menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

گفتم که گرانی ات نبینم، دیدم

سلام
چند بیتی در باره گران شدن نان این “قوت لا یموت”

گفتم که گرانی ات نبینم دیدم
آمد بسرم از آنچه می ترسیدم

نوبخت بیامد و سخنهایی گفت
از نو بر این بخت بدم خندیدم

این رسم وفا نبود با ما مردم
نان گشت گران من بخود لرزیدم

تا قیمت تازه را بدیدم نا گه
سر گیجه گرفته دور خود چرخیدم

آسیب پذبرم و غذایم نان است
نسبت به حیات خویش در تردیدم

امید به زندگانیم پایین رفت
این غول گران کرد همی تهدیدم

دیگر نکند صرف غذای نانی
ناچار ز سفره این قلم بر چیدم

باید که کنم سیب زمین جایگزین
هر چند ازین لحاظ در تحدیدم

یا رب سببی ساز که برگشت کند
آن قیمت قبل و بعد آن امیدم
شاعر : اسماعیل تقوایی

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر