menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

شب شعر طنز در حلقه رندان

علومی : طنز نسبت نزدیکی با خرد ورزی دارد

«کبریت کم‌خطر» آخرین اثر علیرضا لبش که مجموعه کارهای طنزپردازان معاصر ایرانی است در نشست حلقه زندان با حضور و شعرخوانی طنزپردازان رونمایی شد.

به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار پایگاه خبری حوزه هنری، نشست حلقه رندان عصر (یک‌شنبه ۴ مرداد) در سالن سوره حوزه هنری با حضور هنرمندانی چون ناصر فیض، سعید بیابانکی، اسماعیل امینی، علیرضا لبش، امرالله احمد جو، بهروز ارجمند و… برگزار شد.

در ابتدای این مراسم، سعید بیابانکی به عنوان مجری دیرین آن طبق معمول از طنز پرداران دعوت کرد تا از آثار طنز خود برای حضار بخوانند. اسماعیل امینی در ادامه یکی از اشعار خود را از کتاب در دست انتشارش با نام «بوستان شهری» خواند.
یکی را که در بند بینی پسر
برایش کمی میوه و گل ببر

یکی را که در بند بینی صبور
به زودی بیفتی به پایش چو مور

یکی را که در بند بینی بخواب
که فردا برآید بلند آفتاب

یکی را که در بند بینی اسیر
از او چند خط یادگاری بگیر

یکی رفت در بند و بگذاشت ریش
که سعی اش بود در ترازوی خویش

یکی را که در بند بینی بخند
که از باد وباران نیابد گزند

یکی را که در بند بینی به خشم
یکی داستان است پر آب چشم

یکی را که در بند افیون بَرَد
از این برتر اندیشه برنگذرد

یکی را که در بند بیند عذاب
بناهای آباد گردد خراب

یکی را که در بند بینی بسی
بگو:رنج بردی در این سال سی؟

یکی را که در بند بینی چنین
پس از مرگ بر او بگو: آفرین

یکی را که در بند بینی چه سود
که نتوان از او بندها را گشود

غمین است در بند، هشیار و مست
که جان دارد و جان شیرین خوش است

یکی را که در بند بینی به او
“چطوری و حالت چطوره؟” مگو

یکی را که در بند بینی فقط
بیانیه بنویس در چند خط

یکی را که در بند بینی به زور
از آن جا به بی غیرتی کن عبور

یکی را که در بند بینی برو
مبادا که چیزی بخواهد ز تو

یکی را که در بند بینی مریض
مخند و نمک روی زخمش مریز

یکی را که در بند بینی بگو
که : در بند رفتی چرا بی وضو؟

یکی را که در بند بینی دچار
تو خشنود باشی و او رستگار

شهرام شکیبا شاعر و طنز پرداز دیگری بود که بعد از امینی برای مخاطبان قطعاتی از آثار خود را خواند. این طنز پردار جملات کوتاهی که پیشتر در مطبوعات منتشر شده بود را خواند که با استقبال حضار مواجه شد.

طنز پرداز دیگری که در این مراسم به شعر خوانی پرداخت عباس احمدی بود. قطعاتی از کتاب مخزن الاشرار خودش که نقیضی بر مخزن الاسرار است را خواند.

ایام شباب باده باید بخوریم
لاجرعه و بی اراده باید بخوریم

ما را ندهد کفاف پیمانه و پیک
نوشابه خانواده باید بخوریم!

آرامش کوه را به هم خواهم زد
افراد گروه را به هم خواهم زد

ای جفتِ خَرم! اگر سوارم نکنند
من کشتی نوح را به هم خواهم زد!

خیام چه شاعر عمیقی بوده‌ست
وین کوزه چه صنعت دقیقی بوده‌ست

این دسته که بر گردن او می بینی
دستی است که در جیب رفیقی بوده‌ست!

در ادامه این نشست، عبدالحمید ضیایی دانش آموخته فلسفه از دانشگاه سوربن درباره فلسفه طنز و اهمیت آن در زندگی سخنرانی کوتاهی انجام داد.

وی در ابتدای کلام خود با اشاره به پرسش شگرف ارسطو درباره طنز گفت: یکی از مهم ترین و دقیق ترین پرسش هایی که درباره فلسفه بوده را ارسطو مطرح کرده است. این اولین پرسشی بود که مرا شگفت زده کرد. این پرسش این بود: چرا هیچ کس نمی تواند خودش را قلقلک بدهد؟!

ضیایی در ادامه یادآور شد: این سوال ارسطو درباره ماهیت فلسفه هست که شاید بتوان گفت بیشتر فلاسفه در پی چنین سوالی به طنز پرداخته اند که می توان گفت نیچه از همه جدی تر به این مقوله توجه کرده است.

به گفته ضیایی، نیچه درباره طنز معتقد است که بشر برای اینکه از شدت اندوه منفجر نشود طنز را اختراع کرده است. وی در ادامه بیان کرد: خود طنز از این رو یک بحث فلسفی است. اما پرسش مهم این است که طنز یک ابزار مخرب است یا سازنده؟ اینکه طنز چه بازاری است مورد توجه بسیاری از نظریه پردازان بوده است. برخی به قطع و یقین می گفتند با طنز می بایست تخریب کرد نظم موجود را ولی برخی دیگر تلقی شان این بود که می شود به عنوان سوپاپ اطمینان به طنز پرداخت.

ضیایی در ادامه تصریح کرد: فیلسوفان در پی آن هستند که برای زندگی جعل معنا کنند. من اعتراف می کنم که در این مهم فلاسفه نتوانسته اند به پای طنزپردازان برسند. طنزپردازان به زیبایی می توانند برای زندگی معنا جعل کنند که مخاطبانشان نیز با آن معنا ارتباط گیرند.

در ادامه این نشست، علاوه بر شعرخوانی برخی دیگر از طنزپردازان، محمدعلی علومی استاد ادبیات دانشگاه به سخنرانی درباره طنز پرداخت و گفت: طنز نسبت نزدیکی با خردورزی دارد. به هر حال جهان واقعیت ثابتی است و درک ما از این واقعیت متفاوت.

وی ادامه داد: در این درک ما از واقعیت عوامل متعددی تاثیر گذارند. مانند فرهنگ مدرن یا … . طنز موظف است که درک ها ناصواب از حقیقت را جراحی کند.

این استاد دانشگاه با اشاره به کتاب «کبریت کم‌خطر» نیز تصریح کرد: این کتاب که آقای لبش زحمت آن را کشیده بسیار نیاز بود. از طرفی این کتاب یک نقطه قوت بارز دارد و اینکه سعی شده از همه طنزپردازان معاصر ایران آثاری در آن جمع شود. به عبارتی این کتاب فراجناحی است و بسیار دلپذیر است.

داوود امیریان نیز با سخنان کوتاهی به استقبال از کتاب «کبریت کم خطر» پرداخت و گفت: این کتاب جز چند نفری که جا انداخته از بسیاری از طنزپردازان آثاری منتشر کرده که بسیار خوب است و کلیت کتاب در نوع خود طنز است. چرا که اسامی ای که در کنار همدیگر قرار گرفته از نظر فکر و اعتقاد با یکدیگر متفاوت بوده اند و کتاب از این نظر بسیار جلب توجه می کند.

امیریان در ادامه گفت: ما آثار طنز در جامعه بسیار کم دایم. این کتاب اثر خوبی است اما کم است. خصوصا آثار داستانی طنز بسیار کمتر از آن چیزی است که تصورش می رود. این در حالی است که جامعه نشان داده که از این آثار طنز استقبال می کند و برایش جذاب و مهم است.

در انتهای این مراسم نیز علیرضا لبش که کتاب «کبریت کم خطر» متعلق به او بوده از تمامی حضار تقدیر و تشکر کرد.

گزارش تصویری صد و بیست و پنجمین محفل در حلقه رندان

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر