menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

حسین مقدسی نیا طنزپرداز

هنگام افطار ثروتمند سفره رنگین و فقیر سفره دلش را پهن کرد/کاریکلماتور

هنگام افطار ثروتمند سفره رنگین و فقیر سفره دلش را پهن کرد !

کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا

* قبض گاز را که دست گرفت، دستش را گاز گرفت !

* رودی که مسیر خانه اش را گم کرده بود سر از خانه مردم در آورد!

* هنگام افطار ثروتمند سفره رنگین و فقیر سفره دلش را پهن کرد !

* مرد فقیر ماهی را با سیلی سرخ می کرد!

* با فرار «رود» از خانه اش، مردم شهر همه از خانه فرار کردند!

*در خلاف کردن تا پای دار، پایدار بود !

* رود طغیانگر تمام پل های پشت سرش را خراب کرد!‏

* ژیمناست ها پیش قاضی معلق بازی می کنند !

*قاضی ناشی بازیکن خاطی را بجای اخراج، ممنوع الخروج کرد!

* سکه که از هفت سین افتاد، هفت سین هم از سکه افتاد !

* نقاشی که قلم مو نداشت با دستان خالی پر کشید!

* درخت بی بر، دسته تبر می دهد ثمر !

* دست زدن به گل و گل زدن با دست هر دو مردود است!

*برماست که از ماست کره بگیریم نه از آب!

* آنقدر زن بیل زد به درخت گلابی، که با زنبیل پر از گُل آبی رفت!‏

اپلیکیشن کبریت کم خطر

* سگ هار بر اثر گاز گرفتگی خفه شد!

* نقاشی که درد می کشید، تابلویی برای فروش نداشت!

* چشمم ترسیده بود، شکمم آب آورد غافل از اینکه چشمم آب نمی خوره !

* دلم آتش گرفت چشمانم ابر بهاری شدند، دلم خنک شد !

* غنی با پُر خوری و فقیر با خود خوری بیمار شدند !

* به سیخ کشیدم جگرش را، گوسفندی که دلم را برده بود!

*همه فکر نان هستند غافل از اینکه آب که نباشد نان همه آجر است!

* آب در هاون می کوبد و می خورد آنکه آب خوش راحت از گلویش پایین نمی رود!‏

* آدم چشم و گوش بسته ی بی دست و پا که دل و دماغ ندارد فقط لب و دهن است!

* هر وقت دلم می سوزد، چشمانم بارانی می شوند!

* آنقدر دندان بر جگرش گذاشت، جگرش خون شد!

* برای همه نقش بازی می کرد، بی آنکه نقشی در بازی داشته باشد!

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر