menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

احمد شاملو-علی رادمند

به مناسبت سالروز درگذشت احمد شاملو به قلم عمران صلاحی

به مناسبت دوم مرداد، سالروز درگذشت احمد شاملو :

امشب شام لوبیا داریم!

در ماهنامه شماره ۱۱۰گل‌آقا (آبان ۱۳۷۹) ویژه‌نامه‌ای برای احمد شاملو (با آثار طنازان و کاریکاتوریستهای گل‌آقایی) منتشر شده است که در ادامه یکی از مقالات طنز آنرا به قلم عمران صلاحی می خوانید:

احمد شاملو به طور کلی انسان طناز بود. حتی در کارهای جدی خود. «کتاب کوچه» گنجینه سرشاری است از طنز و شوخ طبعی. یک داستان پیش پا افتاده عامیانه، به روایت شاملو، ناگهان چیز دیگری از آب درمی‌آید. باید یک لطیفه معمولی را برای شاملو تعریف می‌کردید و باز همان لطیفه را از زبان خود او می‌شنیدید. زمین تا آسمان فرق می‌کرد. شاملو لطیفه‌ها را چنان تعریف و اجرا می‌کرد که شنونده از خنده پس می افتاد. شاملو در ترجمه هم همین طور بود. ترجمه «قصه‌های بابام» اثر ارسکین کالدول نویسنده آمریکایی، هر آدم اخمویی را به غش و ریسه می‌اندازد.

زبان فارسی در دست شاملو مثل موم بود. کلمه در دست او شوخ و شنگ می‌شد. «درها و دیوارهای بزرگ چین» مجموعه‌ای از داستانهای شاملوست. در این مجموعه داستانی هست به نام «نخستین تجربه زیستن با مرگ» با این که سخن از مرگ است، نمی‌توانید جلوی خنده خود را بگیرید. شاملو هر نشریه‌ای را که سردبیری می‌کرد، بخش عمده‌ای از آن را به طنز و کاریکاتور اختصاص می‌داد. او گاهی خودش هم از روی تفنن کاریکاتور می‌کشید. مثل کاریکاتوری که از چهره کاریکاتوریست مشهور اردشیر محصص کشیده است.

شاملو در مقالاتش هم شلنگ تخته می‌اندازد و شوخ‌طبعی می‌کند. همین ویژگی نثر او را از نثر دیگران کاملاً متمایز می‌کند و خواننده را تسلیم جذابیت خود می‌سازد. سه اثر مهم طنز امروز فارسی از مجله خوشه به سردبیری احمد شاملو سردرآوردند: «کاریکلماتور» اثر پرویز شاپور، «یادداشتهای آدم پر مدعا» اثر جواد مجابی و «چنین کنند بزرگان» اثر نجف دریابندی.

زمانی در «کتاب جمعه» ثمین باغچه‌بان داستانهایی از عزیز نسین ترجمه می‌کرد و می‌داد به شاملو که بازنویسی کند. در این بازنویسی‌ها داستانهای عزیز نسین خیلی شیرین تر و خنده‌دارتر از اصلش در‌می‌آمد. سه مجموعه طنز به ترجمه شاملو منتشر شده است: «زهر خند» و دو تای دیگر! اهل فن می‌گویند ترجمه رمان «پابرهنه‌ها» اثر زاهاریا استانکو خیلی مهم‌تر و بهتر از اصل آن است. شاملو در شعر طنز هم از آغازگران طنز است، با شعری چون «شعری که زندگی ست». خیلی از شعرهای او طنز پنهانی دارد.مثل شعر «در این بن‌بست».

یک روز با شاملو در یکی از کتابفروشی‌ها نشسته بودیم. یک نفر وارد شد و پرسید: «ببخشید، انبر دست دارید؟» شاملو گفت:«جلد چندمش را می‌خواهید؟!»
«سفر میمنت اثر به ایالات متفرقه امریغ» اثر مستقلی است در طنز از احمد شاملو که نسخه‌های معدودی از آن در دست دوستان است. امیدواریم امکانی فراهم شود و این اثر طنزآمیز در سطحی گسترده منتشر شود و به سرنوشت «توپ مرواری» اثر صادق هدایت دچار نگردد.
یک روز رفته بودم پیش شاملو و داشتم خودشیرینی می‌کردم. مثلاً می‌گفتم:
به یکی گفتند: با «سینا» جمله بساز.گفت: رفتم خونه عباس‌اینا.
گفتند با «حمید» جمله بساز.گفت: شما دو تا چه قدر مثل همید.
گفتند: با «قیمت» جمله بساز. گفت: ننه، امروز قیمه‌ات خیلی خوشمزه بود.
گفتند: با «تابش» جمله بساز. گفت: تا بش دست زدم افتاد.
گفتند با «ماشین» جمله بساز. گفت: می‌آیین همسایه ما شین؟
گفتند با «خشتک» جمله بساز. گفت: یه هم‌کلاسی دارم مُخش تکه.
گفتند با «نجیب» جمله بساز. گفت: شلوارم نه کش داره نه جیب.
گفتند با «جوراب» جمله بساز. گفت: گاو این جور آب نمی‌خوره.
گفتند با «سمینار» جمله بساز. گفت: من دیروز قاسم‌اینا رو دیدم.
گفتند با «مخترع» جمله بساز. گفت: انیشتن از ادیسون مخ‌تره!
گفتند با «شمسی» جمله بساز. گفت: فدات شم سی تومن داری به من قرض بدی؟
گفتند: با «اتوبوس» جمله بساز. گفت: «اتو» بوس کردم لبم سوخت.
گفتند با «کشور» جمله بساز. گفت: با کش ور رفتم خورد به چشمم.
همان طور داشتم وراجی می‌کردم که شاملو حرفم را قطع کرد وگفت: به یکی گفتند با «شاملو» جمله بساز. گفت: امشب شام لوبیا داریم!
شاملو طنزپردازی بود که می‌توانست بیش از همه و پبش از همه سر به سر خودش بگذارد و از خودش عبور کند: ارتفاع شکوهناک فروتنی!

منبع : ماهنامه گل آقا – شنبه ۲۱ آذر ۱۳۸۸

کاریکاتور اثر : علی رادمند

انتهای پیام/

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر