menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

خلیل جوادی طنزپرداز

خلیل جوادی ، شاعر، ترانه‌سرا و طنزپرداز ایرانی متولد زنجان را بشناسید

خلیل جوادی (۱۳۵۳) شاعر، ترانه‌سرا و طنزپرداز ایرانی متولد زنجان است . آثار او در زمینه شعر طنز و ترانه منتشر شده‌است و اغلب اشعار او در زمینه‌های اجتماعی است . معروفترین شعر او «محکمه الهی» نام دارد که روز قیامت را با بیانی شیرین و طنز آمیز توصیف می‌کند.

فعالیت‌ها

جوادی از سال ۱۳۷۷ تا سال ۱۳۸۲ کارشناس شورای شعر مرکز موسیقی سازمان صدا و سیما بوده است. او همچنین داوری بعضی از جشنواره های ادبی را بر عهده داشته است و کارشناس و مجری چند برنامه رادیویی و تلویزیونی بوده است. شعرهای او ابتدا در سال ۱۳۷۶ در مجموعه‌ای به نام «در سایه غزل» در کنار آثاری از ده غزلسرای دیگر منتشر شد. در سال‌های بعدی اشعار طنز او در جنگ‌های متعددی به چاپ رسید که از آن میان می‌توان دو کتاب «طنز امروز ایران» و «در حلقه رندان» (به اهتمام حوزه هنری) را نام برد.

محکمه الهی و محبوبیت

با انتشار کلیپ صوتی شعر محکمه الهی و چرخش دست به دست آن از طریق موبایل و اینترنت خلیل جوادی به اوج محبوبیت خود رسید. وی در این شعر با به چالش کشیدن شخصیتهای دو رو و ریا کار به وضعیت نا موزون جامعه اعتراض می‌کند. ابیات زیر بخشهایی از این شعر است:

آیه فرستادم که آدم بشید

با دلخوشـی کنار هـم جـم بشید

اما شما بازی نکرده باختید

نشـستید و خدای جعلی ساختید

هـر کدوم از شما خودش خدا شـد

از ما و آیه‌های ما جـدا شـد

از توی جـم یکی بُلن شد ایستاد

بُلن بُلن هـی صلوات فرستاد

از اون قیافه هـای حق به جــانب

هم از خودی شاکی هم از اجانب

گف چرا هیشکی روسری سرش نیست

پس چرا هیشکی پیش همسرش نیست

چرا زنا این جـوری بد لباسن

مردای غیرتی کجـا پلاسن؟

خدا بهش گف بتمرگ حرف نزن

اینجا که فرقی ندارن مرد و زن

یادته که چقد ریا می‌کردی

بنده هـای مارو سیا می کردی

تا یه نفر دور و برت می دیدی

چقد ولا الضّا لّینو می کشیدی

خرید کتاب های خلیل جوادی از دیجی کالا با تخفیف

نمونه شعر

چنان حکایت نان طاق کرد طاقت مارا

که بی جدال شکستند استقامت مارا

و دستمان که تهی بود ماند بر سر زانو

که روز گار پذیرا نشد صداقت مارا

غرور زخمی من بی قرار می‌شود امشب

به گوش باد بخوانند اگر حکایت مارا

به چند ریشهٔ زائد شدیم زاهد و مویی

به باد داد ز بی ریشگی اصالت مارا

ز قطره‌ای که به بامی چکیده بود شنیدم

که آسمان خدا می‌کشد خجـالت مارا

به گرد باد بگویید بی امان بشتابد

به خود بپیچد و بالا بَرَد شکایت مارا

هراسناکم از آن لحظه‌ای که روز قیامت

به خشم دور بریزند بار طاعت مارا

و مطربان جهنم به زخمه هـای مکافات

به شعله‌ای بنوازند ساز قامت مارا

آثار خلیل جوادی

  • خیابان‌خوابها (اشعار کلاسیک- غزل-مثنوی و رباعی )
  • سمفونی جیر جیرکها (ترانه ها)
  • محکمه ی الهی(مجموعه ی شعر طنز)
  • بهشت بی امکانات(مجموعه ی شعر طنز)
  • برای تو(رباعی های عاشقانه)
  • با تو(غزلهای عاشقانه)

متن شعر بهشت خلیل جوادی

سلام خدا، خدای کل هستی
خدای عقل وهوش و عشق و مستی

خدای اول و خدای آخر
رفیق مومن و شفیق کافر

یه اپسیلن خلل تو خلقتت نیس
یه ذره شک توی اصالتت نیس

اسب خدایی تو حسابی تاختی
یه هفته ای کل کرٌاتو ساختی

من دارم از بچگی فک می کنم
کرات و کهکشونو چک می کنم

یه لحظه ام نمی مونن معطل
دارن می چرخن مث روز اول

بعد هزار تا انفجار و لرزش
یه ذره مو نرفته لای درزش

پایه یِ عقلِ مُنکر تو سُسته
خلاصه ی کلام کارت درسته

میخوام یه بار همینجوری خدایی
یه خورده اختلاط کنیم دوتایی

حتی اگه شده برای خنده
یه لحظه گوش بدی به حرف بنده

بدون سیستم و صدای قوی
شک ندارم هر چی بگم میشنوی

زبون مارو هم که فوت آبی
با لهجه مون حال می کنی حسابی

یه عالمه سوال توی ذهنمه
سرم داره می ترکه،جا کمه

مخم مث کلاف سر در گمه
چون که پرازمغلطه ی مردمه

بس که جواب دیگران چرنده
هر چی میگنن عقل نمی پسنده

هر کی رسیده از تو چیزی گفته
خودت بگوکه دوزاریم بیفته

گفتم اگه وقتشو داشتی از دم
هر چه سواله از خودت بپرسم

رفتی رو سقف آسمون نشستی
برای ما سفیر می فرستی

اونم نه در حد سه تا چهار تا
بلکه صدو بیست و چهار هزار تا !

آدم اگه بی احتیاطی کنه
ممکنه اصلا یهو قاطی کنه

پیش خدا که “کار نشد نداره”
پس چیه این کارای چند باره؟

واللا،کشیش و شیخ وشاه نیستی
اهل دروغ و اشتباه که نیستی

من این جوری فک می کنم همیشه
اراده ی خدا عوض نمیشه

یه چی میگم، فقط نگی جفنگه
فک می کنم یه جای کار می لنگه!

خودت که عیب و نقص مارو دیدی
از اولش دٌرٌس می آفریدی

یه عالمه جونور آفریدی
کرگدن و اسب و خر آفریدی

کلّی به سوسک و پشه حال دادی
به هر دو تا شون و پا و بال دادی

نوبت خلقت که به آدم رسید
یه دفعه ای بال و پرت ته کشید

الان میگی من به تو عقل دادم
که هیچ کی ام نداره غیر از آدم

پیش خودت نگفتی این کار بده؟
عقل بدی به هیچ چی ام قد نده؟

آدمو ساختی که خرابش کنی؟
از تو بهش یهو جوابش کنی؟

به خاطر یه سیب نیم خورده
کی آبروی بنده ای رو برده؟

زدی تو پوزش که سر افکنده شه؟
پیش زنش طفلکی شرمنده شه؟

میگن همیشه بخشش از بزرگاس
خدا کیه؟ بزرگ کل دنیاس

قربون قدرتت ،تو که خدایی
اول و آخر بزرگیایی

خودت بهش کلی ماشالا گفتی
وقتی که ساختی باریکلا گفتی

میگن طرف حرفتو گوش نکرده
جان خودم این دیگه خیلی درده

واللا اگه خواست خودت نباشه
همینجوری گل نمیتونه واشه

اگه بگن خدا نمی پسنده
غنچه غلط می کنه هی بخنده

میخواستی شوتش کنی روی زمین
پس چرا گفتی احسن الخالقین؟

ما که خدا نکرده خر که نیستیم
ببو و خنگ و خاک تو سر که نیستیم

روی زمین ببین چه غوغاییه
کارای بنده هات تماشاییه

دویس تومن دست فقیرمیذارن
توقع کل بهشتو دارن

چی می شد اصلا تو بهش نداشتی؟
خلقو به حال خودشون میذاشتی

الان تو دنیا هر چه کار زشته
برای رفتن به همون بهشته!

دست یه عدّه آدم طمع کار
یه عده ی دیگه شدن گرفتار

میخوای بری بهش برو برادر
چیکار داری به اصغر و به اکبر؟

اونا که حرص حوری موری دارن
پا روی حق دیگران میذارن

بی خودی گیر میدن به موی مردم
جُف پا میرن تو آبروی مردم

آخه بهشتت ام که چیزی توش نیس
فقط چهار تا نهره توی پردیس

شیر و شرابش ام که توی جوبه
بازم همین که هست خیلی خوبه

چقد میشه رف لب چشمه آب خورد؟
چقد میشه فقط نشس شراب خورد؟

راستی؟ شراب و حوری و میکده
اوجا خوبه ؛ پس چرا اینجا بده؟

مردا که دورشون پر از حوریه
شرایط زنا هم اینجوریه؟

زن تو بهش هر جوری خواس می گرده؟
یا نه،بازم تابع حرف مرده؟

میگم اگه بهش پر از حوریه
تکلیف این زنای مومن چیه؟

شنیدم اونجا بی فرودگاهه
بدون جاده و بزرگراهه

اونجا بریم باید شتر سوار شیم؟
توی بیابوناش باید قطار شیم؟

وقتی بهش کامپیوتر نداره
هر کی بخواد باید خودش بیاره؟

اینجا که ما کلی وسایل داریم
با این همه هزار تا مشکل داریم

وقتی وسایل رفاهیش کمه !
پس چرا تبلیغ می کنن این همه؟

اونجا میگن هزار سال نوری
آدم باید سر کنه با یه حوری

می بینی بنده هات چیکار می کنن؟
همدیگه رو هی لت و پارمی کنن؟

هزارها ساله که مفتی مفتی
سر می بٌرن میان میگن تو گفتی

جوان ریش دار قندهاری
میشه یه بٌم گذار انتحاری؟

از سر بی فکری و بی کله ای
همین جورآدم می کشن فله ای

میگن به خاطر رضای خداس
رضای تو واقعا این جور چیزاس؟

نمیدونم والا کجا نوشته؟
که جای قاتلا توی بهشته!

خلاصه ی کلام ، خیلی پستن
اونا که از قول تو خالی بستن

یکیش همین جناب ملا عمر
که هیچ چی نخورده جز مغز خر

اگه میخواد بره بهشت این آدم
یه کاری کن بنده برم جهنم

کاش ازتو این جمله رو می شنفتم
“که بچه جون اینارو من نگفتم”

chatنظرات شما

۳ دیدگاه

  1. س:

    پاسخی به شعر بهشت و جهنم آقای خلیل جوادی:لطف خدا

    به اسم حق، مالک کل هستی
    خدای عقل و هوش و عشق و مستی
    درد دلت رو با خدا شنیدم
    معرکه ای برای خنده دیدم!
    اینا همش برای داد و قاله؟
    یا جدی جدی تو سرت سؤاله؟
    یه جور بگم که دوزاریت بیفته؟
    جواب دادم نگی که حرف مفته
    میشه بگی شکایت از کی داری؟
    سر خدا منّت چی میذاری؟
    هرچی میگی فقط جفنگ نباشه
    چاله ای واسه مرد لنگ نباشه
    خدا جونی که حرف باهاش نیازه؛
    گذاشته آدم باشی، داد اجازه:
    غر بزنی ناله کنی شک کنی
    اراده داده تک و پاتک کنی
    قبلنا که اصن وجود نداشتی؛
    آرزوی بود و نبود نداشتی؛
    چطور میخواستی دستشو رد کنی؟
    نبودی که باید و شاید کنی
    لطف خدا بوده که انسان شدی
    یکهویی فهمیدی که مهمان شدی
    بنده خدا تا سر سفره هستی
    خیلی بده بگی به زور نشستی!
    مو لای درز خلقتش نبوده
    شکّی توی عدالتش نبوده
    جون به درخت و گل و بلبل داده
    هرکی رو تو راه خودش هل داده
    اون که برا غنچه شکفتن میخواد
    فقط به آدم اختیارش رو داد
    نیافریده بدتر از خر بشیم
    خواسته که از هرچیزی بهتر بشیم
    اینهمه که جونور آفریده؛
    کرگدن و اسب و خر آفریده،
    حسرت سوسک و پشه ها رو خوردی؟
    آبروی فرشته ها رو بردی!
    بال مگس اگه پریدن داره،
    موشک که بیشتر میره، دیدن داره
    بعله خدا گفته که عقل دادم
    بهتر از اون، عشق به قلب آدم!
    ببین خدا به ما چه حالی داده!
    برای پر زدن چه بالی داده!
    کسی که هر چیزی به حکمت داده؛
    فقط به آدم این امانت داده
    خب یکی از حیوونا بدتر شده
    یکی هم از فرشته بهتر شده
    تو که شعار میدی برا قشنگی؛
    راستی چقد با زشتیها میجنگی؟
    اینهمه آدمای بد که دیدی؛
    منّت خوبیها رو هم کشیدی؟
    فرشته که فساد رو دید تو عالم؛
    چی شد که سجده کرد بازم به آدم؟
    خدا چی گفت فرشته پا پس کشید؟
    با نام اون تا کجا آدم رسید؟:
    امام علی چقد ماشالا داره!
    حضرت زهرا باریکلا داره!
    حسرتشو ملائکه کشیدن
    قدرت پروازشونو میدیدن
    آدمو ساخته تا خودش بسازه
    اراده داده، گفته جاده بازه!
    هرکسی باید امتحان میشده
    عیار هرکسی عیان میشده
    به ضرب و زور همه برن تو بهشت؛
    انصافتو برم، نمیگی چه زشت؟!
    آدم اگه یک دفه اشتباه کرد
    آدمیزاده صد دفه گناه کرد
    تا بوده بخشش از بزرگا بوده؛
    فرصت این توبه تو دنیا بوده
    خلاصه، فک کن همه شکل سنگیم
    باید بسابیم؛ ببینیم قشنگیم
    میشه جواهری بشیم رو زمین
    فقط برای احسن الخالقین
    خدایی که اول و آخرینه
    صاحب ما، وجود برترینه
    گفته بودی دنبال بهترینی؟
    “خدا” رو پس میخوای یه روز ببینی
    حس میکنی دستتو توی دستش
    هرجا صداش کردی؛ شنیدی هستش
    پیامبرا رو پشت هم فرستاد؛
    چراغایی که راهشو نشون داد
    نگن یه وقت مردم هر زمونه:
    که گم شدیم، اینم نشه بهونه
    حرف خدا رو باز که گوش نکرده!؛
    جان خودم این دیگه خیلی درده!
    والا اگه داده گناهو ترجیح،
    معلومه میتّراشه صدتا توجیه
    کسی که مال مردمو میخوره
    یا وحشیانه سرها رو میبره
    آتیش گرفته و جهنم شده
    گرگیه که خارج از آدم شده
    هرکسی از خودش بهشت میسازه
    جهنمو با کار زشت میسازه
    بهشت که جای طمع و ریا نیست!
    رشوه توی ترازوی خدا نیست
    قدیمیها ازش شتر میخواستن،
    بعدیها هم شاید موتور میخواستن
    کامپیوتر، موبایل، چی میخوای دیگه؟
    هرکی با عقلش، آرزویی میگه
    هرچی بخوایم حساب و قیمت داره
    هرکی بهشت بره لیاقت داره
    تو که میگفتی: عالمه جهنم،
    چی شد که گفتی: بسّه قدر آدم؟
    دنیا رو که سیاه و زشت میخونی،
    چی شد پسندیدی که توش بمونی؟
    دنیا اگه خوبه که غم نداشتی!
    راست و دروغ چرا رو هم گذاشتی؟
    یه روزی اومدیم، یه روز تمومه
    انگار اجل همینجا روی بومه
    کوتاهه اونقدر که شبیه خوابه
    بیدار بشیم، میگیم: همش سرابه
    آدمی که باید “خدایی” باشه؛
    حیفه که سرگشته ی جایی باشه!
    اینجا مریضی، درد و پیری داره
    غذای عالیشم که سیری داره
    حوری خوبه؛ همش جوون بمونه
    شرابی که مستی اون؛ بمونه
    قدرتی که دنیا رو آفریده؛
    بهشت بهتری رو وعده میده
    لذتی که دائم و کامل باشه
    جلوه مهربون عادل باشه
    شمام اگه بهشت میخوای؛ بفرما:
    خوبی، بدی، یه انتخابه!، امّا
    خدا که عقل و عشق و نور و زیباست؛
    نهایت آرزوی آدمهاست!
    توی دل هرکسی غوغاییه
    بندگی خدا م ؛تماشاییه!
    ما که میدونیم بدی رو نخواسته:
    راضیه از هرکی تو راه راسته
    خب دیگه بسّه شبهه هاتو گفتی،
    جوابشم همینها بود. شنفتی؟

    صبا ۹۸٫۷ (سوده سلامت. کتاب آزادی بندگی؛ بینش مطهر)

  2. عبدالعالی:

    با سلام و عرض ادب
    اگر جناب خلیل جوادی باخدا برمبنای فطرت خدائی شعر می گفت شاید شعرش این گونه می بود:
    سلام خدا، خدای کل هستی
    خدای عقل وهوش و عشق و مستی

    خدای اول و خدای آخر
    رفیق مومن و شفیق کافر

    یه ذره هم خلل تو خلقتت نیست
    یه ذره شک توی خدائیت نیست

    امر خدائی تو حسابی تاختی
    شش روزه ای کل کرٌاتو ساختی

    من دارم از بچگی فک می کنم
    کرات و کهکشونو چک می کنم

    یه لحظه ام نمی مونن معطل
    دارن می چرخن مث روز اول

    بعد هزار تا انفجار و لرزش
    یه ذره مو نرفته لای درزش

    پایه یِ عقلِ مُنکر تو سُسته
    خلاصه ی کلام کارت درسته

    میخوام یه بار بی واسطه، خدایی
    یه خورده اختلاط کنیم دوتایی

    دروغ میگن سرشلوغی، به خنده
    هر لحظه گوش میدی به حرف بنده

    بدون سیستم و صدای قوی
    شک ندارم هر چی بگم میشنوی

    زبون قال و حالو فوت آبی
    وضعیت ما رو داری حسابی

    یه عالمه سوال توی ذهنمه
    سرم داره می ترکه،جا کمه

    مخم مث کلاف سر در گمه
    چون که پرازمغلطه ی مردمه

    بس که جواب دیگران چرنده
    هر چی میگن عقلم نمی پسنده

    هر کی رسیده از تو چیزی بافته
    عاقل ولی می بینه حق چی گفته

    وقتی عالم تر از تو نیست، قرصم
    هر چه سواله از خودت بپرسم

    بدون پرده هر کجا تو هستی
    باز هم ز لطف سفیر می فرستی

    اونم نه در حد سه تا چهار تا
    بلکه صدو بیست و چهار هزار تا !

    آدم اگه بی احتیاطی کنه
    باز هم ممکنه یهو قاطی کنه

    پیش خدا که “کار نشد نداره”
    پس چیه این کارای چند باره؟

    خدا میخواد همه بهشتی بشن
    حتی گنه کارها درکی نشن

    من این جوری فک می کنم همیشه
    اراده ی خدا عوض نمیشه

    یه چی میگم، شاید بگن جفنگه
    فک می کنم یه جا کارم می لنگه!

    بی عیب و نقص تو مارو آفریدی
    عیوب ماست همش ز خود فریبی

    یه عالمه جونور آفریدی
    کرگدن و اسب و خر آفریدی

    کلّی به سوسک و پشه حال دادی
    به هر دو تا شون و پا و بال دادی

    نوبت خلقت که به آدم رسید
    بال و پر اندیشه را بر گزید

    گفتی به تو عقل و تفکر دادم
    که هیچ کی هم نداره غیر آدم

    تعطیلی عقل و تفکر بده
    کودنه که به این عقلش قد نده

    آدمو ساختم که مثل من بشه
    بهتر از این دیگه مگر هست، چشه؟

    حتی به خاطر گناه، بی پرده
    کی آبروی بنده ای رو برده؟

    نزد تو پوزش که سر افکنده شه
    پیش همه طفلکی شرمنده شه

    می بخشدش چو بخششه کار او
    اینه خدا کل جهان دار او

    قربون قدرتت، تو که خدایی
    اول و آخر بزرگیایی

    خودت به ما کلی ماشالا گفتی
    وقتی که ساختی باریکلا گفتی

    میگن طرف حرفتو گوش نکرده
    جان خودم این دیگه خیلی درده

    واللا اگه خواست خودش نباشه
    محاله که پاش به معصیت واشه

    وقتی گفتن خدا نمی پسنده
    اختیار رو، آدم گرفت بخنده

    بعدش به ظلم و جهل اومد رو زمین
    باز هم به او گفت احسن الخالقین

    این همه لطف کرد که دیگه خر نشه
    ببو و خنگ و خاک تو سر نشه

    روی زمین ببین چه غوغاییه
    کارای بنده هات تماشاییه

    دویس تومن دست فقیرمیذارن
    توقع کل بهشتو دارن

    شکرت که رزق و روزی را تو کاشتی؟
    خلقو به حال خودشون نگذاشتی

    الان تو دنیا هر چه کار زشته
    خیلیش مال مدعی بهشته!

    دست یه عدّه آدم طمع کار
    یه عده ی دیگه شدن گرفتار

    میخوای بری درک برو برادر
    چیکار داری به اصغر و به اکبر؟

    هرکی امید حوری موری داره
    پاشو رو حق دیگران نذاره

    بی خودی گیر نده به سوی مردم
    جُف پا نره تو آبروی مردم

    هر چی دلت بخواد توی بهشت هست
    عقلی سرت داری نکن اینجا مست

    شیر و شرابش ام که توی نهره
    مومن فقط می بره ازش بهره

    همش میشه رف لب چشمه آب خورد
    همش میشه فقط نشس شراب خورد

    راستی؟ شراب و حوری و میکده
    اینجام خوبه ؛ فقط حرامش بده

    مردا که دورشون پر از حوریه
    زیباترن زنها هم اینجوریه؟

    زن تو بهش هر جوری خواس می چرخه
    مرده دورش بس که زیباس می چرخه

    بدان اگه بهش پر از حوریه
    پیش زن مومن فقط سوریه؟

    نگو باید شتر سوار شی اونجا!
    هر جا بخوای آنی میری همونجا

    نگو بهشت کامپیوتر نداره
    هر کی بخواد باید خودش بیاره؟

    اینجاس که تو کلی وسایل داری
    با این همه هزار تا مشکل داری

    کجا وسایل رفاهیش کمه !
    چشم و دلت هر چی بخواد این همه؟

    اونجا بیش از هزار سال نوری
    بهشت بی نهایته و حوری

    می بینم بنده هام چیکار می کنن؟
    همدیگه رو هی لت و پارمی کنن؟

    آدم های مفسد که مفتی مفتی
    سر می بٌرن میگن خدا تو گفتی

    جوانک ریش دار قندهاری
    میشه یه بٌم گذار انتحاری؟

    از سر بی فکری و بی کله ای
    همین جورآدم می کشن فله ای

    میگن به خاطر رضای خداس
    شیطون، و نفس خداشون این چیزاس؟

    تو قرآن خدا مگر نوشته؟
    که جای قاتلا توی بهشته؟!

    خلاصه ی کلام ، خیلی پستن
    اونا که از قول تو خالی بستن

    یکیش همین جناب ملا عمر
    هیچی نخورده او بجز مغز خر

    مدّعیه میره بهشت این آدم
    با پیرواش یقین میره جهنم

    کاش ازتو این جمله رو می شنفتم
    شیر فهم شدم، غنچه شدم شکفتم

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر