طنز بخصوص طنز رسانهای سیاسی از داغترین بخشهای فضای انتخاباتی محسوب میشود. طنز از یک سو بهخاطر جذابیت و ارتباط نزدیک مردم با آن مورد توجه و تاثیرگذار است، از سوی دیگر بهخاطر پایین بودن آستانه تحمل برخی ممکن است محل بروز مشکل برای طنزپردازان و رسانههایشان شود.
به گزارش شیرین طنز، خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) برای بررسی ابعاد این موضوع با فعالان حوزه طنز از جمله اکبر اکسیر، شهرام شکیبا، ابراهیم رها، اسماعیل امینی، رویا صدر، رضا ساکی، جلال سمیعی، مهدی استاداحمد، مسعود مرعشی، فرزین پورمحبی، رضا رفیع و صابر قدیمی گفتوگو کرده است. گزارش زیر تجمیع آرای این طنزپردازان است.
وضعیت کنونی طنز
برخی طنزپردازان معتقدند امکان ارائه طنز افزایش یافته و طنز راه معتدلتری برای بروز پیدا کرده است، اما مقایسه کیفی به علت وضعیت متفاوت دورههای مختلف کار سادهای نیست. برخی میگویند در طنز روزانه شاهد افزایش کیفیت هستیم، برخی نیز معتقدند طنز در حال ضعیفتر شدن است.
جلال سمیعی میگوید: طنز امروز ایران به سمت اجتماعی شدن میرود. در دورههای قبل سیاست در طنز پررنگ بود و آن را تحت تاثیر قرار میداد.
در حال حاضر طنز رسانهای به دو بخش رسمی – آنچه در رسانههای رسمی وجود دارد و بر آن نظارت میشود – و بخش غیررسمی – آنچه در شبکههای اجتماعی و برنامههای ارتباطی همچون فیسبوک و تلگرام وجود دارد و بر آن نظارتی نمیشود – تقسیم میشود. امروزه به خاطر رواج فضای سایبری، تاثیر طنز مطبوعاتی کمرنگ شده است. طنز موجود در بخش غیررسمی به علت نبود محدودیتها بیشتر مورد توجه قرار گرفته، اما آنچه در فضای رسمی ارائه میشود، به قالبهای ادبی نزدیکتر است.
رویا صدر درباره ارتباط بخش رسمی و غیررسمی طنز اظهار میکند: این دو بخش با هم داد و ستد دارند، یعنی بسیاری از چهرههای رسمی فضای طنز از فضای غیررسمی به عنوان تریبون استفاده میکنند. همچنین برخی از طنزپردازان فضای غیررسمی خودشان را از این طریق به فضای رسمی طنز معرفی کردهاند. اما این دو بخش از نظر زبان، قالب، انتخاب و پرداخت سوژه با هم تفاوت دارند. طنز بخش رسمی در پی تاثیر از بخش غیررسمی در حال ساده شدن است و به همین سبب خیلی کم قالبآفرینی میبینم.
در ایران اغلب فرق بین طنز، هجو و سایر شاخههای شوخطبعی شناخته نشده است. برخی معتقدند فعالیت رسانهها در حوزه طنز از انتشار کتاب در این حوزه پیشی گرفته است. طنزپردازان امروز خیلی عمیقتر به مسائل نگاه و از چارچوبهای نخنما و کلیشهای پرهیز میکنند، اما گاهی در آثار منتشرشده عصبیت به چشم میخورد.
شهرام شکیبا تاثیر عصبیت در طنز را اینگونه تشریح میکند: زمانی که نویسنده عصبی باشد طنزش هم از معیارهای هنری فاصله میگیرد. بعد از انقلاب معمولا در مطبوعات، گروههای چپ بیشتر به طنز گرایش داشتند اما اکنون انحصار شکسته شده است، البته در رسانههای اصولگرا عصبیت بیشتری میبینیم.
اسماعیل امینی طنز را از نظر عصبی بودن به دو دسته تقسیم میکند و میگوید: دو نوع طنز سیاسی وجود دارد؛ یک نوع گرایش به بیان اختلافات و تسویهحسابهای سیاسی دارد، که بسیار عصبانی و فاقد ارزش ادبی است. نوع دیگر که طنزپردازان حرفهای همچون کیومرث صابری فومنی (گلآقا) به آن میپردازند، عصبیتهای جناحی- سیاسی ندارد و با نگاه هنری به موضوعات سیاسی میپردازد.
انتقاد از صدا و سیما
کار صداوسیما در حوزه طنز یکی از نقاط مورد پرسش بسیاری از طنزپردازان است.
اکبر اکسیر در اینباره بیان میکند: آنچه به نام طنز به خورد مردم داده میشود یا حرکات نمایشی که به هر قیمتی خنده را به لب میآورد، درست نیست. اینها زیر نام لبخند دست به کارهایی میزنند که زوال عقل را میرساند. تلویزیون متاسفانه هنوز درگیر ریزهکاری، عنادها و سلیقههای ابتدایی است که در شان مخاطب ایرانی نیست.
اسماعیل امینی نیز معتقد است: کار صداوسیما در حوزه طنز غیرقابل قبول است؛ بیشتر به انتشار فکاهه میپردازند. زمانی که طنز سیاسی در تلویزیون و رادیو وجود نداشته باشد، رسانهها در سایر کشورها طنزهای نامناسب از نظر ادبی و محتوایی تولید میکنند و در نبود طنز در تلویزیون، مردم به سمت این کارها کشیده میشوند.
مشکلاتی که طنز را تحت تاثیر قرار میدهد
سواد کم برخی از طنزپردازان، کپیکاری، نبود حمایت، تولید و مصرف فوری و انبوه طنز بویژه طنز سیاسی، خط قرمزهای نامشخص و … از مشکلات طنز و طنزپردازان عنوان میشود.
صدر درباره مشکلات طنزنویسی در ایران اظهار میکند: در آستانه انتخابات طنز به جهت مردمی بودنش اهمیت بیشتری پیدا میکند. به همین سبب پیش از هر چیزی به امنیت و تمرین رواداری نیاز داریم. طنز در هر حال یک اثر هنری است و واقعنما نیست. واقعنما انگاشتن طنز دامنه سوء تعبیرها و سوء تفاهمها را گسترش میدهد.
صابر قدیمی با تاکید بر اینکه مشکل طنزپردازان به خط قرمزها محدود نیست، بیان میکند: مشکلاتی همچون نبود حمایت مالی، تاریخ مصرفدار بودن آثار طنز و استفاده نکردن از بزرگان همیشه وجود داشته است. باید آموزش را در کنار کار داشته باشیم. باید در نظر داشت وقتی طنزپرداز درباره یک موضوع چیزی مینویسد میتواند خیلی بیشتر از یکسری قوانین موثر باشد. همچنین همه ما منتظریم ببینم چطور میشود تا به ما بربخورد و به اصطلاح انسانهای «بَربُخوری» شدهایم. یک وضعیت خودمقدسپنداری به وجود آمده است که به شکل وحشتناکی پیش میرود.
تاثیر طنز در انتخابات
بسیاری از طنزپردازان انتخابات را فرصتی برای طنز و در عین حال برهه خطرناکی برای طنزنویسان میدانند. برخی معتقدند در حال حاضر که به انتخابات نزدیک میشویم فضا بهتر شده است و برخی نیز اعتقاد بر بستهتر شدن فضا دارند. اما تاثیر طنز بر گرم شدن تنور انتخابات بر کسی پوشیده نیست.
شهرام شکیبا اظهار میکند: معمولا زمان مبارزات انتخاباتی و در ادامه درگیریهای سیاسی کار حساستر میشود؛ زیرا گاهی رقیب به فکر حذف اشخاص و حتی روزنامه یا مطبوعهای میافتد، در چنین شرایطی ستون طنز ضربهپذیرترین بخش است.
ابراهیم رها نیز معتقد است: در فضای نزدیک به هر انتخاباتی در هر جای جهان دست طنزنویس باز و سوژه هم زیاد میشود. این میتواند در نهایت به گرمتر شدن تنور انتخابت بینجامد.
رضا ساکی درباره تاثیر طنز بر انتخابات میگوید: اگر کاندیداها بدانند که توسط جامعه طنز رصد میشوند، در طراحی پوسترها و شعارهایشان دقت عمل بیشتری به خرج میدهند. ای کاش نامزدها همچون روزنامهنگاران و اهالی رسانه با طنزنویسان جلسه گفتوگو بگذارند؛ این فضا میتواند به انتخابات کمک کند.
همچنین رضا رفیع رسالت طنز در انتخابات را چنین تشریح میکند: طنزپرداز میتواند بر حضور مردم تاثیر داشته باشد. من طنز را یک موضوع جریانساز در جامعه بخصوص در ایران میدانم. زمانی که طنزپرداز مسائل را خوب مطرح کند، قطعا جریانساز خواهد بود. طنز میتواند تاثیر عمیقی بر مردم داشته باشد. البته رسالت طنزنویس این نیست که در خدمت جریان یا حزب یا فردی خاص باشد.
خط قرمزهای لغزان طنز در زمان انتخابات
خط قرمزهای طنز در دوره انتخابات از دیگر مسائل بحثبرانگیز است و برخی آن را لغزان توصیف میکنند.
فرزین پورمحبی میگوید: برخلاف نظر عموم، من معتقد نیستم که سانسورهای دولتی، اعتراضات اجتماعی و بهطور کلی خط قرمزها خیلی بتوانند اثرگذار باشند. مشکل زمانی است که ما تکنیک انتقاد کردن را بلد نیستیم.
رضا رفیع نیز میگوید: کسانی که میگویند خط قرمزها معلوم نیستند، خودشان در شناخت آنها ضعیفاند. آن چیزی که مشخص نیست تا حدی سعه صدر و روحیه انتقادپذیری بعضی از مسئولین، مردم و حتی خود طنزپردازان است.
اما ابراهیم رها معتقد است: به جز چند رسانه محدود که چند دهه از مصونیت برخوردارند و حدود و قصور خاصی ندارند، باقی رسانهها تا حدی خودسانسوری و ممیزی دارند که کار به خط قرمز فردی نمیرسد. نقد باید به درستی تعریف شود، برخی هر نقدی را نقد مخرب دانسته و تنها مدح را نقد سازنده میخوانند. هیچ شوخیای با قومیتها و لهجهها امکانپذیر نیست. برخی شوخیها خط قرمز پررنگ هستند و اگر سیاسی هم باشند اسم تخریب را روی آنها میگذارند. متاسفانه آستانه تحمل ما بسیار پایین آمده و پرداختن به همه گونههای طنز بسیار دشوار شده است.
مسعود مرعشی نیز اظهار میکند: خط قرمزها به طنزنویس، رسانهاش و فضای روز جامعه بستگی دارد. همزمان در رسانههای مختلف خطوط مختلفی اعمال میشود، چون مدیرمسئولان با تکیه بر تجربه شخصی این انتخابها را انجام میدهند. زمانی که درباره موضوعی مثل انتخابات به شکلی ویژه کار کنید ممکن است برخی از نشریات و سایتها به اصطلاح دلواپس تعابیری استخراج کنند که به ذهن شما خطور هم نمیکند.
برترینهای طنز امروز
انتخاب برترین طنزپردازان حال حاضر سوالی است که خیلیها پاسخ دادن به آن را دشوار میدانند و از آن طفره میروند. برخی نامی را آنچنان برتر نمیبینند که به عنوان طنزپرداز شاخص معرفی کنند و برخی هم قضاوت را سخت میدانند.
گزارش: نازنین ساسانیان، خبرنگار ایسنا