منی که رد شدم از هفت خان استخدام / شعر طنز
چقدر ساده تر از این کنم بیان همکار؟چقدر خوردم از این ماجرا تکان همکار کسی که از من بیچاره هی کمک میخواست ز یاد برده…
چقدر ساده تر از این کنم بیان همکار؟چقدر خوردم از این ماجرا تکان همکار کسی که از من بیچاره هی کمک میخواست ز یاد برده…
یه روزی رفتم لبی زاینده رود با چشام دیدم یه قطره آب نبود وای وای وای وای وای وای وای وای آسمون پر شده از…
رضا اسماعیلی به مناسبت زادروز رضا رفیع اخوانیهای سروده است. به گزارش شیرین طنز، این شاعر و پژوهشگر به مناسبت تولد این طنزپرداز (ششم مردادماه…
ریزش مو دارم و از مو شکایت میکنم شعر طنز حسین گلچین (رادین) پیش قاضی از خم زانو شکایت میکنمریزش مو دارم و از مو…
😂 فی البداهه خندیدن! 😂 سالها پیش در یکی از روزهای زمستانی به حوزه هنری رفته بودم تا دوست ارجمند و عزیزم ابوالفضل زرویی نصرآباد…
من از روز اوّل خرت بودهام / ولی ظاهراً همسرت بوده ام قصیده ی مستطاب 👩🦰 زن و شوهری! 👨🦰 من از روز اوّل خرت…
ای کاش از فضای مجازی اثر نبود / این بی پدر مزاحم نسل بشر نبود فضای مجـازی! ای کاش از فضای مجازی اثر نبوداین بی…
میکشم پشت سر هم سیگار / همه گویند بکش کم سیگار شعر طنز سیگاری میکشم پشت سر هم سیگارهمه گویند بکش کم سیگار گوش بر…
خوشا بهار و خوشـا نغمهی هزارانششمیم خاک نمین، عطر و بوی بارانش خوشـا نسیم دل انگیز صبحهای بهاررواج سبزی باغ و شکوفه بارانش خوشا به…
موشها در شهر تهران خوب جولان می دهند … شهر موشها موشها در شهر تهران خوب جولان می دهندرفت و آمد کرده بر این شهر…
قناد به مشتری شکرخند زدمشتری به شکرخندش آب اضافه کرد شعر طنز فرانو تنظیم باد با توپ پر رفته بود دعواکتک خورد زیر چشمش باد…
گفتی خبرنگاری؛ اهل تلاش و کاری / محتاط منعکس کن انبوه سوژه ها را از زبان یک مسئول «دل میرود ز دستم صاحبدلان خدا را»دیگر…
دودی از خانه ی لیلی به هوا رفت سحردید مجنون و پرید از سر جایش چو فنر! پله ها را دو یکی کرد رَوَد منزل…
آمد رضا (ع) و عرشیان غرق سرورند / فریادشان اهلاً و سهلاً مرحبا شد شعر به مناسبت میلاد امام رضا علیه السلام ای عاشقان سرّ…
تابوت او بر موج انسانها روان بودمستضعفان عالمی را همچو جان بود می رفت تا در قرب حق آرام گیرداو یار مظلومان و خصم ظالمان…
فتح خرمشهر الی بیت المقدس، سوم خرداد، خرمشهرشد آزاد و رها از چنگ خصم دون بد گوهر دلیران از سپاه و هم بسیج و ارتشی…
زندگیمان همیشه در صف بود / صف نان، مرغ، سینما، ارزن! شعر طنز صف همه رفتیم توی صف، مثلن:صف شربت گرفتن از کلمن! زندگیمان همیشه…
کار میکرد حقوق نمیدادند،دل به کار نمیداد دیگر شعر طنز فرانو کوردل و عصای سفید از چاله در آمد و در چاه افتاداز چاه در…
نپنداری که من تنها بدن را تربیت کردم / به ورزش روی کردم؛ جان و تن را تربیت کردم شعر باتربیت! نپنداری که من تنها…
قیر کم شد، جنس رختآویزمان تغییر کرد / شیر کم شد، رُب و ترکیبات آن تغییر کرد بیتناسب قیر کم شد، جنس رختآویزمان تغییر کردشیر…