menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

کاریکلماتور

دل گوسفند بی نوایی برایم کباب شد تا من به نوایی برسم!

دل گوسفند بی نوایی برایم کباب شد تا من به نوایی برسم!

کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا

  • هر وقت ذهنم شلوغ می¬شود با خودم خلوت می¬کنم!
  • نویسنده صاف و ساده¬ای بود بادش کردند، برجسته شد!
  • مرگ من با جان من بازی نکن!
  • پدر بزرگ همیشه دست به مهره حرکت می¬کند من دست به عصا!
  • در زندگی می¬خواستم «نقی معمولی» باشم، «سعید معروف» شدم!
  • سر به هوا سبک سر است، سر به زیر سر سنگین!
  • آنهایی که با سر و صدا رفتند جنگ بی سر و صدا برگشتند!
  • دولت کانادا جویندگان طلا را نقره داغ کرد!
  • هر وقت سر و کله¬ ی تو پیدا می¬ شود من سر در گم می¬ شوم!
  • بی سر و پا را نه می¬ شود پایش را قلم و نه دست به سرش کرد!
  • بی سر و پایی، بی دست و پایی را دست به سر کرد!
  • همه زن می¬ گیرند زندگی به هم بزنند، من «هم زن» گرفتم زندگیم به هم نخورد!
  • بی دست و پا همیشه میان دست و پاست!
  • سنگ زیرین آسیاب در زمستانِ سیاه سنگ روی یخ می¬شود!
  • آنان که از پا فتاده را دست انداختند، سرافکنده شدند!
  • دو دل ستان دو دل بودند، که به هم دل بدهند!
  • از سایه ¬ام می¬ ترسم، دوستان می¬ گویند که سنگین شده است!
  • سخنران را چشم زدند، نطقش کور شد!
  • دل گوسفند بی نوایی برایم کباب شد تا من به نوایی برسم!
  • جگر سوخته¬ای از دست جگرکی دلخور شد!
  • دلداده بیدل بود و دلستان دو دل!
chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر