کاریکلماتور : برای بازکردن روزه اش، کلیدساز آورد!
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-برای بازکردن روزه اش، کلیدساز آورد! ۲- وقتی تُرش می کنم، دهانم آب می افتد! ۳- درآغوش خودم، تنهایم! ۴-…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-برای بازکردن روزه اش، کلیدساز آورد! ۲- وقتی تُرش می کنم، دهانم آب می افتد! ۳- درآغوش خودم، تنهایم! ۴-…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-“یاهو” می کشید، در گوگِل کُرُم! ۲- “دارا”بود که ساراها دنبال اش افتاده بودند! ۳- “عرق”داشت، بادیدن گشت ارشاد پرید…
سری هفتادم سیبیل نوشت ها (کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی) : _در بستر اندیشه اش همیشه خواب است،نادان. _نگذاشت چیزی ته دلم باقی بماند قرص اسهال….
کاریکلماتورهای پیرسوک (ابوالقاسم صلح جو) : ۱- تا”دست”دادم، “دل”باختم! ۲- زخم کهنه ام، دهان بازکرده به ناسزا! ۳- کودک درون ام، جلوی حافظیّه فال می…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-دنبال خودم رفتم، تا سر از کارم در آورم! ۲- من فکر می کنم، پس در توّهم ام! ۳- آدم…
سری شصت و نهم از سیبیل نوشت ها کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _به روز رسانی می شود، مشکلات فقرا. _خط کش ام شکست، کج…
سری شصت و هشتم از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیست و پنجم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _زود پرپر شد، آرزوی پرنده فروش. _با آمپول هوا،…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : احتیاج “نداشت”، چندتائی برایش خریدم! برای گرفتن روزۀ شکّ دار، به یقین رسید! تا دلش را بدست آوردم، اهداء کردم!…
سری شصت و هفتم از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیست و چهارم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _به ساختمان بدنش می رسید، برج ساز. _در کانون…
مجموعه کاریکلماتور «رفتنت برایم آمد نداشت» وارد بازار نشر شد. به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار فرهنگی ایرنا، کاریکلماتور قالبی است از قالبهای…
کاریکلماتورهای سهراب گلهاشم : زیر خط فقر خیلی شلوغ شده است. عشق جادهای است صاف و هموار، اما بعضیها در این راه لیز میخورند. بیصداترین…
سری شصت و شش از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیست و سوم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _با آدامس بادکنکی بچه ها را سر به هوا…
سری شصت و پنجم از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیست و دوم کاریکلماتوهای محمد مهدی معارفی : _آدم الکلی را داخل شیشه انداختم،برای یادگاری. _پیکار می…
«کاریکلماتورهای صادق از محمد حسن صادقی» سری ششم: * با اخلاق سگی نمیتوان گربه نگه داشت. * آفتاب، روی سایه را زمین میاندازد. * صدای…
کاریکلماتورهای پیرسوک (ابوالقاسم صلح جو) : یارای ایستادن ندارم، وقتی سگ دنبال ام می کند! با خط لب اش، روی گونه ام خط قرمزی نوشت!…
سری شصت و چهارم از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیست و یکم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _بلادرنگ، رنگ عوض می کند آدم هفت رنگ. _به…
«کاریکلماتورهای صادق از محمد حسن صادقی» سری پنجم: * قالی، پایِ دار جان میگیرد. * پرندهٔ محبوس، نوای آسمانی ندارد. * آدمِ بیمایه، از بقیه…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : ۱-با اقتدار، بورسیۀ بیکاری شدم! ۲- در جیب بُری، خیّاط شده بود! ۳- شب ها لباس خواب ام، بیدار می…
سری شصت و سوم از سیبیل نوشت ها_مجموعه بیستم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _گاهی اوقات کتک کاری را دستور کار خود قرار می دهد،وزیر…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو : “بِیتِ” آخر شعرم را، اجاره دادم! پرندۀ سکوت، روی درخت بید آشیانه دارد! به غیرت شانه هایم بر می خورد…