menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

دفتر خاطرات حیوانات علیرضا غفاری

دفتر خاطرات حیوانات

دفتر خاطرات حیوانات

نویسنده در دفتر خاطرات حیوانات از چشم حیوانات به دنیا نگریسته و از زبان آن‌ها سخن می‌گوید.

تعداد صفحات: ۹۶

قطع: رقعی

نوبت چاپ: اول ۱۳۹۰

دفتر خاطرات حیوانات علیرضا غفاری

علیرضا غفاری در این کتاب نشان می‌دهد که حیوانات نیز می‌توانند دست به قلم شده و از خاطراتشان بگویند. در این کتاب که داستانی طنزگونه دارد، خواننده با دنیا و دیدگاه حیوانات آشنا می‌شود و با دید آن‌ها به جهان پیرامون خود می‌نگرد. غفاری به درخواست حیوانات، فهرست دفتر خاطرات را بدون رعایت حروف الفبا نوشته و از زبان حیوانات سخن می‌گوید.
وی در این کتاب که تجربه‌ای نو و بدیع است، تاریخ و فضای وقوع داستان‌ها را با نگاهی فانتزی توصیف می‌کند و بوفالو را در مکزیکوسیتی، فیل را در بمبئی، خوک را در فیلادلفیا، شیر را در سیرک بزرگ ناپل ایتالیا و اسب را در میدان نقش جهان اصفهان به تصویر می‌کشد. در پایان نیز تصویر شاعر از رستوران طبیعت را پیش روی خوانندگان کتابش قرار می‌دهد و یک پرس ماهی زنده برای خرس، یک دیس استخوان درشت گاو برای سگ، یک سطل یونجه تازه برای اسب و یک ساندویچ مغز برای الاغ سرو می‌کند!
وی در مقدمه کتابش سخن اندیشه برانگیزی آورده است که در میان انبوه درختان جنگل و درست در میانه آن کتابخانه بسیار بزرگ، مجهز، مدرن و استثنایی وجود دارد که تمام کتاب‌های منحصر به فرد آن به صورت حیرت‌انگیزی روی برگ درختان نگارش یافته و بخش اعظم آن را تشکیل می‌دهد!

در بخشی از خاطرات عنکبوت و الاغ این کتاب آمده است:

همسرم میگوید کم حوصله شده ام. اما دلم میخواهد دیگران قضاوت کنند.
این پنجمین دامی ست که با جدیت هرچه تمام تر آن را بافته ام و همه پاره شده است!
دو بار با وزش باد! دو بار با حرکت شیطنت آمیز یک مارمولک! و بار آخر بر اثر بی توجهی همسرم!!
روز به پایان رسید و ما هنوز گرسنه ایم!
آیا واقعا من کم حوصله ام؟

*******

نمیتوانم جلوی خنده ام را بگیرم وقتی میشنوم که یک آدم به آدم دیگری بابت نفهمی اش میگوید:”الاغ!”
به نظرم در بین حیوانات از ما فهمیده تر وجود ندارد.این جمله را از وقتی که پدر بزرگم به پدرم گفت به خاطر دارم.
پدربزرگم میگفت:”ما همیشه سر ساعت غذا میخوریم،سر ساعت میخوابیم و درست موقع جفت گیری عاشق میشویم!”
اما آدم ها که هیچکدام از این امور را رعایت نمیکنند،موقع پرخاش به یکدیگر،اسم ما را برای طرف خود انتخاب میکنند!
پدرم در آخرین دیدار به من گفت:”خر بودن نعمتی است که از آدم ها دریغ شده و به خاطر همین آن ها خیلی عصبانی هستند و موقع دشنام،خود را به نفهمی میزنند و حرف های بیهوده میگویند.”
امروز در طویله ی کناری، ماده خر جوانی را دیدم که حسابی چشمم را گرفت. ولی من خوب میدانم یک الاغ تا موقع جفت گیری عاشق نمیشود!!!

انتشارات سوره مهر

خرید کتاب دفتر خاطرات حیوانات

https://affstat.adro.co/click/635bbb9a-8756-420c-97fe-fac37fa6b5ea

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر