هي الو الو الو، بچّه هاي نسل نو
يا كه توي وب ولو، بچّه هاي نسل نو
: «نيمه شب گذشته است، دخترم! برو بخواب»
: «ظهر شد پسر! پاشو»، بچّه هاي نسل نو
حرفهاي مادر و اولتيماتوم پدر
طيّ حكمشان وتو، بچّه هاي نسل نو
حقّشان ته صف است ادّعايشان ولي
هست دائماً جلو، بچّه هاي نسل نو
توي جيب، نقطه چين؛ در كمد، فلان فلان؛
چيز و چيز در كشو، بچّه هاي نسل نو
يا كلافه مي شوند يا كه قهر مي كنند
از نگو، نكن، نرو، بچّه هاي نسل نو
فست فود مي خورند با مخلّفاتي از
موز رنده در پلو، بچّه هاي نسل نو
كشته ي بزن بكوب، راك و جاز و شيش و هشت
پاي ضبط و راديو، بچّه هاي نسل نو
سمت دكمه يPlay، كج بسوي Stop و
لمس دكمه ي Menu بچّه هاي نسل نو
چشم بر مانيتور و دانلودي تمام وقت
اكشن و درام و شو، بچّه هاي نسل نو
داد مي زند پدر:«قلچماق كلّه پوك
حيف، حيف نان جو..»، بچّه هاي نسل نو
يا دراز يا خپل، راه رفتني عجيب
غالباً تلو تلو، بچّه هاي نسل نو
گاه مثل تنبلند گوشه اي به حال چرت
گاه مثل كانگارو، بچّه هاي نسل نو
انتقاد مي كنند از پدر بخاطرِ
استفاده از رنو، بچّه هاي نسل نو
گاه در بزرگراه پشت رول به تاخت، گاه
تابلوي پياده رو، بچّه هاي نسل نو
خدمت وظيفه و يك رديف آش و لاش
بعدِ يك بدو بدو، بچّه هاي نسل نو
دور بادشان مواد، اكس و شيشه و كراك
زهرمار آبجو، بچّه هاي نسل نو
مدرسه مصيبت و جامعه خراب و ول
درس دادن و من و بچّه هاي نسل نو
علّت تمامي سكته هاي والدين
يك: وغيره هست و دو: بچّه هاي نسل نو
كاش دركشان كنيم، كاش دركمان كنند
بچّه هاي نسل نو، بچّه هاي نسل نو