قصیده ی طنز بربریه
چند وقت پیش، یه روز صبح تو ادارهمون، همکارام ازم شاکی شدن که چرا دو تا نونبربری رو تکی خوردم و به اونا خامهٔ باقرم…
چند وقت پیش، یه روز صبح تو ادارهمون، همکارام ازم شاکی شدن که چرا دو تا نونبربری رو تکی خوردم و به اونا خامهٔ باقرم…