menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

محمد مهدی معارفی

یکی از نیازهای حیاطی پدر بزرگم بود شیلنگ

سری پنجاه و هشتم از سیبیل نوشت ها _ سری شانزدهم

کاریکلماتورهای محمد مهدی معارفی :

_یکی از نیازهای حیاطی پدر بزرگم بود شیلنگ.

_بعد از دمخور شدن با معتاد، باز دم برایم سخت شد.

_به من حق داد اما پول هایم را گرفت، وکیل.

_سربلند کردم کبک را، بعد از شکارش.

_برای پیش داوری کردن، نیازی به سوت نیست.

_با دندان مصنوعی نتوانستم چوب حماقتم را بخورم.

_آرزوی گنجشک مهربان گرفتن محرومین زیر پر و بال خودش بود.

_ضرب شستش، ماشین حساب را از کار می انداخت.

_صدایم که گرفت، نتوانستم با جامعه هم صدا شوم.

_با چهره ی جدیدی از خودم مواجه شدم در آرایشگاه.

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر