menu
shuffle search add person
انصراف
cancel

شیرین طنز را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید :

keyboard_double_arrow_left keyboard_double_arrow_right

پیشنهاد
شگفت انگیز

بزن بریم

بیخیال

امید مهدی‌ نژاد

گزارش نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «آتش‌گردان» امید مهدی‌ نژاد

نخستین جلسه از سلسله نشست‌های «عصرِ اَثر» به نقد و بررسی مجموعه شعر «آتش‌گردان» امید مهدی‌نژاد شاعر و طنز‌پرداز معاصر اختصاص داشت.

در این جلسه که در موسسه فرهنگی و هنری «شهرستان ادب» برگزار شد، یوسف‌علی میرشکاک، سید احمد نادمی و دکتر اسماعیل امینی به نقد و بررسی تازه‌ترین اثر منتشر شده امید مهدی‌نژاد پرداختند.

همچنین در این مراسم افرادی چون علی‌محمد مودب، جواد محقق، محمدمهدی سیار، امید مهدی‌نژاد و محمدحسین نعمتی حضور داشتند.

به گزارش شیرین طنز، به نقل از تسنیم، احمد نادمی در ابتدای این نشست گفت: زمانی که قرار است کتابی معرفی شود باید به چرایی خواندن این کتاب برسیم. آثای مهدی‌نژاد در کار ادبی خود چند پرسونایی است. آقای مهدی‌نژاد را به عنوان‌های طنزپرداز، روزنامه‌نگار و عنوان‌های دیگر به رسمیت می‌شناسند. البته وی برای بچه‌های ادبیات انقلابی به عنوان یک شاعر اعتراض معرفی می‌شود. شاعری که به پدیده‌های اجتماعی، پرسشگر و دردمند نگاه می‌کند.

وی با اشاره به تقسیم‌بندی شعرهای مهدی نژاد در این کتاب گفت: این کتاب امید مهدی‌نژادی است که شعرهای اجتماعی او در یکجا جمع شده است. در شعرهای اجتماعی او یا لحن بسیار عبوس است یا عبوس نیست و درشتناک است البته با استفاده از لحنی که طنز است. من اصرار دارم که در اینجا لحن طنز بیشتر توجه شود. من تقسیم‌بندی کتاب را هم پسندیدم. شما در این کتاب با شعرهایی روبرو هستید که او این شعرها را در قالب غزل گفته است و روایت‌های خودساخته نمادپردازانه او از هجوم و اعتراض به خصلت‌های ناپسندی مانند ریاکاری، دروغگویی و دنیاطلبی است.

احمد نادمی همچنین در بخشی دیگر از صحبت‌های خود گفت: فرم در این کتاب موفق بوده و دوستان متوجه می‌شوند که قالب بخشی از فرم هم است. از لحاظ صورت باید این کتاب را خواند بویژه فصل میانی آن که مهدی نژاد واقعی را در آن می‌بینیم. به نظر من مهدی‌نژاد در فصل دوم خود را نشان داده و اینکه او می‌داند روایت را به درستی استفاده کند و شناسنامه مهدی‌نژاد را در آن می‌بینید.

این محقق ادبی افزود: با این شرایط، این کتاب در کار خودش موفق بوده و باید خوانده شود.

3اسماعیل امینی

اسماعیل امینی در بخش دیگری از این نشست گفت: حرف‌زدن در مورد کتاب شعر ضروری است همانطوری که برای خود شاعر هم این اتفاق ضروری است تا بداند که آیا شعر درستی سروده است یا نه و اگر ما به شعر رسیده‌ایم آیا ارزش نگه داشتن دارد یا نه؟ مثلا سید حسن حسینی به شاعری که شعرش بد بود می‌گفت که اگر این شعر را برای کسی نخوانده‌ای سریعا آن را به سطل آشغال بینداز. او اخلاقی داشت که سریعا نکات را به شاعر می‌گفت. اگر کسی نقش پدر مهربان را داشته باشد برای شاعر بدرد نمی‌خورد. بعضی از شاعرانی که این مسیر را رفته و با این تذکرات مواجه نمی‌شوند، زمانی هم که اسم و رسمی پیدا می‌کنند، دیگر بر نمی‌گردند و حرف کسی را قبول نمی‌کنند.

وی افزود: وقتی کسی شعر می‌گوید داعیه این را دارد که به یک کشف رسیده است و خلقی کرده است. غالبا این است که شاعران ما با ساخت‌های جدید سازگاری ندارند و به شکل‌های قبلی عادت کرده‌اند. مثلا برخی از دوستان یک بیت معروف و آشنا را در شعری استفاده می‌کنند و مخاطبی که گوشی نمی‌دهد به آن شعر واکنش مثبتی نشان داده و احسنت می‌گوید. مخاطب چیزی که نیاز به فعالیت و شناخت خود داشته باشد را نمی‌پسندد. وحشتناک‌ترین اتفاق آن است که برای یک شاعر موفق در کتاب اول می‌افتد، مخاطب از او می‌خواهد که همان را ادامه دهد و شعر جدید و سبک جدید نمی خواهد و این باعث می‌شود که آن شاعران تبدیل به گویندگان شعرهایی شوند که همواره در حال تکرار شدن است.

امینی تصریح کرد: این اتفاق‌ها و تولید یکسان به سفارش مشتری به ضرر شعر و شاعر است و آن شاعر را کارمند خدماتی مخاطبان پرشمار می‌کند که توقع دارد سر سال کتاب بعدی را در بیاورد. وقتی من با استقبال مخاطبان مواجه می‌شدم به سبک دیگری می‌پردازم و این باعث می‌شود که برخی دوستان من می‌گویند که معلوم نیست من چکار می‌کنم. در مورد این کتاب باید بگویم که در این کتاب بسیاری از سطرها هست که عادت را به هم می‌زند و اعتیاد ذهنی را خراب می‌کند و من از این منظر آن را بسیار پسندیدم. مسئله دیگری که پنهان‌تر است ساختار نحوی این کتاب است که متفاوت است. این اتفاق در روزگاری می‌افتد که زبان همه با هم یکسان شده است. زبان منبری و شاعر و گزارشگر فوتبال با هم یکسان شده است.

این شاعر با اشاره به اینکه یکی از مبانی ممیز بین زبان شعر و غیر شعر آن است که زبان شعر می‌خواهد زبان متداول را به هم بزند، افزود: آنچه که ما در آغاز کشف می‌کنیم تازه است و وقتی در ادامه تکراری می‌شود، باید راه دیگری را پیدا کرد.

اسماعیل امینی در بخش‌ دیگری از این نشست گفت: حق برای خودش مستقل است و وابسته به اقبال افراد کم شمار و بی‌شمار نیست. کسانی که کار هنری و شعر می‌گویند ناگزیر هستند که مقابل هنجارها و طرفداران آن سبک‌ها بایستند و سخت زندگی می‌کنند. البته برخی هم هستند که کار هنری می‌‌کنند و بدنبال سفله‌پروری هستند که باید گفت این پسند سفله‌پروری در دنیا باب شده است. البته وجود همین که جماعتی که سفله‌گری را بر نمی‌تابند بسیار امیدوارکننده‌ است. آنهایی که به سفله علاقه دارند، جنس یکسانی دارند و از خواستگاه‌های مختلفی هستند.

یوسفعلی میرشکاک میرشکار

یوسفعلی میرشکاک در این نشست گفت: انسان ایدئولوژیک با خود رودربایسی دارد و نقایص جمع را می‌پوشاند و آن را مروت اسم می‌گذارد. از آغاز مدرنیته به این طرف اگر وزیر و رئیس بانکی جرم کند از جایی به جای دیگر می‌رود. در پایین ستون هم که رفتگران و شاعران هستند، با این شرایط آیا چیز دیگری وجود ندارد که در مورد شعر امید مهدی‌نژاد بگوییم؟ و فقط بگوییم که شعرهای او شکل اجتماعی و طنز دارد. خجالت نمی‌کشیم که در این عرصه هم مماشات و مدرا می‌کنیم؟

وی افزود: کمک کنید اگر امید مهدی‌نژاد از این دنیا رفت یقین بداند که میدانی را به نامش می‌کنند و به سراغ مضمون و معنای شعر نرویم. اشتباهی که نسل بنده کردیم را چرا شما تکرار می‌کنید؟ آیا آزمون‌های گذشته نشان نداده که تمدن کنونی با غزل و قصیده و این قالب‌ها کنار نمی‌آید؟ این شاعر می‌خواهد معترض به وضع موجود باشد و وضع موعود را بشارت دهد. در بسیاری از شعرها این بشارت وجود داشته است. شاعر بیرون از زبان نمی‌تواند باشد، و چون فرم، زبان ما را به سمت وحدت می‌برد، می‌تواند یک شاعر لائیک را صوفی معرفی کند. فرم این وضع را پیش‌ می‌آورد و شما را به چیزی راهنمایی می‌کند که نمی‌خواهید بگویید. فرم است که مهدی‌نژاد را مجبور می‌کند تا در این کتاب حشو بگوید.

میرشکاک با اشاره به میل گریز از زمان کنونی و چشم پوشی از مدرنیته گفت: گریز از مدرنیته در همه چیز وجود دارد الا در لباس‌هایمان که غیرت نیاکانمان را می‌خواهد. مهدی نژاد به این علت به شعر گسسته ورود نمی‌کند که نمی‌خواهد وارد نیست‌انگاری شود. ما از متن مدرنیته به سنت آمده‌ایم و دیدیم که نمی‌شود برخی حرف‌ها را زد. قیصر هم بین شعر نیمایی و غزل در تردد است و شعرای دیگری هم وجود دارند. حتی علی معلم دامغانی که نماینده شعر کلاسیک است هم حراره‌ها گفته است. تکاپوی مهدی نژاد این است که راه مسدود را باز کند. پس خواهشا وقت را برای شناخت ماهیات بذارید. ایرانی‌ها می‌خواهند از پرسش در بروند همانطور که روس‌ها یک عمری تلاش کردند از پرسش‌‌ها دوری کنند.

این شاعر ادامه داد: ما باید بدانیم رسالتی داریم. ما باید می‌گفتیم لائیک نیستیم. شاعر مسلمان و شاعر روشنفکر مسلمان قرار است از حقوق مستضعفان دفاع کند. ما آن عالم را نمی‌خواهیم و می‌خواهیم عالم دیگری را بسازیم. در شعر همه ما درگیری با روشنفکری وجود دارد اما این کتاب مهدی‌نژاد نسبت به کتاب قبل افت داشته است. من امیدوارم که مهدی‌نژاد به جایگاه بالایی برسد.

میرشکاک تصریح کرد: یکی از دلایل غربت کلام‌الله آن است که ملت ما به شعرهای حافظ رجوع کردند و گفتند که یک فال از حافظ بگیریم. ما چرا از دردهای خودمان فرار می‌کنیم؟ چرا که این نسل به هیچ صراطی مستقیم نیست. این نسل یا درک درستی ندارد یا به این نتیجه رسیده است که فقط از راه ریا است که می‌تواند به جایگاهی دست پیدا کند. شاعر قرار است اینگونه حرفی را نقد کند که قبل از مهدی‌نژاد هم این کار کرده‌اند. محال است کسی شاعر باشد و تعرض به عقل نکند. چه حمله و ستیزی بوده است که بعد از فردوسی همه عقل را زده‌اند؟ حافظ،‌ اندیشه قبل خود را در شکل‌های مختلف سازماندهی کرده است. اگر ما همواره از امید مهدی‌نژاد تعریف کنیم به چه چیزی می‌رسیم؟ همانطوری که علی معلم به من گفت ما اشتباه کردیم و باید برگردیم.

این طنزپرداز و منتقد سیاسی افزود: این سرزمین، سرزمین فلاسفه نیست و همه از شعر استفاده کرده‌اند. اگر همه خودشان را با طناب رباعی خفه کنند اما نمی‌توانند سوال جماعت ایرانی را جواب دهند. آیا نسل ما، فرم مناسب خودمان در عالم سنت را پیدا کرد که شما بتوانید پیدا کنید؟ ما در این قالب‌ها معنا و حرف را از کجا می‌توانیم بیاوریم؟ بسیاری از حرف‌ها را نمی‌شود در این الفاظ آورد. شاعر یک مدیوم است و آنچه در سر دارد را باید بنویسد. اگر پیامبر معتقد است که «الشعرا تلامیذ الرحمان» پس وضع ما بسیار خراب است. ما آنچنان دنبال جشنواره و جایزه بودیم که در مقابل شاهد ایجاد ضدایدئولوژی خودمان، مانند گروهک‌های تروریستی شدیم. کار شاعر این است که تاریخ را گواهی بدهد. البته اگر قرار است شاعر ایدئولوژیست باشید که مسئله فرق دارد، شما قرار است احوالات‌گو باشید.

وی افزود: برادر شاعر ایرانی، شما با ملتی مواجه هستید که از قومیت‌های مختلف با اساطیر بسیاری تشکیل شده است. آقای برادر شاعر، این حرف که شما در راهی بروید و بعد به سراغ راه و ایجاد مکتب جدیدی بروید، این تئوری غربی است. انسان غربی‌ بدنبال فتوحات داخل عالم ظاهر می‌گردد. آنها در شکل کشیدن از مسیح(ع) و مریم(ع) هم همواره به سراغ کارهای دیگری می‌روند و کاری را ادامه نمی‌دهند و سبک درست می‌کنند. آن کسی که بدنبال تصرف در عالم است بدنبال سبک‌ها است. نگاه کنید یک نقاش در انگلستان تمام ادوار را طی می‌کند و تمام سبک‌ها را می‌بیند و این نشان از جاماندگی انگلستان و اروپا است. ایدئولوژی ما را مجبور می‌کند در مورد هر اتفاقی با دستوری که می‌دهند شعر بگوییم.

میرشکاک با اشاره به اینکه کار شاعر این نیست که راه جدید پیدا کند، گفت: شاعر باید راه اقتصاد و فرهنگ را باز کند. شما باید کلید اصلی که همان توحید است را در شعرهای خودتان استفاده کنید نه اینکه به توسعه و مدرنیزم برسیم در حالی که هیچگاه به آن نمیرسیم. شاعر باید از دیده به دیدار خودش سخن بگوید. آیا ما می‌توانیم در تمام این سبک‌ها شاعر باشیم؟ هروقت امید مهدی نژاد در این راه رفت و نماند، شاعران دیگر هم راه را ادامه خواهند داد. همه به راحتی در عرصه‌های عمومی شعر می‌گویند و حاضران این جمع هم شعرهایی در آن عرصه‌ها داشته‌اند و این نشان از آن است که خود را مجبور می‌کنند در سبک‌های این‌چنینی شعر بگویند.

این شاعر تصریح کرد: شعر ابزار نیست، غایت و هدف هم نیست، مگر اینکه دیکته‌ای به مانند «الرحمان» بنویسیم. شاعر اگر نداند که چه می‌خواهد بگوید دستش به هیچ چیزی نمی‌رسد. آقای شاعر، زبان فارسی در خطر است و اگر این زبان بیافتد، شعر تو خواننده نخواهد داشت. این اهمیت بیشتری دارد. هر وقت این جایگاه زبان فارسی به قدرت رسید آن زمان است که می‌توان آن را تزئین کرد.

گزارش تصویری نشست نقد و بررسی مجموعه شعر «آتش‌گردان» امید مهدی‌نژاد

chatنظرات شما

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اپلیکیشن کبریت کم خطر