باد آوری کنم من این حرف را به هر گوش
هرگز نشه فراموش لامپ اضافه خاموش
با قیمت نوی برق دوزند بر تو پاپوش
بر پا مکن تو پاپوش لامپ اضافه خاموش
گر وقت خواندن قبض سکته زدی تو ناقص
تا ناشدی تو مدهوش لامپ اضافه خاموش
بی اصل صرفه جوئی بالا رود هزینه
خواهی نیاوری جوش لامپ اضافه خاموش
بفروش چلچراغت تنها چراغ کافیست
بنما بر آن تو منقوش لامپ اضافه خاموش
می کن تو استفاده از لامپ مصرف کم
با آن نما تو همدوش لامپ اضافه خاموش
ماشین رختشوئی گر که ضعیف گشته
در چاره اش چنین کوش لامپ اضافه خاموش
این شیوه ی تصاعد در احتساب قیمت
اینسان شود فراموش لامپ اضافه خاموش
اصلا ولش نما برق بنما تهیه فانوس
گو همصدای بیقوش لامپ اضافه خاموش
شاعر : اسماعیل تقوایی