جا دارد از یخچالم که همیشه جا دارد تشکر کنم!
کاریکلماتورهای حسین مقدسی نیا
- وقتی که کار از کار گذشت من هم از خودم گذشتم!
- به رویا امید بست! امیدش را که از دست داد، رویا به حقیقت پیوست!
- قید در جمله نبود در قید جمله هم نبود؛ جمله قیدش را زد!
- جا دارد از یخچالم که همیشه جا دارد تشکر کنم!
- خانه از پای بست ویران است، خواجه در قید حیاط است!
- با سر میدوم و میآیم وقتی که پای رفتنم نیست!
- من سر به راهم وقتی تو باشی بر سر راهم!
- زیر پای قیصر که خالی شد، روم سقوط کرد!
- خود پرست دور خودش میگردد!
- روح از بدنش جدا شد وقتی بین ماندن و رفتن به تفاهم نرسیدند!
- ترسم به جایی نرسی اعرابی این راه که تو میروی نه راه رفتن است!
- روح می خواست از بدنش جدا شود ملک الموت پا در میانی کرد به کالبدش برگشت!
- نه هر کی شهد و شکر از سخنش میریزد، شکر زیادی خورده!
- برق نگاهت مرا تاکسی درمی میکند!
- مثل موم در دست عشقم بودم چشم باز کردم عشقم مومیایی شده بود!
- و زمین لب تر کرد به دعای باران!
- چشمم را بستم و دهانم را باز کردم، دهانم را که بستند چشمم باز شد!
- جراح اهل بخیه از همه نخ میگرفت!
- «دربند» من هستی، در بند تو هستم!
- حاضر بودم و حاضر نبودم غیبت بکنم و غیبت کردم!
- وقتی که بادِ باد میخوابد نسیم میشود!
- سرمایه ام را به باد دادم تا زلف تو را از باد پس بگیرم!
- از چشم فیل افتاده بود از دماغ من هم افتاد؛ قطره آب!
- از دست و پا که افتاد دلش ترک برداشت!
- هزار وصله ناجور را تا تنور داغ بود به ما چسباندن!
- قرص ماه که در آب افتاد، آب از آب تکان نخورد!
- آتش نشان سوخت و خاموش ماند، تندی نکرد با آنکه غذایش تند بود!
- بینی باریک، باریک بینی نمیآورد؛ اکثر باریک بینان دماغشان چاق است!
- آتشی به جانم افکنده دوست، ای دریغا آتش نشان محرمی!
- دشمن شاد کن دلقک سیرک بود!
- امسال درختان زغال شدند و روسیاهی به زمستان ماند!
- در اندیشه ی آتش نشان خاموشی نیست!
در ادامه ببینید : پرویز شاپور کسی که با کلمات کاریکاتور می کشید
منبع فیلم : روزآروز