menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

در حلقه رندان ۱۴۷

ماجرای نشستن یک طنزپرداز روی صندلی داغ داریوش کاردان

۱۴۷اُمین در حلقه ی رندان، یکشنبه مورخ ۲۷ خرداد ۱۳۹۷ ساعت ۱۷:۳۰ در سالن سوره ی دفتر طنز حوزه هنری برگزار گردید.
به گزارش شیرین طنز، مراسم با تلاوت آیاتی از قرآن کریم و پخش سرود ملی جمهوری اسلامی ایران آغاز شد.
آقای داریوش کاردان (مجری برنامه) ضمن عرض تبریک عید سعید فطر و پیروزی تیم ملی جمهوری اسلامی ایران از حضار خواستند که درمورد تصویر نشان داده شده، ابیاتی بسرایند تا در انتهای برنامه از آنها تقدیر و تشکر به عمل آید.
ابتدا، آقای سعید طلایی با سبک طنازانه ی خود،یکی از غزلهای حافظ را به زبان انگلیسی نوشته بودند و آقای مهران حسینی هم، شعری را با ردیف ۷ صبح که موضوع آن زبان حال کارمندی بود که بعد از عید فطر باید سر کارش برود را قرائت کردند که مورد توجه تماشاگران قرار گرفت.
آقای مجتبی احمدی نیز سه رباعی با موضوع جام جهانی و یک غزل درباره ی مدیران کاردان خواندند.
سپس در بخش صندلی قرمز، مجری برنامه (آقای داریوش کاردان) با آقای اسماعیل امینی گفتگو کردند.
ابتدا پرسیدند: الان از چه موضوعی خوشحال یا ناراحت هستید؟ ایشان گفتند: ((به خاطر گرفتن روزه هایم در ماه رمضان شاد هستم و وضعیت تحصیل در داخل کشور مرا غمگین میکند)). این طنزپرداز،بدین صورت، خود را معرفی کردند: ((من متولد سال ۱۳۴۲ هستم. زبان مادریم آذری است و زبان فارسی را در مدرسه آموختم. در طی دوران زندگیم کارهای گوناگونی مانند نقشه کشی، عکاسی، آهنگری، اجرای پروژه های برق صنعتی در کارخانه های بزرگ و … را انجام داده ام و هم اکنون به صورت حق التدریس در دانشگاه آزاد و جامع علمی- کاربردی، زبان و ادبیات فارسی را تدریس می نمایم)).
در قسمت بعدی، از آقای امینی پرسیدند: بزرگترین مشکل از نظر شما چیست؟ و اگر وزارتی به شما پیشنهاد میشد کدام وزارتخانه را انتخاب میکردید و چه کاری برای بهبود اوضاع انجام میدادید؟ایشان،جواب دادند:((بزرگترین مشکل ما، مربوط به مدارس و دانشگاهها هست. هرروز، تعداد مدارس کاهش مییابد و بانک و مغازه جایگزین آنها میشود. دانشگاههایی در کشور داریم که کتابخانه ندارند و دانشجویان ما به جز کتابهای درسی خود، هیچ کتاب دیگری نمیخوانند و فقط به فکر گرفتن مدرک هستند. اگر وزیر آموزش و پرورش بودم باسوادترین افراد را استخدام میکردم و بیشترین حقوق را به معلمان میدادم تا نسل فرهیخته ای را تربیت کنند)).
سپس شعر دکتر بازی را خواندند و خاطره ی سفر به بم برای بزرگداشت آقای علومی را تعریف کردند که به خاطر تاخیر هواپیما با اتوبوس به آنجا رفتند و شب تا صبح با آقای نادر ختایی برای استاد علومی شعر سرودند.

در پایان آن قسمت، از ایشان خواسته شد یک آرزو کنند. استاد امینی گفتند: ((آرزو دارم که هیچ کس نتواند دروغ بگوید)).این طنز پرداز برای حسن ختام گفتگو، شعر سرویس آدمها را قرائت کردند.
در بخش بعدی،آقای امید مهدی نژاد، حکایت هایی را خواندند که عبارتند از: سرباز حکیم و حکمت ناتمام، گفتگوی موش بلا و شتر صبور، حکایت عرفانی حکیم و نانوا، مکالمه ی افشاگرانه ی پدر حکیم و پسرش، حکایت شخص حکیم و الاغ۱،حکایت شخص حکیم و الاغ ۲، حکایت وزیر و پادشاه در بی اعتباری دنیا
آقای رضا احسان پور، شعر فرستنده: چین از کتاب یک وجب روغن نوشته ی خودشان را قرائت کردند.
آقای عبدالله مقدمی دو شعر در مذمت تیزهوشی و کاردانی و داور فوتبال خواندند.
آقای فرج اللهی هم به اجرای زنده ی ترانه ی طنز پرداختند.
شاعران بعدی و موضوع اشعارشان به ترتیب بدین شرح بود:
آقایان نادر ختایی: شعر درباره ی استاد علومی، محمدجواد یثربی: اینفلوئنسر مهدی استاد احمد:جام جهانی و شنیدن اسرار همسایه، استاد بانی: شعر مانکن و دو دوبیتی در مورد عشق پیرانه سری، صابر قدیمی: نثر آمیخته به نظم در مورد جام جهانی، سیامک روشن: رئیس و وعده
در قسمت دیگر برنامه، کلیپ شعرخوانی استاد منوچهر احترامی درباره ی تهاجم فرهنگی نمایش داده شد.
حسن ختام برنامه اهدای جوایز توسط استاد امینی به نفرات برتر سرودن شعر دربارهی طنز تصویری بود که به ترتیب به آقای اطحمی، خانم نسترن فراهانی و آقای یعقوبی اهدا شد.
مراسم،در ساعت ۲۰ با پذیرایی از حاضران به پایان رسید.
نویسنده: یاسمن حسینی

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر