زنم عجیب دمار مرا درآورده ست،دمار از من بی دست و پا در آورده ست
زنم عجیب دمار مرا درآورده ست دمار از من بی دست و پا در آورده ست دمار جای خود اصلاً شبیه کلّه پزان زبان و…
زنم عجیب دمار مرا درآورده ست دمار از من بی دست و پا در آورده ست دمار جای خود اصلاً شبیه کلّه پزان زبان و…
قصیده ی طنز پسته «قصیده در مدح فخرُ الخشکبار، تاجُالآجیل ، شاهُالتنقّلات ، پسته خندان (دامت برکاته)» با تاجران پسته برفتم ز دامغان با پسته…
شعر طنز گرانی تامل کن تامل کن گرانی چرا مرکب به این سرعت برانی کمی هم رحم کن برحال مردم به نیش ترمزی گر می…
شعر طنز برای مرغ عزیز! (با اجازۀ سعدی!) ای مرغ که از غمت پریشم در فُرقتِ خود مسوز بیشم آیا بوَد اینکه بار دیگر روزی…
شعر طنز دانشجویی شب امتحان نوشته خانم هدی یوسفی یکی از آثار طنز زیبایی است که نشان از التهابات شب امتحان دارد. شبهای سختی که…
شعر طنز : توی دریا نهنگ هم داریم، در توالت؛ شلنگ هم داریم توی دریا نهنگ هم داریم در توالت؛ شلنگ هم داریم در خیابان؛…
شعر طنز : می روی کافه با رفیقانت، قهوه داری درون فنجانت می روی کافه با رفیقانت قهوه داری درون فنجانت عکس گیری برای مامانت…
شعر طنز : ای گوشت تویی آرزوی هر شب و روزم! ای گوشت تویی آرزوی هر شب و روزم با قیمت تو گشته اضافات به…
شعر طنز : کفش و مانتو خریده ای قسطی؟ چرخِ خودرو خریده ای قسطی؟ نیست اوضاع اقتصادی خوب کم شده جنسِ عالی و مرغوب نیست…
عباس خوش عمل کاشانی و دکتر علیرضا قزوه شاعر برجسته معاصر رفاقتی ۳۰ ساله دارند. علیرضا قزوه در سایت بین المللی شاعران پارسی زبان مدیر…
یکنفر می خواست مامان و نبود! بود میلش مرغِ بریان و نبود خانه ای می خواست با یک رهنِ کم گشت طفلی کلّ تهران و…
قطعه ی آرزو! یارب از چیست که باید ز بدِ بخت به خانه هر شب و روز نه حوری که زنی پیر ببینم؟ عوض روی…
گرانی …! گرانی ای گرانی ای گرانی تو بر دوش همه باری گرانی رها گشته ست افسار تو دیگر نداری راکبی، نامهربانی شدی تو چند…
می خواهی چه کار؟ بر تنت کُت داری و شلوار می خواهی چه کار؟ توی این آلودگی؛ سیگار می خواهی چه کار؟ جیبمان خالی ز…
ز کلّه پاچه حذر کرده ایم و خوشحالیم که کلّه پاچه برای بدن ضرر دارد زبان و مغز و بناگوش و چشم آن طلبد که…
خطرناک تر است! عقرب از مار؛ خطرناک تر است باتوم از دار؛ خطرناک تر است تجربه کرده ام و میگویم: خر ز کفتار خطرناک تر…
حالم را گرفت! قیمتِ سیگار؛ حالم را گرفت داغیِ سشوار؛ حالم را گرفت تنگیِ تیشرت؛ قلبم را شکست چسبیِ شلوار؛ حالم را گرفت جنگ، بی…
«نیشداروی طرح ژنریک» شاعر تردستی طبع شعرش خشکید آبدرمانی کرد شاعری ویژهٔ ایرانخودرو قطعهسازی میکرد شاعری دولت را با کلک قافیه کرد کلکش را کندند…
شعر طنز حمید آرش آزاد آن موتور داری که کیفِ بنده را قاپیده است گوییا در ظلمتِ شب، گربه را خز دیده است چون که…
مادر زن ناامیدی؟ امید؛ مادرزن قفل هستی؟ کلید؛ مادرزن غیرِ ترشی درونِ یخچالش هست کشمش، شوید، مادرزن بچه داری، غذاپزی، حامی هست خیلی مفید مادرزن…