شعر طنز : خودِ آدم گناه می کرده، هی به حوّا نگاه می کرده
پیش از این ها گناه می کردم دختران را نگاه می کردم بعد از این هم گناه خواهم کرد دختران را نگاه خواهم کرد پدرم…
پیش از این ها گناه می کردم دختران را نگاه می کردم بعد از این هم گناه خواهم کرد دختران را نگاه خواهم کرد پدرم…
در محلّ کار؛شوخی میکنیم با سرِ خودکار؛شوخی میکنیم گاه شوخی های ما هنجاری اند گاه ناهنجار شوخی میکنیم شوخی اغلب با زبان گردد شروع بعد…
دید و بازدید خیلی مدرن! از آنجایی که ضیقِ وقت داریم وَ کلّ هفته را مشغول کاریم! سفر یا دیدن اقوام؛ سخت است و مهمانی…
ما عاشقِ پولیم، خدایا برسانش یک ذرّه عجولیم، خدایا برسانش از غصه ملولیم، خدایا برسانش در حالِ نزولیم، خدایا برسانش پول است که برّنده تر…
بهتره زود باور نباشیم! ! من نرفتم کیش، باور می کنید؟ همچنین تجریش، باور می کنید؟ گرگ های بی شماری دیده ام در لباسِ میش،…
شعر طنز یلدا مبارک یلدا را چگونه بگذرانیم؟ امسال از زمین و زمان حرف می زنیم از ازدواجِ نسلِ جوان حرف می زنیم خردادِ سالِ…
بهترین سوژه برای خنده! تازگی ها آجرِ دیوار می خندد به من عکسِ رویِ پاکتِ سیگار می خندد به من داخل خانه زن و در…
واقعاً خسته نباشید! قبلِ هرکار؛ می شوم خسته! توی بازار؛می شوم خسته در اگر آورم لباسم را یا که شلوار؛می شوم خسته غیر از این…
جدیداً داخلِ سیمای ایران بشیند فردِ مجری پیشِ مهمان وَ یک گلدانِ مصنوعی گذارند به روی میز؛همراهِ دو لیوان وَ مهمانی که دیر آید بگوید:…
« گلابی » از نظرِ افرادِ مختلف!: ـ سهراب سپهری: دوشنبه ظهر، مهتابی ست مَردم! نخوابیدن خودش خوابی ست مردم! بشویید چشمِ خود را تا…
خنده دواست مرغِ پر کنده ایم و می خندیم از غم آکنده ایم و می خندیم فرمِ وامیم و چند سالی هست لای پرونده ایم…
چُرت در وقتِ اداری سخت نیست! بر خرِ مردم سواری سخت نیست با تدبّر یاد می گیری سریع راه و رسمِ پاچه خاری سخت نیست…
درد بسیار است و درمانش کم است مثلِ آن شیرم که دندانش کم است قصه ی تلخی ست نانوای محل سفره ای دارد ولی نانش…
با تمامِ ادعا، جا می زنیم! هر زمان و هرکجا،جا می زنیم در صفِ یارانه، نان، گیتِ سفر پیشِ چشمانِ شما،جا می زنیم داخلِ یک…
کلکلِ بی جا کنی بد می شود با زنت دعواکنی بد می شود! گر که بابا می دهد خرجِ تو را اخم با باباکنی بد…
گر بگردی دور و بر را پول پیدا می شود گرگ باشی بی گمان شنگول پیدا می شود! پشتِ هر شمشاد یا لای درختِ کاجِ…
مافیا! آمده در این وطن هم، مافیا هست در کارِ لگن هم، مافیا نشر و ناشر جای خود، این روزها دیده ام در انجمن هم…
مهریه از طرف پسران مختلف! مکانیک: گذارم عکسِ ماشین روی دیوار برایت می خرم گیربکسِ جگوار زنِ من گر شوی مهریهات را کنم قدری گریس…
خوشحال زیاده!! به حالِ کفشِ من، شلوار خندید! به وضعِ دفترم؛ خودکار خندید کچل کردم سرم را هفته ی قبل پس از دیدار من سشوار…
از ترافیکِ خیابان خسته ام از هوای شهر تهران خسته ام از هجومِ خودرو در کوچه ها از تصادف در اتوبان خسته ام دردِ زانو،…