menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

عالی جناب شهردار

گزارش نقد و بررسی رمان طنز «عالیجناب شهردار» نوشته ابراهیم حسن‌ بیگی

جلسه نقد و بررسی «عالیجناب شهردار» نوشته ابراهیم حسن‌بیگی با اختلاف‌نظر منتقدان‌ در مورد ژانر این اثر توأم شد و در شرایطی که قاسمعلی فراست آن را رمانی بلند با شخصیت‌پردازی ضعیف توصیف کرد،‌محمدرضا گودرزی این اثر را رمانی تمثیلی بی‌نیاز از شخصیت‌پردازی توصیف کرد.

به گزارش شیرین طنز، به نقل از خبرنگار ادبیات ایسنا،‌ قاسمعلی فراست در جلسه نقد و بررسی کتاب «عالیجناب شهردار» که در محل کتابخانه گلستان برگزار شده بود، گفت: در بین بیش از 115کتاب حسن‌بیگی این کتاب به لحاظ ژانر، نوع و ویژگی‌های آن که این اثر را یک اثر زیرپوستی سیاسی کرده است‌، دارای ویژگی‌های مثبت زیادی است.

وی تاکید کرد: این اثر به هیچ وجه رمان تلقی نمی‌شود چرا که یک رمان اثری لایه لایه است که خواننده را با کشاندن خود به انتهای ماجرا به مکشوف کردن لایه‌های خود وا می‌دارد. «عالیجناب شهردار» داستان بلندی است که روایت حکایتی را برای خود برگزیده و از این لحاظ تا حدودی شبیه به «هزار و یک شب» است.

وی با اشاره به قسمت‌هایی که با عنوان توضیح ضروری از متن اثر تفکیک شده است،‌ گفت: این موضوع این اثر را به حکایت نزدیک‌تر می‌کند‌، مایه داستانی طنز از دیگر ویژگی‌های مثبت آن است که اگر نبود شاید کار با توجه به موضوع سیاسی آن برای نویسنده مشکل آفرین می‌شد با وجود تمامی این جنبه‌های مثبت به نظر می‌رسد حسنبیگی شخصیت‌ها را آنچنان که لازم بود‌، باورپذیر نکرده است. در حالی که در کتاب «قلعه حیوانات» جورج اورول مهره‌ها به دقت انتخاب شده و در جای خود نشسته‌اند. در حالی که در کتاب «عالیجناب شهردار» این سلیقه چندان که باید لحاظ نشده ست.

عالی جناب شهردار

عالی جناب شهردار

فراست به شخصیت‌پردازی این اثر پرداخت و گفت:شخصیت‌پردازی «عالیجناب شهردار» مستحکم نیست.خیاط آدمی بسیار داناست که کتاب‌های زیادی خوانده است و نویسنده بدون پرداختن به گذشته این خیاط آن را با ماجراهای داستان درگیر می‌کند. یا شاعری که نهایتا شهردار می‌شود نمی‌داند که کلمه جرثومه‌ی فساد یعنی چه و با توجه به شاعر بودن این فرد باورپذیری آن مشکل است.

فراست گفت: در نهایت این کتاب دارای ویژگی‌هایی است که وقایع سال 88 را به ذهن متبادر می‌کند. شهرداری که کف و سوت زدن را ممنوع کرده کسی را جلو می‌اندازد و از پشت سر به او خط می‌دهد. اگر شخصیت‌پردازی این داستان بهتر صورت می‌گرفت قطعا لذت از آن چندین برابر می‌شد.

در ادامه محمد رضا گودرزی به عنوان یکی دیگر از منتقدان این جلسه در نوع بندی کتاب مذکور این اثر را اثری تمثیلی و بی‌نیاز از شخصیت پردازی و دیگر عناصر وابسته به رمان و داستان بلند توصیف کرد.

وی گفت:در داستان‌های تمثیلی تیپ مهم است نه شخصیت. خیاط کسی است که می‌برد و می‌دوزد یا شاعر کسی است که به شعرگویی معروف است. در کارهای تمثیلی مدرن ما با افرادی همچون «کافکا» مواجهیم اما در برخی از این کارهای تمثیلی همچون «حسن کچل» به راحتی می‌توان «مابه ازا» پیدا کرد.

این منتقد تاکید کرد: در کارهای تمثیلی گفتن جای نشان دادن را می‌گیرد‌، تمثیل قاعده‌ قواعد تعادل را از بین می‌برد و هدف تمثیل انتقال معنا است و همه عناصر داستان به نفع تعویل کنار می‌روند. کتاب «عالیجناب شهردار» تمثیلی اجتماعی‌ و سیاسی است که با برخورداری راوی کل حوادث آن پیش می‌رود و همین موضوع دست راوی را برای پیش‌گویی آینده باز می‌گذارد.

وی با اشاره به بخش توضیحات ضروری، وجود این بخش را مانعی جهت صحنه‌پردازی‌های غیرضروری توصیف کرد و گفت: این تمثیل در نهایت تمثیل قدرت است که به رویارویی قدرتمندان در مقابل بی‌قدرتان ‌، ثروتمندان در برابر بی‌ثروتان و… می‌انجامد و طنز آن بیشتر شبیه هجو است. تعلیق این داستان خیلی خوب طراحی شده است و انتخاب راوی کل این تعلیق را تشدید می‌کند. پایان‌بندی آن جالب است و برخلاف تمثیل‌های کهن که نوعی جبران روانی را با پایان خوش فراهم می‌کردند ذهن را به تکاپو وا می‌دارد.

ابراهیم حسن بیگی نویسنده این اثر نیز با تاکید بر اینکه «عالیجناب شهردار» در زمانی شکل گرفت که من به عنوان رایزن فرهنگی در ترکمنستان مشغول خدمت بودم گفت: این رمان در زمان نشر آن که حدود سالهای 88 بود،‌ با ممانعت جدی مواجه شد‌ ولی پس از روی کار آمدن دولت جدید با خودسانسوری‌هایی توانست چاپ شود.

این نویسنده همچنین گفت: «عالیجناب شهردار» تثمیلی است که در همه کشورهایی که به نوعی به مرحله توسعه یافتگی نرسیده‌اند‌، قابل اتفاق است.یعنی در همه کشورهای این چنینی در اعتراض به شرایط شان می‌توان شاهد بود که سطل آشغالها را می‌سوزانند یا رفتارهای اینچنینی از خود نشان می‌دهند. به هر حال من سعی داشتم که این اثر را به عنوان اثری بنویسم که مرز جغرافیایی نمی‌شناسد.شاید بهتر آن باشد که پشت صحنه آثار هر نویسنده از زبان او در برنامه‌های ویژه تعریف شود. من «عالیجناب شهردار» را در فاصله سال‌های 80 تا 83 نوشتم اگرچه که شدیدا تحت تاثیر ماجراهای سال 88 کشورمان بودم.

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر