گیرم که گرفتم زن زیبا به چه قیمت؟
اکنون که تورم زده بالا به چه قیمت؟
گیرم که شدم صاحب یک طایفه اولاد
بی مسکن و آواره ی دنیا به چه قیمت؟
گیرم که به یارانه زدم چنگ توسل
با دست ورم کرده تقاضا به چه قیمت؟
زخمی شدم از زخم زبان های گرانی
گیرم شود این درد مداوا به چه قیمت؟
رد کرده سرم را بدهی ، غرق قروضم
گیرم برسد باز به اینجا* به چه قیمت؟
با مدرک عالی شده ام در به در کار
بر در به در کار تماشا به چه قیمت؟
گفتم بزنم سر به ادارات و مقامات
با پای پر از آبله اما به چه قیمت؟
در مورد کالا شده این جمله سوالم
“امروز به این قیمت و فردا به چه قیمت؟”
اندر خم آوردن یک لقمه ی نانیم
اما تو بگو خم شدن ما به چه قیمت؟
( *این مصرع تصویریست ، تصور کردنش با خودتان)
شاعر : حسن و حسین مسیّبی
نقیضه ای بر شعر استاد فاضل نظری