصیری نوجوان ۱۷ سالهای بود که بهعنوان سومین نفر از گروه اشکان خطیبی روی صحنه آمد.
او موضوع «کار» را بهعنوان سوژه، انتخاب و در قالب انشا اجرا کرد. متین، استندآپش را با آمادگی نسبتاً خوبی شروع کرد اما در اواسط اجرا، ریتم از دست او خارج شد. بههرحال ریسکپذیری او و اجرا پیش چشمان میلیونها مخاطب، قابلستایش است.
از خنداندن تا پس زدن مخاطب
او شوخیهایش را با جمله «آینده برای دهان ما برنامههای خیلی خیلی بسیاری دارد»، شروع کرد و اتفاقاً از مخاطب هم خنده گرفت.
رفتن به سمت این شوخیها، شاید برخی مخاطبان را بخنداند اما ممکن است بعضی تماشگرها را هم پس بزند.
تناسب نداشتن شوخیها با سن و سال
به نظر میرسد متین ترجیح داده به سراغ لفافهگویی نرود و با جملههای واضحی که همگی کدهایش را میشناسیم، مخاطب را به خنده وادار کند.
جملههایی مثل «همه میدانیم نمیتوانیم با آیینه جادویی حرف بزنیم مگر اینکه ساقیمان خوب باشد»، «او قربانی شوخیهای عملیاش است»، اگرچه از مخاطب خنده گرفت اما بهجرئت میتوان گفت این شوخیها متناسب سن او نبود. تا جایی که پانتهآ بهرام هم به این موضوع اشاره کرد.
جوان است و باانگیزه
محمدمتین نصیری، جوان است و باانگیزه. او میتواند با اراده، تلاش و کمک گرفتن از متخصصها، آینده موفقی را برای خودش رقم بزند. به نظر، او آمده که بماند.
سوژهای که جای کار داشت
سوژه «کار»، جای کار بسیاری داشت. بااینحال نصیری از شوخیهایی استفاده کرد که در خدمت موضوع نبودند و اگر حذف میشدند کمبودشان را حس نمیکردیم. شاید بتوان گفت نوعی گسست بین شوخیها وجود داشت.
شوخیهای تکراری، آفت استندآپ کمدی
بااینکه شوخیهای زیادی با «عمه» در فضای مجازی دستبهدست میشود، نمیدانم چرا بازهم برخی شرکتکنندگان به سراغ این شوخیهای تکراری ناموفق میروند. شوخیهای تکراری آشنایی که شاید بتوان از آنها بهعنوان آفت استندآپ کمدی یادکرد.
***
استندآپ کمدی محمدحسن دژآهنگ :
معین بادپا: محمدحسن دژآهنگ جوان اهل آبادان که فهمید استندآپ کمدین علاوه بر خنداندن باید به دغدغهها هم اشاره کند. حتی اگر سهمی اندک در یک اجرا داشته باشد.
درباره آنچه گفت
موضوع روایت دژآهنگ، حساسیت و فوبیا بود و در بستر همین موضوع، تاثیر شرایط زندگی بر روی رفتار شهروندان امروزی را هم شرح داد.
شاید اشارات او نسبت آنچه از دغدغهمندی یک استندآپ کمدی انتظار داریم، اندک بود، اما در این برهوت فعلی، غنیمت است.
او به عنوان یک آبادانی، از «آب» گفت. همانطور که از فشار مشکلات اقتصادی و افزایش عصبانیت ما در صف ساده نانوایی گفت. عصبی شدنی که با کنار هم قرار گرفتن نان، نشان داد شاید از درد نان است که امروز مهرمان را از دست دادهایم.
چسبندگی قابل قبول
موضوع و اجرای محمدحسن دژآهنگ، به هم پیوستن روایات مختلف را میطلبید. او این خاطرات خیالی را تا حد قابل قبولی به هم متصل کرد و برای تغییر فضا، اغلب از حلقههای میانی مناسب استفاده کرد تا ربط داستانها از دست نرود.
تمثیل برخی رفتارها به موضوعات خارج از ذهن و استفاده مناسب از حرکات بدن، به بهتر شدن و بهتر دیده شدن اجرای او کمک کرد.
یک نکته کوچک ولی بزرگ
در ابتدای اجرا، داستان دژآهنگ به فوبیای کچلی اختصاص داشت. اما در همان شروع جملهای گفت که برای مخاطب باورپذیر نبود.
یک کمدین باید به گونهای عجیبترین روایات را تعریف کند که مخاطب تا مرحلهای بپذیرد و حتی با علم به اینکه این تخیل غیرممکن است، اما دوست داشته باشد باور کند.
برای این کار امکان مقایسه آنی از مخاطب باید گرفته شود. به همین دلیل شایسته است هرگونه جملهای که مخاطب بتواند به آن پاسخ شفاف و فوری بدهد که این اتفاق شدنی نیست، در متن گنجانده نشود.
به عنوان مثال جمله «فاصله تارهای موهای من اندازه یک کورس تاکسی است» وقتی همزمان قابلیت مقایسه عینی برای مخاطب فراهم است، خندهای در پی ندارد. این جمله را شاید اگر یک فردی که مویی در سر نداشت یا بسیار کم مو بود میگفت، خنده به همراه داشت، اما برای محمدحسن اینگونه نیست.
محمدحسن دژآهنگ
در مجموع اجرای محمدحسن دژآهنگ اجرایی خوب بود. اگر در اجراهای استندآپ کمدی، فقط به دنبال خنده نباشیم و حداقل نشانی از دغدغههای سرزمین و دیارمان باشد، میتوان گفت استندآپ کمدی به وظیفه خود برای خنده همراه با تفکر عمل کرده است.
منبع : پایگاه خبری گُلوَنی