کاریکلماتورهای سهراب گلهاشم :
زیر خط فقر خیلی شلوغ شده است.
عشق جادهای است صاف و هموار، اما بعضیها در این راه لیز میخورند.
بیصداترین تار را عنکبوت مینوازد.
سر شناس تر از آرایشگرها کسی را نمیشناسم.
روس ها «پوتین» دارند اما ما هنوز پاپوش میدوزیم.
بدون عینک تمام سازها را «تار» میبینم.
معمولا قبل از خودم شستم خبردار میشود.
پابرهنهها را دوست دارم چرا که ریگی در کفششان نیست.
دهانم پر از حرف است اما با دهان پر هم نباید سخن گفت.
با یک ریال دو ریال ، سریال نمیتوان ساخت.
لالایی کارتن خوابها، صدای خش خش جاروی رفتگر است.
ای کاش تیر نگاه یار مشقی بود.
چون آسمان شهر آلوده بود روحش پس از مرگ به آسمان نرفت.
وقتی به آخر خط رسید عزرائیل به گردنش مدال آویزان کرد.
بعضی از نگاهها صدای قشنگی دارند.
بهترین بازی زندگیاش زبان بازی بود.
قبل از عاشق شدن حتما به تاریخ انقضاء دقت کنید!
منتشر شده در : صفحه فرهنگ و هنر روزنامه صبح امروز