کاریکلماتور : آنقدر زمان دیر گذشت که ساعت ام خوابید!
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : چون خواب ام”سنگین”بود، نمی توانست از سرم بِپَرَد! آرزویم در اثر پیری درگذشت! آواز مگس را، “تارِ”عنکبوت همراهی می…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : چون خواب ام”سنگین”بود، نمی توانست از سرم بِپَرَد! آرزویم در اثر پیری درگذشت! آواز مگس را، “تارِ”عنکبوت همراهی می…
سری چهل و هفتم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _مادر سنگ دل، بهشت را زیر پایش له کرد. _اسکیمویی که به جهنم رفته بود، از…
سری چهل و ششم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _پدر عصبانی با سیلی حرف هایش را گوشزد می کند. _بعد از شب نشینی، روزها سر…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : ۱-امروز که محتاج توام، جای تو چائیست! ۲- آنقدر ازمن خطّ گرفت، تا خطّاط شد! ۳- تا مُچ قهرمان…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : ۱-بدون عُق، قرض”بالا آورد”! ۲- وقتی هستی، چشمان ام تماشاییست! ۳- بادسته گلی که به آب داد، به خواستگاری…
سری چهل و پنجم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : (شماره ی سه در سال ۱۳۹۶) _به دنبال ستاره می گشت ساده لوح در چادر شب….
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : ۱-وقتی موهایش را”کشیدم”، واژۀ اخ روی ترازو می رقصید! ۲- دلش از”من” پُر بود، به منیّت دچارشده بود! ۳-…
کاریکلماتور؛ طنز یا تنبلی شاعرانه چندروز پیش در برنامه «قند پهلو»، شهرام شکیبا درباره کاریکلماتور اظهار نظری داشت که با واکنش یکی از کاریکلماتورنویسان مشهدی…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : ۱- چه دست سنگینی دارد هوایت، وقتی به سرم می زند! ۲- آدم های چاق، با نفرت طرفدار رژیم…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : ۱- پشتِ”فرمان”، “قیصر”بود! ۲- با جیب بُری، خیّاط شده بود! ۳- رفتنت، آمدن داشت! ۴- برای سکوت، حنجره پاره…
سری چهل و چهارم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : حس پلنگ بودن داشت، گربه ای که عرق سگی خورده بود. گردن بند طبی نمی گذاشت…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : از “آگاهی”، می ترسم! “ماه”واره بود، بسویش پارازیت فرستادم! به”یادِ”من”ماند”، به”خاطرِ”دیگری”رفت”! تا جوّگیر می شوم، لایۀ اوزون ترمیم می…
سری چهل و سوم و اولین کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی در سال ۱۳۹۶ : _عکس گل به بازو خالکوبی می کند باغبان در خشک سالی….
کاریکلماتورهای نائله یوسفی : مراقب باشید کسی که شما رو از چنگ عقاب نجات می دهد یک کرکس نباشد. نزد ثروتمندان سخن گفتن هم برای…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : فکرش از کار می افتاد، وقتی شکم اش کار می کرد! خنجربین”شانه”هایم، به بُرُس نشست! شایعه “می انداخت”، من…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : “خطّ مقدّم” را، قاب گرفتم! چون دخل و خرج ام باهم”نمی خواندند”، یک فصل کتک مهمانشان کردم! حرف های”ظریف”،…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : ۱-تنۀ درخت از سر راه نابینا، کنار رفت! ۲- به شناخت رسیده ام که”سر”از”پا”نمی شناسم! ۳- با من نیآمد،…
کاریکلماتورهای ابوالقاسم صلح جو (پیرسوک) : “دل”داشته باشی، عشق”حاکم”می شود! مرا کاشتی، “سبز”شدم! سرهنگ سرِحرف اش، “استوار” شد! به عوض مادرم، ماما مرا به دنیا…
سری چهل و دوم کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی : _مردی که کنترل زندگی اش دست زنش افتاده بود، باتری عمرش زود تمام شد. _در زندگی…
کاریکلماتورهای نائله یوسفی : یک تخته ام کم بود برای خاطر جمعی، عقلم پاره سنگ نیز برداشت! گدا “کورخوانده” بود، بینایی اش را پزشک تایید…